چکیده:
معماری خانه های ایرانی همواره با طبیعت ارتباطی صمیمانه داشت است.ازخانه های فشرده ودرونگرای مناطق سردسیر تاحیاط مرکزی هایخانه های نواحی گرم وخشک،همگی به نحوی بابسترخودهماهنگی داشته اند.جدایی بخش های زمستان نشین وتابستان نشین وحوض خانه نشانگراین واقعیت می باشند.علاوه براین که از لحاظ اقلیمی ومادی بامحیط خودسازگاری دارند.ازبعدمعنایی ومتافیزیکی هم ارتباط بسیارظریف وپرمحتوا برقرارکنند،به نحوی که،نوع گیاهان ودرختانی وفرم حوض آبی که درحیاط این خانه ها به کار می بردند سرشار از نمادها وارتباط نزدیکی که انسان ایرانی با اصل خویش(بهشت برین)درماورای عقل وذهن ویش ان را تجسم می کند.لذا هموارهدرکوچکترین فضای شخصی وخصوصی خودنیز (حیاط)یادگاری از ان اصالت خویش به کار می بندد. دراین مقاله، به بررسی (حیات در حیاط) خانه های ایرانی پرداخته می شود. نقش منظرین حیاط در خانه ای قاجاری در نوش آبادو ارتباط بصری و معنایی آن باعناصر معماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
مقدمه:
به طور کلی برای انسان، اندیشه ایجاد فضای سبز و داشتن محیطی با طراوت و ترجیحاً حفظ طبیعت بکر و دست نخورده ایدهای قدیمی و باستانی است. تقدیر چنین بود که انسان در اولین لحظه حیات خود در زیباترین
حیاط ممکن، یعنی بهشت برین و بدیعترین بوستان خلقت و بر بستری از گل و گیاه چشم به جهان بگشاید و این تصویر هوش ربا و روح نواز را برای همیشه در خاطر ماندگار خود ثبت کند و در تمام دورانها بکوشد تا با استفاده از قدرت خلاقه و ابتکار خویش و خاطره شیرین گذشته، برای خود و خانواده خود محیطی به وجود بیاورد که امنیت، آسایش، زیبایی و کارایی را در یک جا داشته باشد.
این همان تکنیکی است که معمار ایرانی در ساخت و ساز خانههای سنتی بکار گرفته است او از وجود درختان و گلهای تزئینی در باغچهها و حوض مرکزی در وسط حیاط، برای ایجاد رابطه متقابل بین بنا و طبیعت کمال بهره را برده است که با در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی، بخصوص در مناطق کویری (اصفهان، کاشان، یزد) کاری بسیار هوشمندانه بوده است. معمار ایرانی با استفاده بهینه از فضاها و مکان همه این عناصر را به صورتی نمادین و با اهدافی خاص در یک مجموعه انسجام یافته و قابل استفاده ارائه داده است یعنی خانه با تمام اجزاء سنجیده و منطقی خود در تقابل با حیاط، مفهوم دو جزء هم ارزش را به ذهن القا میکند. یعنی آنکه طبیعت و معماری در برابر هم قرار ندارند بلکه متقابلاً در هم ادغام شده و یکدیگر را تکمیل می کنند. که شاهد ما در این ادعا نمونههای گوناگون خانههای کویری و ارتباط میان حیاط خانهها (که نبض حیات خانههاست) و فضای بسته معماری است. از این جهت در بازدیدی که با جمعی از دانشجویان و اساتید از روستای نوش آباد در نزدیکی کاشان داشتهایم موفق به برداشت دستی از یکی از این خانهها که گرد و غبار فراموشی بر خاطرات آن نشسته و در حال تخریب بود،شدیم.
منظر ورودی از کوچه (بخشی از خانه تخریب شده است)
عناصر اصلی که در حیاط این خانهها یافتهایم و به تحلیل منظری آن پرداخته ایم:
- احترام به حریم خانه ومحصوریت
- قاب آسمان
- گستره دید منظری
- حوض ونوع گیاه و گونه های کاشت
- مرکزیت و وحدت وجود (مکان معنوی)
- نسبت مساحتی فضاهای باز وبسته واستفاده از فضاهای نیمه باز
وقتی در حیاط خانه ایرانی میایستیم، عنصر غریبهای در آسمان آن مشاهده نمیشود حتی بادگیر همسایه. برای حیاط حرمت قائل بودهاند. و حریم آن چه در زمین و چه در آسمان رعایت شده است. این همان امنیت بصری آن است.
در نگاهی به جزئیات معماری در ارتفاع خط آسمان بنا در مییابیم که معمار در قاب کردن آسمان نهایت دقت و تبحر را بکار برده است. قاب با خطوط موازی و توأم با تزیینات وتنوع مصالح
این قاب بندی در رواق هم مشاهده میشود که دید به حیاط از رواق رابوسیله ستونها وفواصل منظم ریتم دارشان تقسیم بندی نموده است.
در چهار فصل سال، دید به دو طرف حیاط تأمین میشده درست مانند کوشکها و نظر به اطراف کوشکهای باغ ایرانی که عناصر تنها و دارای ظرفیت نفوذ دید به اطراف بودهاند. مانند تخت جمشید که بلندی واقع شده و وسعت دید را به اطراف، در اختیار ناظر قرار میدهد در این خانه این معنا را به معنای مشرف بودن بر طبیعت حیاطها از دو طرف به روشنی مشاهده میکنیم.
حوض آب در مرکز حیاط هندسی وترکیب حوض آب و باغچه و توجه به اینکه انواع گیاهان، و درختان و گلها در حضور آب و در کنار آب زندگی مییابند و تأثیر روحی و روانی دیدن آب و گیاه در کنار هم موجب تولید آرامش میشود. که ایجاد فضاهای مشرف به منظر برای ایجاد دید بهترونشستن ولذت بردن ازین ترکیب بندی مد نظر بوده است .
درخت انار وکاج سیاه تهرانی .انجیر از عناصر شاخص این منظر گیاهی است.
فرم حیاط (یعنی فضای باز) فرم فکر شده و کاملی است که ابتدا روش فضا از آن شکل گرفته است. در واقع این حیاط است که در ابتدا شکل میگیرد شکل هندسی منظم و فضاهای بسته دور آن. و قناسیها و عدم نظم هندسی زمین در اتاقها حل میشود (اتاقهای کم اهمیتتر چون پستوها) .و این نشان میدهد که برای معمار این بناها فضا اهمیت داشته است نه توده.
شاید بشود مراحل جایگیری فضاهارا به این شکل دسته بندی کرد:
- ابتدا فرم زمین
- جانمایی حیاط یا حیاطها در آن
- تقسیم توده باقیمانده به اتاقها که درجه نزدیکی اتاقها به حیاط درجه اهمیت اتاقها را می رساند.
همچنین فرم کامل حیاط از نظر هندسی این معنا را نتیجه میدهد که حیاط به عنوان یک مکان واجد ارزش معنوی برای ساکنان این خانه ها ومعمار آن است.این همان موردی است که در خانه های اروپای قرون وسطی نمی یابیم.
بانگاهی اجمالی به درصد توده وفضا وحدود مساحت این دو در مقایسه با هم در می یابیم کهحدود نسبت این دو به هم یک به یک است وحتی در این منزل فضای حیاط حدود 60 درصد مجموع مساحت را به خود اختصاص داده است که این نسبت نسبت چشمگیری است که توجه معمار وساکنان بنا را به اهمیت حیاط وفضاهای باز نشان میدهد.که این بدون احتساب فضاهای نیمه بازی است که به عنوان واسطه فضاهای باز وبسته عمل می کنند.ودید منظری مناسبی را درساعات گوناگون وفصول مختلف برای ساکنان فراهم میکنند.
نتیجه گیری:
معمار سنتی پس از گذشتن از سردر و توقفی کوتاه در هشتی و ورود به راهرو (دالان) که تقسیم بندی فضاها را عهده دار است، با آگاهی کامل از تأثیرپذیری محیط بر روان انسان و اشراف کامل بر مسایل “روانشناختی و زیبایی شناختی محیط “خود دانسته با تناسبات و قرینه سازی باغچهها و با بهرهگیری از حوض مرکزی جریان جاری آب که به آب ساکن وصل بود. و فوارهها، کاشت درختان متنوع میوه، انواع بوتهها و گلهای تزئینی که در تمام فصول سال به نوبت گل داشتند و ایجاد فضای سبزی که چشم گیر و روح نواز است، گذشته از جنبه نمادین این عناصر، تاکید بر ایجاد وقفه در «حیاط» داشته است.
او با علم و آگاهی بر وقفه در چنین فضا و مکانی ، انسان را از دغدغههای زمینی و مادی روزمره دور میسازد و قبل از ورود او به درون خانه و بخش اندرونی که فضاهای قابل سکونت و محرمات است آرامش و توان از دست رفته را به او باز می گرداند. همچنین درراه ایجاد رابطه متقابل میان توده معماری و فضای باز مرکزی، از عناصر معماری که قابلیت ایجاد ارتباط بیشترمیان توده و حیاطرا برقرار می کنند، استفاده میکند. مانند رواق، ایوان، ارسی و… که در زمانهای گوناگون شبانه روز و فصول گوناگون سال به طرق مختلف مورد استفاده قرار میگیرد و ارتباط دید و گسترش فضایی درون و بیرون به درون را فراهم میکند و بدینوسیله زندگی را در ساعات گوناگون به طور متعادلی توده و فضای سبز تقسیم میکند.در تحلیل منظری این منزل که زمانی سکونتگاه و مایه آرامش و سرشار از خاطرات ریز و درشت و شیرین و تلخ ساکنان آن است با موارد شیرینی مواجه شدیم که نشان از هوش و فراست سازندگان چنین بناهایی دارد که هنوز هم توان آموختن و آموزاندن را از پس این همه غبارهای گذر زمان به طالبان علم و تجربه داراست.
"دانلود فایل های پیوست مطلب" ----------------------------------------------------------------------------------------- برداشت و تحلیل منظر خانه ای در حال تخریب در روستای نوش آباد (385.9 KB)      تعداد دانلود: 0      زمان آخرین دانلود: دوشنبه, 30 نوامبر -0001 ------------------------------------------------------------------------------------------