طرح مسئله:
چگونه می شود که عمارت تابستانی پادشاه قاجاری در منظری خوش ترکیب، این چنین ساده و بی آلایش است؟

فرضیه:
علاوه بر ویژگی های کالبدی منظر مانند شیب و…ویژگی های ذهنی منظر همچون تقدس، بر معماری تاثیر گذار است و معماری را تحت تسلط خود، فرم میدهد
درختی چنار به تقدسی دیرینه که به روایت محلی در روز عاشورا از پای آن خون می جوشد و مردم به آن دخیل می بندند ،چشمه ای با مظاهری جوشان که می گویند از جای سم اسب حضرت علی جوشان شد ، یک کوه در پس زمینه، اینها همه چیزی هستند که در کادر دید ما از ایوان بزرگتر عمارت روی چشمه دیده می شود. بنایی بسیار ساده که بدون هیچ تزیین بی هیچ ادعایی آرام بر روی چشمه نشسته است و اتفاقا او هم رو به همین عناصر است…..مگر اینجا تابستانگاهی برای پادشاه نبود که می توانست بنشیند و نظاره گر زیبایی باغ و انعکاس آن در آب باشد پس چرا با آن که باغ و استخر بزرگ در ان سوی بنا هستند اما ایوان بنا در ان سمت کوچکتر است ؟؟چگونه می شود که برخلاف تمایلات تزئینی افراطی قاجار، اینجا رها شده است . اثری از آن رنگ زرد قاجاری ،آن نقاشی ها ،آن آینه کاری ها و…نیست مگر نه اینکه اینجا  نشیمنگاه پادشاه است؟

01

 فاصله انتهای استخر از عمارت با نمایی از ایوان کوچک

02

فاصله لبه چشمه از ایوان بزرگتر رو به چشمه

03

نسبت قرارگیری بنا به انتهای استخر و چشمه

 تنها تزیین بنا، سرستون های چوبی ایوان بزرگتر رو به این مظاهر است.تقدس و خود‌نمایی عناصر پیرامون بنا آنگونه است که معماری بنا تلاشی برای خودنمایی نمی کند. همه چیز آنقدر آرام و بی ریا شکل می گیرد تا آنچه که باید دیده شود بهتر و بیشتر به نظر بیاید.با توجه به محل استقرار بنا و فاصله آن از دو انتهای استخر و چشمه اینچنین می توان استنباط کرد که دوری بنا از لبه استخر سبب شده است که از ان فاصله عناصر منظری بیشتری در مخروط دید باشند و دهانه کوچکتری برای کادر منظر مورد نظر لازم باشد اما در سمت رو به چشمه، چون فاصله بنا از این عناصر کم است ، باید دریچه بزرگتر باشد تا همگی در دید باشند.اگر فرضا هم این دلیل درست باشد چه توجیهی برای سادگی و عدم تزیین بنا می توان آورد؟بنابرین دلیل دومی نیز می توان بر آن فرض کرد و آن اینکه سازنده با علم به تقدس فضا، به نشان تواضع، بنایی رو به همه ی عناصر مقدس می‌سازد و تا آنجا که می‌شود آن را ساده ساخته و باز برای تاکید به اهمیت چشمه و درخت ،دو ستون کار شده در این ایوان مقابل آن‌ها قرار داده است. اینجاست که فقط زیبایی و سبزی و صدای آب اهمیت ندارد.یک عنصر آن چنان مقدس می شود که دیگر دیدن باغ آنقدر‌ هم هدف نیست .بنا به باغ پشت می کند و به رو به مقدسات می کند.برای تاکید بیشتر به حرمت فضا، ورودی به مجموعه نیز به گونه ای دیگر است.همانطور که به یک مسجد به جهت احترام مستقیم نباید وارد شد، به این مکان هم مستقیم وارد نمی شویم. ورود به محوطه از میان طول دیوار است و ما به احترام فضا از کنار، وارد آن می شویم.از این رو شایسته است پیش از آنکه اینجا را تفرجگاهی با اب و کوه درخت بدانیم، آن را مکانی مقدس که همه فضاهای اطراف و درون آن حتی معماری به واسطه آن ارزش یافته اند بدانیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *