چهل سال بعد . . . زمستان 1426 . . . اگر خدا عمر داده باشد بسیار پیرهن پاره کرده با موی سپیددر گرمای مستی بخش خانه ای که قوام یافته است، چین به چین به پیشانی می آورد تا خاطرات دوره دانشجویی اش را مرور کند. چنین آغاز می کند:
« زمستان 1386 زمستان سختی بود. سخت، سرد و طولانی . . . آن زمان من جوان بودم و شاداب و پر انرژی . . .
. . .
. . .         .»
این که چگونه به پایان می رساند سخنش را سخت به این بستگی دارد که امروز را چگونه می زید.
امروز را چنین زندگی کنیم که فردا روز از بازخوانی خاطراتش بر خود ببالیم بی آنکه دست حسرت بر چانه کشیده زمزمه کنیم:
فرصتی بود جوانی که ز دستم بگریخت.
پی نوشت:
نشریه اینترنتی منظر در پی آن است که شماره های پانزدهم و شانزدهم، 30 بهمن و 15 اسفند 1386) خود را به سفر اروپا، اسپانیا و پرتغال، که از سوی انجمن سفر منظر در تابستان 1386 انجام شد اختصاص دهد. لذا از تمامی سرگروه های پژوهشی و نیز همسفران عزیز دعوت می شود که ما را در این مهم یاری رسانند.