مقدمه:
هدف از این پژوهش حصول شناخت نسبی از شیوه باغسازی اندلس و مقایسه تطبیقی آن با باغسازی ایرانی است. با توجه به اين كه باغسازي ايراني تا سرزمينهاي دور دست، از شبه قاره هند در شرق گرفته تا اسپانيا در غرب نفوذ يافته است، باغهاي بسياري در خارج از محدوده مرزهاي جغرافيايي ايران يافت ميشوند كه كم و بيش از الگوهاي ايراني پيروي كردهاند. یکی از مهمترین این باغها که بخش اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد، باغ الحمراء در شهر گرانادا می باشد. نمونه های کوچکتر آن را می توان در کاخ پاسیوها در کوردوبا و تا حدی در Alcazar شهر Seville مشاهده کرد. در این گزارش به بررسی یافته های حاصل از بازدید الحمراء و مقایسه آن با باغهای ایرانی می پردازیم.
یافته ها و فرضیه های موجود در دو بعد بررسی قرار می گیرد:
الف) شکل و ساختار:
از آنجا که مجموعه باغهای الحمراء بر روی تپه ای مشرف به شهر ایجاد شده است، این باغها دارای شیب در جهات مختلف هستند. نکته حائز اهمیت در این زمینه نا محسوس بودن این اختلاف سطح می باشد. بطوری که بر خلاف باغهای ایرانی، در محورهای طولی اختلاف سطحی به چشم نمی خورد وهمواره سعی شده که شیب موجود بطور پنهان از دید حل شود.
نکته مهم دیگر، انتظام موجود در حیاطها و پاسیوها می باشد که در این زمینه از هندسه باغهای ایرانی الهام گرفته شده است. از طرف دیگر، آنچه که به وفور در الحمراء مشاهده می شود، فضاسازی و بدنه سازی توسط گیاهان هرس شده می باشد که از سبک باغسازی اروپا اقتباس شده است. بنابراین شیوه باغسازی الحمراء را می توان تلفیقی از دو شیوه ایرانی و اروپایی دانست.
به لحاظ شکل و ابعاد حیاطها و پاسیوها، می توان گفت که در این مجموعه بطور کلی دو گونه حیاط به چشم می خورد: حیاطهای مربع شکل و حیاطهای مستطیل شکل. در گونه اول تاکید بر مرکز بوده و از عنصری مرکزی مانند حوض یا درخت در آنها استفاده شده است. در حیاطهای مستطیل شکل، تاکید بر آکس می باشد که این تاکید از طریق یک محور آب یا ردیفی از گیاهان و درختان صورت گرفته است.
آنچه که در این حیاطها مشهود است، ابعاد کوچک آنهاست. در الحمراء و نیز سایر باغها مانند Alcazar در شهر Seville و نیز کاخ پاسیوها در کوردوبا، از ایجاد فضاهای بزرگ خودداری شده و سعی شده که با استفاده از خردفضاها، فضای بزرگتری بوجود آید.
ب) منظره پردازی:
در زمینه منظره پردازی نکته حائز اهمیت استفاده از گیاهان و درختان هرس شده به سبک اروپایی، به منظور منظره پردازی و نیز فضاسازی می باشد. علاوه بر این در مجموعه باغهای الحمراء از درختان همیشه سبز مانند سرو، نارنج، زیتون و… به وفور استفاده شده است.
تزئینات بکار رفته در الحمراء کاملا شرقی بوده و صرفا از موتیوهای گیاهی استفاده شده است و موتیوهای انسانی در این باغها دیده نمی شود.
نکته مهم دیگر این است که منظره پردازی در الحمراء کاملا مینیاتوری و در مقیاس کوچک بوده و همواره سعی شده که انسان بر منظره مسلط گردد. از این لحاظ می توان الحمراء را در تضاد کامل با باغهای ایرانی دانست که منظره پردازی در مقیاس بزرگ بوده و هدف این بوده که انسان در برابر طبیعت حقیر شمرده شود.
علاوه بر پوشش گیاهی عنصر دیگری که در منظره سازی مورد استفاده قرار گرفته آب می باشد که این امر ریشه ایرانی دارد. استفاده از آب را در الحمراء می توان به صورت متمرکز و نقطه ای، محورهای آب، حوضهای آب راکد و… دید.
نتیجه گیری:
– رویکرد باغسازی الحمراء، یک رویکرد کاملا طبیعت گرا بوده و سعی شده که از ظرفیتها و ارزشهای موجود در طبیعت استفاده گردد که از این لحاظ با آنچه که در شهرهای اروپایی دیده می شود، در تضاد است.
– در مورد پاسیوها و حیاطهای موجود در الحمراء شاید بتوان ادعا کرد که باغسازی شرقی در تلاقی با حیاطهای کوچک قرون وسطایی اروپا، منجر به ایجاد پاسیوهای سبز و کوچک شده است.
– مجموعه باغهای الحمراء را می توان تلفیقی از هندسه باغهای ایرانی و فضاسازی توسط گیاهان هرس شده به سبک اروپایی دانست.
– در الحمراء و نیز نمونه های مشابه دیگر، از ایجاد فضاهای بزرگ خودداری شده و سعی شده که با استفاده از جزء فضاها، فضای بزرگتری بوجود آید.
نمونه هایی از باغسازی ایرانی
"دانلود فایل های پیوست مطلب" ----------------------------------------------------------------------------------------- بررسی تطبيقی باغ سازی دوره اسلامی آندولس (137.8 KB)      تعداد دانلود: 4      زمان آخرین دانلود: پنجشنبه, 11 ژوئن 2015 ------------------------------------------------------------------------------------------