چكيده:
تجربة حضور در فضاهاي شهري كه يا تغيير عملكرد از جانب شهري به جنبههای دیگر دادهاند و يا اصلاً كيفيتي خاصي ندارند و برعكس تجربة موفق حضور در فضاهايي چون ميدان نقش جهان اصفهان و روايتهايي از ميدانهايي در شهرهاي سيهنا و ونيز و فلورانس و ميلان و … از دوستان همراه، نگارنده را بر آن داشت كه تاريخچهاي از اين فضاها و لزوم وجود چنين فضاهايي كه با هر فرهنگ به خصوص فرهنگ غني و اصيل و پشتوانهدار ايران دارد را بيان دارد.
در ادامة بحث فرصتي پيش آمد تا در مورد اثر متقابلي كه اين فضاها در معماري و فرهنگ شهرنشيني در شهرهاي كنوني و شهرهاي جديد دارند، بحث بشود.
و در آخر در مورد چند نمونة موردي از اين فضاها و ايجاد نوعي تصوير از اين فضاها به بررسي كيفيت اين فضاها و چگونگي تأثير عوامل مختلف محيطي و اقتصادي و فرهنگي در شكلگيري آن خواهيم پرداخت.
توجه اينكه، نمونههاي بيان شده در اين نوشته به اين جهت انتخاب شدهاند، كه نگارنده توانسته آنها را به طور كامل لمس نمايد و يا با آنها و طراحي آنها ارتباط برقرار كرده باشد وگرنه حقیر خود را در حد نقد آثاري اين چنين ندانسته و نميدانم.
کلید واژهها : فضای جامع شهری، خاطره جمعی، تعلق خاطر، هویت، تعامل فرهنگی
آيا گياهان از رشد دانهها حاصل ميشوند؟ (بحث تاریخشناسی و گونه)
اين پرسشي بود كه در حدود 10 هزار سال پيش ساكنان خاورميانه را به طور ضمني مجبور كرد كه در يك فضاي واحد به يكجانشيني بپردازند و تهية غذا عاملي براي همزيستي مسالمتآميز و مدتداري شد كه بعدها نام شهر به خود گرفت. شهرها از همان ابتدا نشان دهندة نوعي آداب سياسي و اجتماعي و فرهنگي خاص مخصوص به ساكنان خود به همراه داشتند.
شکل 1: پرسپکتیو بازسازی شدة شهر چاتال هویوک (مرجع : کتاب معماری جهان)
از مشخصههاي شهرهايي كه به تدريج بوجود آمد، فضاهاي شهري خاص مردم هر منطقه و كيش و آئين بود. چون شهرهايي كه با آئين و نظم زندگي خاصي بوجود ميآمدند احتياج به امنيت و فضاهاي خاص به خود داشتند. شهرهاي بوجود آمده احتياج به مشخصات خاصي براي خود، از جمله برجها و باروها و حصار دور تا دور شهر و ارگهاي حكومتي و فضاهاي مذهبي بودند.
شکل 2: پلان مجموعة تخت سلیمان در تکاب آذربایجان غربی (مرجع کتاب معماری جهان)
هر كدام از اين شهرهاي با توجه به ذوق و سليقه و هوش سازندگان خود و با توجه به اقليم و فنآوري در ساخت شكلي به خود گرفتند. براي مثال اولين شهرها فاقد كوچه و خيابان بودند تا ساختمانها بتوانند هم به لحاظ اقليمي و هم امنیت بدون مشكل باشند.
شکل 3: پلان و منظرة فوران آتش، جزئی از نقاشی دیوای چاتال هویوک
و بعد از معماريهاي دورانهاي پيش از تاريخ در دوران بينالنهرين نقشههاي ساختمان ايجاد شد و در دوران مصر باستان شهرسازيهاي مذهبي رواج يافت.
در اين شهرها همه چيز بر اساس مذهب پرستي مصريان نظام مييافت.
بعد در دوران مربوط به ايران مجموعههايي چون چغازنبيل شكل گرفت و شهرها مشخصة طبقاتي شدن اجتماعی به خود گرفتند كه خود باعث جدا شدن فضاهاي مذهبي و حكومتي از بقيه قسمتهاي شهر شد و در دوران هخامنشي فضاي حصار و ديوار از اطراف مجموع تخت جمشيد و يا پاسارگاد به علت امنیتی که پادشاهان داشتند و صلح و آرامش پادشاهان حذف گرديد.
شکل 4: پلا کامل تخت جمشید (مرجع کتاب معماری جهان)
كمي بعدتر در دوران ساساني با پيشرفتهاي فني شهرهايي چون فيروزآباد شكل تازهاي به خود گرفتند و شهرنشيني آداب ويژهاي يافت كه بناهاي برزگتر وهمساز با طبيعت بوجود آمد.
شکل 5: پلان و نماد مقطع مجموعة فیروزآباد
در معماري هند شهرهايي با فاضلاب و خيابانكشي ويژه همانند موهنجودارو و شهرهايي در چين و ژاپن که با پيشرفتهايي چون اسپوتا و پاگودای چيني، نشانههايي براي شهرهاي مختلف بشر متمدن بوجود آمد.
شکل 6: نقشة شهر وخیابانهای موهنجودارو (مرجع کتاب معماری جهان)
در معماري بزرگ و بينظير يونان نيز فضايي به فضاهاي شهري به نام آگورا بوجود آمد. توضيح اينكه آگوراها در معماري يونان وظيفة خاصي را بر عهده داشتند وآن بوجود آمدن فضاهاي اصلي هر چند نامنظم در اطراف يك مسير بود، مسيري حياتي براي مردم يك شهر در حال تعامل و در جهت معماري خاصي كه عقل محوری و ريشة اصلي آن بود.
شکل 7: شکل یک آگورا در یونان به همراه فضاهای جانبی (آگورای آکروپلیس)
در آكروپليس يونان به راحتي ميتوان اين فضاي منحصر به فرد را تجربه كرد.
اين فضا با همين كاركرد كمي منظم و پيشرفته شد تا بتواند در معماري متكامل روم باستان شبيه به يك حياط مركزي ظاهر شود و نام فوروم را به خود بگيرد. فورومهايي كه با باسيليكاها و مراكز تجاري و تفريحي و مذهبي و حكومتي در ارتباط تنگاتنگ بودند.
شکل 8: پلان فوروم شهر پومپئی، روم باستان (دیده میشود که فوروم در روم دارای خاصیت نظم است.)
در اين دوره اتفاق خاص ديگري براي فضاهاي كوچكتر جلوي باسيليكاها و معابد افتاد و اين شايد حضور عناصري به نام استلاء در اين معماري به حالت سمبليك و نمادين بود. شايد از لحاظ نشانه شناسي، اين عناصر نشانهاي براي مركز محلات و محلهاي درجه دوم اجتماعي ـ سياسي به شمار ميرفت كه از معماريهاي قبل از خود وام گرفته شده بودند. (معماری مصر باستان)
شکل 9: نما و قطع ستون یادبود تراژان، روم باستان (مرجع کتاب معماری جهان)
در دوران دوم مسأله جالب توجه ديگر فضاهاي بزرگ شهري همچون نمايشخانة كولوسئوم بود كه ميتوانست افراد زيادي را در خود جاي دهد. اين امر از آن لحاظ ضروري به نظر ميرسيد كه مردم ميتوانستند ساعاتي را در كنار فرمانرواي خود گذرانده و منظره و يا نمايش خاصي را ببينند. در اين حالت يك فرد ميتوانست تا دو سوم همشهريان خود را يك جا و در يك محل جزئي از يك پرسپكتيو بزرگتر ببيند.
شکل 10: پلان و مقطع نمایشخانه کولوسئوم، روم (مرجع کتاب معماری جهان)