منظر شهری
در ابتدای فیلم در زمان اعلام عمومی سرشماری خیابان اصلی شهر که به دستور رضاخان کشیده شده است به عنوان نشانه قدرت حکومت نشان داده می شود و در هنگام سرشماری کوچه ها و کوی ها و گذرهای بافت که نشانه سطح پایین زندگی مردم است .
آب
پس از سرقت از جواهری برای نشان دادن شروع روز و کار و فعالیت از یک آبنما استفاده می گردد. به عبارت دیگر از آب و فواره به نمادگری حیات بهره برده می شود. این اشاره ی بسیار ظریفی به نقش آب در شهرسازی و نیز باغ ایرانی است چرا که هماره گفته اند هر جا آب هست آبادی است و این از اقلیم گرم و خشک در اکثر نقاط ایران ناشی می شود. در باغ ایرانی نیز آب به مثابه روح باغ است؛ هنرمند باغساز ایرانی با دقت و هوشمندی می کوشیده است که آب اندک را که چون طلا ارزشمند بوده است در تمام باغ به معرض نمایش بگذارد و از راه های مختلف چون آبنما، استخر و . . . از رطوبت، لطافت، آرامش، خنکی و صدای آب بهره گیری نماید.
سقا
سقای آب با یک تانکر سوار بر درشکه در بسیاری از سکانس های فیلم که قصد تاکید بر زندگی شهری را دارد از خیابان گذر می کند. بر روی این تانکر نوشته شده است: قنات آبشاه. استفاده از کلمه قنات برای این نامگذاری اشاره ای ظریف به خاطره ی تاریخی آب در زندگی شهرهای ایرانی است؛ به عبارت دیگر نام، زنده کننده خاطره تاریخی می گردد. از سوی دیگر نیز کلمه آبشاه اشاره به وضعیت سیاسی جامعه دارد.
البرز
البرز مهمترین عنصر طبیعی منظر شهری تهران است که در گذشته در پس زمینه ی بسیاری از مناظر شهری قرار داشته است و امروز به دلیل عدم رعایت دیدگاه نظرین در معماری، با بناهای مختلف و گاه بیلبوردهای تبلیغاتی بسته شده است و بین شهروندان و این ذرک تاریخی از شهر فاصله انداخته است. علاوه بر اهمیت البرز در منظر شهر تهران، این کوه در ادبیات و داستان ها و اساطیر ایران نیز بسیار اهمیت دارد آنگونه که گفته اند: مهر از آذرخشی در کوه البرز پدید آمد. عده ای معتقدند دماوند همان قله قاف است.
در این فیلم در سکانس های مختلفی به البرز در نقطه انتهایی دید در منظر راه و نیز به عنوان پس زمینه شهر اشاره می شود که تاکیدی آشکار بر این مهم است که اینجا تهران است.
پوشش گیاهی
استفاده از گلدان در ورودی گراند هتل یک سنت غربی است که با سنت شهرسازی ایرانی متفاوت است.
باغ های شمیران
یادآوری باغ های شمیران به عنوان یکی از تفرجگاه های اعیان تهران به نقش باغ های اطراف تهران در روزگار قدیم اشاره می دارد که امروزه با گسترش شهر و تخریب باغ ها، از دست رفته است.
پیر اعظم
در نامیدن استاد خوشنویس از لقب پیر اعظم استفاده می گردد. کلمه ی پیر به یک سنت مهری اشاره می کند که مربوط به یکی از آیین های ایران باستان است؛ امروزه نیز همچنان لقب پیر برای کسی به کار می رود که بزرگ و مهتر است. در اینجا با این نام پشتوانه ی محکمی برای استاد در ذهن خواننده تداعی می گردد به گونه ای که در کنار عوامل دیگری چون انتخاب بازیگر، گریم، لحن صدا، متن گفتگو ها، انتخاب لباس و . . . از همان ابتدا به عنوان یک شخصیت مثبت و قابل قبول در ذهن بیننده جا می افتد.
تاثیر آب و هوا بر انسان
در یک گفتگو به تاثیر آب و هوا بر انسان چنین اشاره می کند: آب و هوای کرمان گرم است … این تاثیر در منظر مردمی نیز متبلور می شود.
نشستن در سایه
نشستن در سایه به یک سنت ایرانی اشاره می کند که ایرانیان تفریح را نشستن در سایه می دانند. در سفر نامه شاردن نیز به این اشاره شده است. در اینجا این اصطلاح تلمیحی است به کناره گیری از مسائل جاری که در تقابل با در آفتاب بودن به معنای در جریان امور بودن به کار می رود.
تهران و لوکزامبورگ
مقایسه تهران با لوکزامبورگ به یک هدف اشاره می کند که در پی آن بوده که تهران را به مدینه فاضله یا اتوپیایش یعنی لوکزامبورگ نزدیک سازد. این امر یعنی تلاش بر شبیه ساختن شهر های ایرانی به شهرهای اروپایی از زمان قاجار و سفر شاهان به اروپا آغاز می گردد و در دوره پهلوی نیز ادامه می یابد.
منظر شب
منظر شب تهران قدیم در این فیلم بسیار اندک نمایش داده شده است که آن اندک هم مربوط به ورودی گراند هتل می باشد.
معماری به مثابه نشانه
بنای سینما یک عنصر معماری است که در چند جای فیلم به آن اشاره می شود. ساختمان این سینما امروزه نیز یکی از بناهای تاریخی ارزشمند شهر تهران می باشد که خاطره ی تاریخی شهر را تداوم می بخشد.
دختر لر
با انتخابی دقیق از فیلم، آنجایی که دختر لرمی گوید: تهران شهر قشنگیه اما می گن مردمش بدن، به تاثیر منظر مردم در منظر شهر اشاره می کند.
جوی آب
جوی آب یکی از عناصر منظر شهری ایران می باشد که کاملا بومی است و در کمتر شهر غربی دیده می شود تا آنجا که یک استاد منظر از فرانسه که چندی پیش از تهران بازدید کرده بود آنرا به عنوان نشانه شهرهای ایرانی دانسته است. در این جا کف سازی اروپایی با عنصر بومی منظر آمیخته شده است: آمیزش سنت شهر سازی ایرانی و اروپایی.
تعویض تابلو
تعویض تابلوی رضاشاه با محمدرضاشاه نه کنار هم قرار دادن دو تابلو، به معنای سقوط حکومت رضاشاه می باشد.
اتاق استاد خوشنویس
اتاقی که برای استاد خوشنویس در هتل انتخاب می شود اتاقی است که پنجره اش چشم اندازی به منظر شهری دارد اما ساکت نبودن و وجود سرو صدا از موارد منفی آن است.این انتخاب نشانه آن است که استاد قصد دارد در جریان امور باشد نه اینکه از آنها کناره گیری نماید.
پنجره و تراس به عنوان عناصر منظرین معماری
پنجره با ایجاد گشایش، دید و منظر را تامین می نماید. استاد از در- پنجره وارد تراس می شود و در تراس به شهر و پس زمینه آن چشم می دوزد و می گوید: تهران، شهر اشغال شده، کی بزک کرده تو رو به این هیئت شنیع. من آمدم سی سال دیرتر، من پیر آمدم نه به خودخواهی به خونخواهی.
عناصر منظر در معماری مسکونی ایران
در این بخش از فیلم به عناصر منظر شامل حوض، آب، گیاه، خاک، آسمان و . . . در فضای حیاط خانه های سنتی ایران اشاره می کند. کمیت و کیفیت این عناصر در کنار معماری فاخر آن نشانه ی یک خانه ی اعیانی است. لازم به ذکر است که حوض گرد در دوره ی ساسانی در ایران رواج داشته است که پس از اسلام منسوخ می گردد چرا که معتقد بودند در حوض گرد آب زودتر می گندد؛ اما در دوره قاجاریه به تقلید از اروپاییان دوباره رواج می یابد. این انتخاب آگاهانه زمان رخداد داستان را تا حدودی معین می کند: دوره قاجار یا پس از آن.
دید پرنده از یک فضای جمعی در شهر
خیابان های رضاخانی در زمان خود علاوه بر تسهیل حمل و نقل به عنوان یک فضای جمعی در شهر کار می کردند. با ارائه دید پرنده از این فضا، مکان به بیننده معرفی می شود. شلوغی و هرج و مرج این فضا به نشانه اوضاع با بسامان شهر به کار برده می شود. تاثیر غرب بر ایران در استفاده از حوض گرد در فضای چهارباغ مانند مشهود است.
بنا به عنوان نشانه شهری
در بخشی از فیلم، شش انگشتی که سوار بر اتومبیل و در حال حرکت است به بالا نگاه می کند. ( توجه بیننده به نکته ای که نمی داند چیست جلب می شود.) در سکانس بعدی ساختمانی نشان داده می شود اما نه به طور کامل بلکه از آسمان شروع می کند تا به خط آسمان بنا به عنان نشانه شهری می رسد.کاغذهای پراکنده در آسمان این تاکید را بیشتر می کند.
سقوط و به آتش کشیدن پرچم
سقوط و به آتش کشیدن پرچم بیگانه به نشانه اعتراض مردم به وضعیت مملکت می باشد که هنوز هم همین معنا را به ذهن متبادر می سازد.
گفتی که کرا کشتی تا کشته شدی زار
تا باد که او را بکشد آنکه ترا کشت.
حسن ختام تهران روزگار نو
منابع
اسلین، مارتین. 1375. دنیای درام، نشانه شناسی عناصر نمایشی در سینما، تلویزیون و تئاتر. شهبا، محمد. بنیاد سینمایی فارابی. تهران.
گلکار،کورش. 1385. مفهوم منظر شهری. آبادی. شماره هجدهم دوره جدید.
ماتلاک،جان. 1379. آشنایی با طراحی محیط و منظر. جلد2. مترجم: معاونت آموزش و پژوهش سازمان پارک ها و فضای سبز شهر تهران. ناشر: سازمان پارک ها و فضای سبز شهر تهران. تهران.
متز، کریستین. 1376. نشانه شناسی سینما. صافاریان، روبرت. کانون فرهنگی هنری ایثارگران.
مکاریک، ایرناریما. 1383. دانش نامه نظریه های ادبی معاصر. مهاجر، مهران؛ نبوی، محمد. آگه. تهران.
منصوری، سید امیر. 1383. درآمدی بر شناخت معماری منظر. باغ نظر. شماره 2.
هیوارد، سوزان. 1382. مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی. محمدی، فتاح. هزاره سوم. زنجان.