ماتلاک در کتاب آشنایی با طراحی محیط و منظر، ده صورت مختلف از نگرش های موجود نسبت به منظر را بیان می کند:
1. منظر به عنوان طبیعت
2. منظر به عنوان زیستگاه
3. منظر به عنوان محصول مصنوعی
4. منظر به عنوان سیستم
5. منظر به عنوان یک مساله
6. منظر به عنوان ثروت
7. منظر به عنوان ایدئولوژی
8. منظر به عنوان تاریخ
9. منظر به عنوان مکان
10. منظر به عنوان زیباشناسی
دیدگاه محیط و منظر به عنوان تجربه زیبایی شناسی، تاکید اصلی را بر کیفیات هنری سیمای محیط و منظر دارد. در این دیدگاه ارتباط فکری و ذهنی انسان با منظر بررسی می شود و منظر جدای از رفتارهای انسانی مورد مطالعه قرار می گیرد.
تجربه زیبایی شناسی در این دیدگاه، مبتنی بر تعمقی نشأت گرفته از درون موجود زنده است که سبب می شود او محیطش را بهتر درک کند این تجربه در بین همه مردم و در هر زمانی، مستلزم تمرکز به برخی از جنبه های محیط اطراف است که ترکیبی از زیبایی طبیعی و زیبایی ایجاد شده به وسیله انسان است. تجربه زیبایی شناسی در انسان ایجاد حرکت می کند، عواطف و احساسات او را برمی انگیزد، او را به جهان های دیگر رهنمون می سازد، انگیزه ایجاد می کند، عشق و علاقه و کشش و حاذبه می آفریند و در عمیق ترین لایه های روان انسان نفوذ کرده و در نهایت او را به تقدس و پرستش در می آورد.
وجه امتیاز این رویکرد، نسبت به رویکردهای دیگر، در این است که پاسخگوی بالاترین سطح از نیازهای انسانی یعنی نیاز به زیبایی شناسی (از دیدگاه مازلو) است.
برای بررسی منظر با توجه به این دیدگاه، آشنایی با معنای دقیق زیبایی ضروریست. این نوشتار به بررسی معنای زیبایی و تجربه زیبا شناختی، چگونگی ادراک زیبایی و قوانین زیباشناختی می پردازد.
• معنای زیبایی
زیبایی جاذبه ای است ازلی که هنر پل ارتباط بین آن و انسان می باشد. درک زیبایی پایگاهی است ذهنی که به عینیت می انجامد و هنر بدون آن کالبدی بی روح و خالی از جاذبه است. در واقع زیبایی بیان آنچه ناگفتنی است و کشف آنچه کشف ناشدنی است.
تئودور آدورنو: رفتار زیبا شناختی عبارت است از قابلیت آنکه از اشیا چیزی درک کنیم بیش از آنچه که اشیا هستند.
از آغاز، فلاسفه و هنرمندان به دو نوع زیبایی قائل بوده اند؛ دوگانگی ای که تا امروز وجود داشته است. افلاطون زیبایی را هماهنگی اجزا با کل می دانست و آن را به دو نوع زیبایی طبیعت و موجودات زنده و زیبایی هندسه، خط و دایره تقسیم می کرد. او معتقد بود که زیبایی طبیعی نسبی است، در حالی که زیبایی هندسی یا آنچه به دست بشر ساخته می شود مطلق است. هگل نیز با تکیه بر نظریات افلاطون، قائل به دو نوع زیبایی طبیعی و هنری بود. این تفکر، با اندکی تفاوت در الفاظ، تا امروز نیز ادامه داشته است. آنجه در نظریه افلاطون، زیبایی هندسی نامیده شده را لوکوربوزیه زیبایی مهندسی نامیده است.
الکساندر فلسفه زیبایی در طبیعت را در مطابقت کامل ظرف با مظروف آن می داند. وی معتقد است که هر ظرفی به نسبتی که به این تطابق نائل آید,یعنی به میزانی که ” در آنچه هست” با” آنچه که باید باشد ” قرابت بیشتری برقرار کندف زیباتر است.
از قرن هیجدهم به بعد، مفهوم زیبایی بیشتر جنبه روانشناسی به خود گرفت و در ارتباط با ادراک دیده شد. از آنجایی که عوامل روانی و اجتماعی بر ادراکات انسان اثرات مهمی بر جای می گذارند، در احساس او از زیبایی نیز موثرند.
ارزش زیبایی شناختی یک فضا هنگامی قابل ادراک می شود که بتواند خود را به عنوان یک موجود مستقل از ذهن برای ناظر مطرح کرده و ذهن او را به فعالیت وادارد. در این حالت فضا باید دارای پیام مشخص و مستقل باشد تا ناظر خود را در تقابل با آن احساس کرده و برای دریافت فرم و محتوای آن تلاش کند.
روش دیگری که در مطالعه زیبایی شناسی وجود دارد، مطالعه فلسفه زیبایی شناسی و فرآیندهای مربوط به خلاقیت است که رویکردی متافیزیکی و روانکاوانه دارد.
زمینه های بروز زیبایی، انواع آن و ابزار ادراک انسان
(ظاهباز، 1382)
• تجربه زیبا شناختی
تجربه زیبا شناختی تجربه ای خوشایند و مطلوب است که به زندگی ارزش و معنا می بخشد. این تجربه مبتنی بر تعمقی نشأت گرفته از درون موجود زنده است که سبب می شود او محیطش را بهتر درک کرد؛ تجربه ای که در بین همه مردم و در هر زمانی مستلزم تمرکز بر برخی از جنبه های محیط اطراف است.
این تجربه در انسان ایجاد حرکت می کند، عواطف و احساسات او را برمی انگیزد، او را به جهان های دیگر رهنمون می سازد، انگیزه ایجاد می کند، عشق و علاقه و کشش و حاذبه می آفریند و در عمیق ترین لایه های روان انسان نفوذ کرده و در نهایت او را به تقدس و پرستش در می آورد.
• ادراک زیبایی بر اساس تئوری اطلاعات
بنا بر این نظریه، اطلاعات زیبا شناختی عواطف انسان را مخاطب قرار می دهند. بر این اساس یک پیام، زمانی زیبایی را القا میکند که پرت اطلاعاتی کافی داشته باشد و میزان بداعت، یعنی محتوای زیباشناختی آن، از حداکثر دریافت ذهن بیشتر باشد. در این صورت گیرنده مجبور به تشکیل طرح واره است و بدین ترتیب ذهن اجبارا خود را معطوف به سطوح بالاتر ادراکی می کند. در واقع ارضای حس زیباشناختی، زمانی به دست می آید که ذهن در مجموعه ای از تحریکات ظاهرا غیر منظم و مغشوش، موفق به کشف یک نظم نسبی گردد.
پیام های پیچیده را نمی توان به صورت مستقیم درک کرد. در این حالت باید با روش تشکیل طرحواره ها مقدار اطلاعات را کم کرد. تئوری گشتالت اصول تقرب، تشابه، انسداد، استمرار و هم جهتی به عنوان عوامل خارجی و اصول آشنایی و آمادگی ذهنی را به عنوان عوامل موثر بر تشکیل طرحواره ها و ادراک زیبایی فرمی معرفی می کند.
• قوانین عام زیبایی شناسی
بیرکهوف معتقد است که چیزی زیباست که با کمترین علامات ممکن، بیشترین نظم ممکن را عرضه کند؛ اما زیبایی تنها از طریق نظم و قاعده به دست نمی آید، بلکه نتیجه دو صفت متضاد است که هر دو به یک اندازه ضروری هستند.
هنر موفق، هنری است که مکالمهای دوجانبه با ذهن به وجود آورد، چالش های ذهنی به وجود آورد و بازتاب هایی ایجاد کند. این رابطه معمولا از تجزیه و تحلیل ناکامل نیروهای موثر، حاصل می شود. ترکیبی که کاملا هماهنگ و وحدت یافته باشد، ترکیبی خسته کننده خواهد بود. هنرمند موفق کسی است که احساس نظم و وابستگی را القا کند و در همان حال چیزهای غیر منتظره را در اثر خود وارد سازد.
فهرست منابع
• آرنهایم، رودولف .1383 . پویه شناسی صور معماری . ترجمه مهرداد قیومی بیدهندی . سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)
• آیوازیان، سیمون . 1381 . زیبایی شناسی و خاستگاه آن در نقد معماری . مجله هنرهای زیبا . شماره 12
• الکساندر، کریستوفر . 1381 . معماری و راز جاودانگی؛ راه بی زمان ساختن . ترجمه مهرداد قیومی بیدهندی . انتشارات دانشگاه شهید بهشتی . تهران
• طاهباز، منصوره . 1382 . زیبایی در معماری . مجله صفه . شماره 37
• فون مایس، پی یر . 1383 . نگاهی به مبانی معماری از فرم تا مکان . ترجمه سیمون آیوازیان . انتشارات دانشگاه تهران
• گروتر، یورگ . 1375 . زیبایی شناسی در معماری . ترجمه جهانشاه پاکزاد و عبدالرضا همایون . انتشارات دانشگاه شهید بهشتی . تهران
• لنگ، جان . 1383 . آفرینش نظریه معماری . ترجمه علیرضا عینی فر . انتشارات دانشگاه تهران
• لیت، کالین . 1382 . تجربه زیبایی شناختی . ترجمه فرزانه علیا . فصلنامه خیال . شماره هفتم
• ماتلاک، جان . 1379 . آشنایی با طراحی محیط و منظر . سازمان پارک ها و فضای سبز شهر تهران
• پاکزاد، جهانشاه . 1378 . فرم، شکل، گشتالت . مجله معماری و فرهنگ . شماره اول