چکیده:
عمارت خلعت پوشان کوشکی تاریخی است که در جاده تبریز – تهران در یازده کیلومتری تبریز و در کنار مهران رود قرار دارد . یکی از مهمترین نکات در طراحی این مجموعه مجاورت بنا با این عنصر طبیعی و بهره گیری از قابلیت های ایجاد شده از این مکان یابی ویژه در شکل دهی به نوع خاصی از باغ میباشد که به باغ آبی مشهور است.
در این پژوهش سعی شده است تا یکی از آخرین نشانه های بازمانده از سنت خلعت پوشانی که زمانی در این مرز و بوم رایج بوده است معرفی گردد و ضمن استناد به سفرنامه ها و مدارک موجود به تحلیل وضعیت احتمالی اولیه باغ بپردازیم .
کلمات کلیدی: عمارت خلعت پوشان ، سنت خلعت پوشانی ، باغ آبی
مقدمه :
اهدای اشیای گران بها در ایران باستان سابقه ای طولانی دارد. دربین هدایای ملل مختلف به حکومت هخامنشی، با توجه به مدارک موجود در حجاری های تخت جمشید تصاویر مربوط به لباس های اهدایی به پادشاه ایران به چشم میخورد که نشان دهنده اهمیت وارزش والای لباس در ایران باستان بوده است.پادشاه نیزبه نشانه احترام برای سران کشورهای زیرنفوذ هراز گاهی هدیه ای می فرستادکه بیشتر مواقع خلعت شاهی یا لباسی پادشاه به سبک لباس های پارسی بود.بدین ترتیب علاوه برحفظ احترام برای کشورهای زیر نفوذ به تبلیغ شیوه لباس های پشمی ایرانی پرداخته می شد.
در ادبیات نیز آثاری وجود دارد که نشان دهنده اهمیت خلعت در نزد ایرانیان است :
برایشان یکی خلعت افکنده شاه کز آن ماند اندر شگفتی سپاه (فردوسی)
بیار سوی بوستان خلعتی که لولوش پوداش وپیروزهتار (ناصر خسرو)
این سنت درطول سالیان دراز در کشورمان ادامه یافته وبه رسمی برای اهدای هدایای شاهی تبدیل شد.به گونه ای که از مدارک مختلف بر می آید بناهایی به منظور برگزاری مراسم اهدای خلعت در نقاط مختلف ایران وجود داشته و این رسم دیرین در این فضاها انجام می گرفته ولی براثر تغییر سنت ها و رسوم گذشته کم کم توجه به این بنا ها کمتر شده است تا آنجا که اثر بررسی شده در تبریز یکی از آخرین نمونه های این گونه ساختمان هاست.
حفظ بنای عمارت خلعت پوشان تبریز به عنوان شاهدی از یک سنت قدیمی ومنحصر به فرد به عنوان باز مانده ای ازنسل کهن آیین های ایرانی به حق ضروری است. بنای خلعت پوشان در تاریخ 12/02/77 و به شماره 2010 توسط سازمان میراث فرهنگی به عنوان اثر تاریخی در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
تبریز
بنا به نظر شرق شناس معروف ولادیمیر مینورسکی قدیمترین ذکر نام تبریز را می توان در کتیبه سارگن دوم پادشاه آشور یافت. در عین حال سرزمین آذربایجان مرکز اقتصاذی و فرهنگی پادشاهی ماد بوده است
درباره وجه تسمیه شهر تبریز آراء مختلفی اظهار شده است، حمدالله مستوفی و یاقوت حموی می نویسند : بنای تبریز از زن هارون الرشید است که به بیماری تب نوبه مبتلا بوده و روزی چند در آن حوالی اقامت کرده است، در اثر هوای لطیف و دل انگیز آنجا بیماری وی زایل شد، فرموده شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را تب ریز بگذارند.
کرگه یا کرگج روستائی است از دهستان باسمنج بستان آباد که در 11 کیلومتری تبریز واقع شده است در جنوب غربی روستا، “در ساحل جنوبی مهرانرود، دروسط مزرعه سرسبزی که امروز مزرعه نمونه دانشکده کشاورزی محسوب می شود،
برج آجری منشوری شکل بلندی، از دور نظر هر عابری را به سوی خود جلب می کند. این برج را،برج خلعت پوشان می نامند.” (کارنگ)
این عمارت از نظر قرارگیری در مسیر جاده ابریشم بسیار حائز اهمیت بوده و در محلی ساخته شده که شاخه شمالی این جاده
از شهر ری و در راه خود به سمت اروپا پس از عبور از کوه های البرز در مسیر تبریز از این محل می گذشته ، مادام دولا فوا
در سفرنامه خود اینچنین ذکر می کند :”باری ما به دهکده باسمنج رسیدیم و قاطرچیان ما را به چاپارخانه بردند . . . “
فرستادگان حکومتی نیز که قصد مراجعت به ولیعهد نشین تبریز را می نمودند ، در مسیر حرکت خود در این مکان مورد استقبال حاکم و خان های تبریز قرار می گرفتند چنان که کارری درسفرنامه خود به این موضوع اشاره می کند :
“وقتی که خانی از فرستاده شدن خلعت اطلاع پیدا می کند دست کم دو فرسخ به استقبال حامل خلعت می رود و در باغ یا کنار چشمه ای با اطرافیان به انتظار فرستاده شاه می نشیند و به محض پیداشدن مامور از دور، جلوتر می رود و به احترام شاه چند بار زمین ادب می بوسد . . . آنگاه فرستاده شاه خلعت را – که معمولاً جبه ای ترمه ای یا ابریشمین زردوزیشده است – به دوش خان می اندازد، این قبیل محلها را خلعت پوشان می نامند .”
عمارت خلعت پوشان :
برای طراحی و ساخت عمارت کوشک از طرح مشهور “هشت بهشت” استفاده شده است. سازماندهی این طرح را می توان سازماندهی متمرکز برونگرا نامید، زیرا فضاهای ساخته شده به گونه ای سازماندهی شده اند که یک فضای مرکزی بسیار مهم و شاخص پدید آمده. این هندسه پلان به نام پلان نه بخشی خوانده میشود این فرم از فرم های اصیل هندسه ایرانی است که با پسوند به نام پلان نه بخشی ایرانی خوانده میشود .
این پلان از پنج بخش اصلی(چهار فضا در اتصال حجم با آکس های اصلی باغ که منظر جهات باغ را برای بیننده به ارمغان می آورد. به همراه فضای مرکزی یا شاه نشین) و چهار حجره در گوشه های بنا تشکیل یافته .
همانطور که از تصاویر زیر بر می آید ، طرح عمارت خلعت پوشان و نحوه سازماندهی فضاها بسیار نزدیک به کوشک های دوره تیموری و گورکانی هند می باشد .
روند تکامل پلان نه بخشی ایرانی در بنای تاج محل ؛ حسین سلطان زاده ، تداوم طراحی باغ ایرانی در تاج محل
این بنا متاثر از معماری اواخر صفویه، دوره زندیه و اوایل قاجار می باشدکه این مسئله نشان دهنده تکمیل و اعمال تغییرات در دوره های مختلف تاریخی اثر می باشد . استفاده از آجر و طاق نماهای آجری و نعل درگاه های با قوس جناغی مقرنس های زیرگنبدها، راه پله آجری مدور با ستونک وسطی و مهم تر از همه نفس وجود ساختمانی برای اجرای مراسم خلعت پوشانی در محیطی مفرح خارج شهر همه از نشانه های دوره یاد شده هستند.مساجد خواجه علی سیاهپوش و مسجد بنی هاشم در تبریز با همان ویژگی ها وجود مقرنس زیر گنبد مربوط به دوره زندیه هستند.
نمونه هایی از تزئینات موجود در بنا
ساختار کلی پلان در کثیر الاضلاع هم مرکزی باشد که می توان آنها را دو پوسته داخلی و خارجی در نظرگرفت که بوسیله هشت جزء آجری – که چهارتای آنها دارای بازشو می باشند – به هم دوخته شده اند. امتداد دیوارهای طبقه همکف در طبقه اول نیز ادامه داشته و فرم چلیپا منظر به فضای بیرون را تامین می کرده. شواهد گوناگون موجود در بنا از قبیل تفاوت رنگ آجرهای طبقات همکف و اول ، تغییر سازه سقف طبقه اول بنا و اجرای سقف با تیر آهن و طاق ضربی و حذف جرزهای سازه ای نشان دهنده تغییرات اعمال شده و بازسازی بنا در ادوار مختلف تاریخ اثر می باشد . از جمله ویژگی های منحصر به فرد این کوشک می توان به تدبیر خاص سازنده بنا در اجرای کف طبقه اول بنا اشاره نمود ، همانطور که در مقطع مقابل مشخص است معمار این کوشک ، سقف کلنبوی طبقه همکف را در نیم طبقه سازه ای مخفی نموده و با این تدبیر به سطحی صاف برای اجرای کف طبقه اول رسیده است .