از آنجا که رفت و آمد و سفر با پیمودن راه عجین است و به سبب ماهیت دینامیکی راه, ایجاد مناظرپویا, از خصوصیات بالقوه آن بوده . کیفیت درک فضای راه با حرکت در آن به وجود می آید که مجموع ادراک این مناظر به ادراک محیط منجر میشود.
علاوه بر عوامل عینی سازنده راه,عوامل ذهنی از قبیل چشم اندازهای متعدد,فضاهای جمعی ,مراکزمحله,نشانه ها,نظرگاه وایجاد خاطره ذهنی, سبب نقش پذیری راه در طول مسیر آن شده و میتوانند باعث تبدیل آن به یک عنصر منظرین شوند.
راه فقط یک مکانی برای گذر نیست .
منظر راه هويت و شخصيت جدايي ناپذيري از راه مي باشد كه رنگ تازه اي به آن مي بخشد و عملكردهاي شهري و مردمي به غير از عبور و حركت به راه مي افزايد. بررسي اينگونه راه و نگاه از زواياي ديگر به آن، محصول تفكر مدرن نيست و متاسفانه در تفكر مدرن اين نگاه از بين رفته است. معماران و شهرسازان، شخصيت امروزي راه را – به سبب مكانيكي و ماشيني شدن زندگي هاي جديد – تنها فضايي براي عبور و حركت مي بينند؛ در صورتيكه تفكر شهرهاي سنتي ما اينگونه نبوده و راه را فضايي زنده مي پنداشتند كه مي توانست كاركردهاي اجتماعي و مردمي بسيار قوي داشته باشد و در رده هاي بعدي آن، فضايي براي عبور و اتصال بين مقاصد بود.
در اینجاست که دگر راه را این گونه با دید بسته نمی نگریم .از جمله نمونه های باقی مانده در شهر بازی کردن بچه ها در کوچه است .می بینیم که کوچه فقط مسیری برای عبور نیست .کوچه باغهایی که در ابتدا باغهایی در مجاورت هم بوده اند سپس برای عبور انسان و مال مسیر هایی را بین باغ ها گشودند و دیوارهایی گلی اطراف آن کشیدند – راه به مثابه باغی بدون ثمر .
راه به عنوان مکانی برای یک سری از فعالیت های اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی –دید و بازدید های روزانه بدون وارد شدن در حریم خانه ، دور هم جم شدن همسایه ها و محلی برای برگزاری مراسم مذهبی .در بعضی از کوچه ها دید به سوی کوه ال و دیده شدن منظر خیلی اهمیت پیدا کرده است .می توان گفت راه به مثابه عنصری برای دیده شدن منظر .
نقشه شهر
راه است که به کمک جداره های خود ما را به سوی هدفی خاص هدایت می کند .با توجه به خطی بودن شهر می توان پی برد که راه در شکل دهی و توسعه آن نقش به سزایی داشته است .راه به قدری برای شهر اهمیت داشته است که در بعضی موارد عریض کردن راه را ناپسند می شمردند .اینجاست که مقیاس راه مقیاس قاطر و انسان است .
به تغییر عرض مقطع کوچه,خط آسمان,نا موازی بودن جدارها و شکست جوی همراه کوچه دقت کنید.
حرکت درون راهای شهر نراق,عبور از گذر,کوچه ودربندها,احساس تغییرفضا با تغییر زاویه دید نسبت به عناصر منظرین شهر(مثل کوه اُل),حرکت سیال خط آسمان ,ناموازی بودن جداره های گذر وشکست های متوالی برای هدایت چشم…همه از تمهیدات به کار رفته در طول معابر شهر است که باعث ارتقا کیفیت بصری منظر راه شده است .
در این میان خاطره انگیزی این کوچه ها ,تاثیرگذار ترین جزء در کیفیت فضای راه های آن محسوب می شود.
ایجاد مناظر بیکران در گوشه های مختلف راه برای به ابهت کشیدن مناظر طبیعت.
قرار گرفتن نشانه هایی از قبیل میل و یا مسجد جامع در طول گذر.
تغییر کاربری راه (برای نمونه از گذر به بازار)
تغییر مصالح جداره ها
استفاده از جریان آب وحوض در واشدگاه ها
همجواری راه با طبیعت
تغییر مصالح و جزئیات
قرارگرفتن مبل به عنوان نشانه
تغییر کاربری از گذر به بازار
استفاده از گیاه و آب در فضاهای باز
وقتی وارد مسجد بالا شدیم ،مسَله ای که خیلی ما را متوجه خود کرد عناصر طبیعی بودند که در جایگیری مسجد نقش اصلی را ایفا می کردند . “با تقدس دادن به عناصر خاصی فضا شکل می گیرد.”
بعضی عناصر خود ذاتا مقدسند و بعضی عناصر را داستان ها ، روایات و عقاید مذهبی مقدس می کنند .در کشور ما ،ایران ، به علت آب و هوای خشک و نیمه بیابانی عناصر طبیعی نوعی مقدس شمرده می شوند .
درخت چنار 200 ساله ای در حیاط ،حوض آبی که بعدا تبدیل به آب انبار شده است و ایوانی در حیاط که ما را متوجه کوه ال می کرد .
می بینیم که مسجد هم مانند راه سعی به تصویر کشیدن طبیعت داشته است و طبیعت و جغرافیا و اکولولوژی عامل اصلی شکل گیری شهر ها بوده اند .مسیری که رودخانه دارد راه اصلی را در امتداد خود ایجاد کرد و ویژگی های جغرافیایی و طبیعی راه ها را بوجود آورده اند .نباید فراموش کنیم راه در ابتدا رده پای انسان و مال بوده است که این رده پاها بعدا تبدیل به راه شده است .
شهرداری نراق به سهم خود نقش بسزایی در حفظ و نگهداری این میراث داشته و قسمت عمده ای از جریانات بازسازی واحیائ بافت فرسوده نراق را به عهده دارد.
دروازه چنار غازی
با وجود تلاشهای مرمتگرانه به نظر میرسد,قسمتی از وجهه اصلی تاریخ شهر که “دروازه چنار غازی “نام دارد دچار بی توجهی گردیده است.این دروازه که در قدیم دروازه اصلی شهر بوده و به علت وجود 2 درخت کهن سال چنار در آن به چنار غازی شهرت یافته است .متاسفانه یکی از آن دو قطع شده ودیگری به علت تخریب حریم اطراف دروازه و گذز خیابان آسفالته از کنار آن ,درشرف محو شدن از زمینه اطراف این محوطه است.
در آخر سفر از همان رهی که آمده بودیم برگشتیم و سوار بر اتوبوس پشت سر خود را هم ندیدیم . همانطور که سرمای هوا را به مرور بر بدن خود کم رنگ تر احساس می کردیم ، خاطرات سفر را پر رنگ تر احساس می کردیم .
با سلام
بطور خیلی اتفاقی وبسایتتون رو پیدا کردم اصلا اهل نظر دادن نیستم ولی اینقد اطلاعاتتون کمک کرد به ارائه ای که در مورد بافت نراق دارم
خواستم واقعا ازتون تشکر کنم مرسی واقعا