1. ارتباط با سنت و تاریخ
پارک حاضر اولین رویکرد طراحی منظر در باغ سازی ایران است که تحت تاثیر مفاهیم نوگرایی به پارک تبدیل می شود و مفهوم و عملکردی جدا از باغ می گیرد، اما بدیهی است که حوزه عمل ما فضای معماری است لذا خلق اثر نمی تواند پیوند خود را با ذهنیات و تجربیات پیشین به طور کامل قطع کند. لذا می بینیم که ته رنگ طراحی باغ های ایرانی در فضاسازی پارک دیده می شود ولی میزان موفقیت آن حداقل می باشد و این امر در چند عرصه قابل بحث است.
الف ـ هندسه
باغ ایرانی در هر جا که مقدور بوده مستطیلی از زمین را به خود اختصاص داده و زیباشناسی خود را بر محیط تحمیل کرده است. خطوط منحنی یا دایره در سیمای باغ وجود ندارد و حالتی از طبیعت که شکل بکر داشته باشد را در باغ نمی توان دید و این نوع زیباشناختی صورتی از منظره سازی نمادگرایانه در گذشته باغ است که امروزه به کلی فراموش شده است. (منصوری،1384)
در نگاه به پارک شهر درست است که هندسه بیرونی پارک مستطیل است ولی این به خاطر جبریت شبکه شطرنجی شهری است که رضاشاه به تبعیت از فرانسه در محدوده بافت قدیم تهران پیاده کرد. در بخش مرکزی پارک محور آب، نقطه عطف طراحی است ولی از یک طرف این محور در عرض سایت کشیده شده است و جز یک مسیر به مقصدی منتهی نمی شود. مسیر حرکت آب به صورت منقطع بخشی از محور را خوانا کرده است.
تصویر 2:هندسه منحنی، ماخذ: نگارنده
هندسه غالب خطوط منحنی هستند که در مقایسه با باغ های ایرانی تناقض شدیدی دارند و بر خلاف هندسه کلی باغ طراحی از انسجام کافی برخوردار نیست چون خطوط طراحی فقط در کنار هم نشسته اند و ارتباط منطقی بین آنها درک نمی شود و آن طور می نماید که محور عرضی آب بدون هماهنگی فضایی با محدوده بلافصل خود در سایت قرار گرفته است. (تصویر 2)
ب ـ تنوع فضایی
سازمان فضایی باغ ایرانی متشکل از خیابان اصلی، خیابان دور باغ، حیاط کوشک، جلو خان باغ، حیاط خلوت، شتر گلو و … می باشد که در ضمن ایجاد عرصه های مستقل با حس و روحیه فضایی خود یک کل منسجم می باشد و فضای منفی به مثابه فضایی که از همجواری دو فضای اصلی به شکلی تصادفی و غیر هندسی پدید آمده باشد، در آن یافت نمی شود. استقرار عناصر باغ مبتنی بر نقش کارکرد آن نبوده و ایجاد فضای وحدت دار که منظره در آن اصالت دارد، مد نظر است. عمده هدف پدید آوردن فضای تامل از طریق مواجه انسان با فضای بی انتها و ساخت و پرداخت منظره بیکران و لایتناهی در عرصه ای محدود می باشد. (منصوری،1384)
ناظر تسلطی بر منظر ندارد، حتی بیگانه با آن هم نیست. عضوی از آن و وابسته به آن است. باغ و محور بیکران آن دریایی از بی خودی و بریدن از تعلقات بیرون و توجهات به درون را به ارمغان می آورد. آنچه ارزش باغ های ایران را دو چندان می کند، خلق فضایی است برای تفکر و به خود آمدن و این امر در محور اصلی باغ به سبب محصوریت شدید و بسته آن حاصل می شود. تجربه فضایی باغ ایرانی به آرامی و با متوجه کردن نگاه به یک مقصد صورت می گیرد.
در پارک شهر حرکت های قطری دید را متوجه به گستره پارک می کند و انتهای افق دید به انبوهی از پوشش گیاهی در یک انتظام ناقص محدود می شود که مقاصد دید همه یکنواختند و این امر بیننده را در انتخاب مسیر و حرکت ترغیب نمی کند. عرصه های فضایی پارک از لحاظ حسی و فرمی یکنواختند و ارزش پارک را در حد فضای سبزی که کارکرد عمده آن تامین سرانه فضای سبز انسان متمدن عصر ماشین است، پایین می آورد. (تصویر 3)
ج ـ عناصر منظر
تصویر 3: حرکت های قطری در پارک شهر، ماخذ: نگارنده
ج ـ 1) پوشش گیاهی
طبق اشاره های خفیفی که به وضعیت زمین پارک در اوایل دوره رضا شاهی می شود، انبوهی از پوشش گیاهی به خصوص چنار بوده است که آب آن از طریق قنات تامین می شده است و همزمان با طرح توسعه تهران که خیابان کشی شطرنجی بخشی از محله سنگلج نیز خراب می شود و به فضای پارک اختصاص داده می شود. لذا انتظام پوشش گیاهی در مقایسه با باغ های ایرانی به صورت نسبی و اتفاقی است. البته در برخی نقاط درختان کاملاً هدفمند و گزینشی کاشته شده اند. (تصویر 4)
تصویر 4: طرح چهار باغ، ماخذ: نگارنده
اما در مهمترین بخش پارک که محور آب غالب است پوشش گیاهی یک لبه درختان کاج در فواصل پراکنده و در طرف دیگر چنار می باشد، آنچه بیشتر توجه ذهن را به خود مشغول می کند عدم هماهنگی پتانسیل های منظر گیاهی در دو طرف محور می باشد که در واقع در مشاهده وضع موجود پارک به شکل گیری رفتارهای خاصی در استفاده از این فضا گذاشته است. (تصویر 5)
در سازمان فضایی پوشش گیاهی پارک عمدتاً درخت چنار نقش غالب را دارد. در ضلع جنوب شرقی پارک طرحی از چهار باغ را مشاهده می کنیم که گونه های گیاهی کاملاً گزینش شده و از نوع سرو می باشد. از سدروس هم به عنوان درخت نشانه در ارتباط با هندسه سخت استفاده شده است. (تصویر 6)
تصویر 5: سازمان پوشش گیاهی، ماخذ: نگارنده
تصویر 6: گزینش گیاهان، ماخذ: نگارنده
ج ـ2 ) حضور آب
در هنر باغ سازی ایرانی، زیبایی فضا بدون آب محقق نمی شود. برخی محققان بر این عقیده اند که حضور آب در نتیجه تجسم بخشیدن به وصف قرآن از بهشت توسط مسلمانان است. (منصوری،1384)
تصور باغ ایرانی به مثابه یک کل بدون نقش آفرینی آب ناممکن است. حسرت آب در اقلیم پرآب بی معناست و این امر شاید در نگاه اول ذهن را به تحقق این ایده در پارک شهر رهنمون شود ولی در نگاه دقیق تر انتظام آب، گسست محور در ارتباط با مجسمه مرکزی این احتمال را منتفی می کند. (تصویر 7،8)
تصویر 7 و 8: نحوه حضور آب، ماخذ: نگارنده
تصویر 9: در حاشیه ی آب، ماخذ: نگارنده
نحوه ظهور آب در باغ ایرانی از یکسو میزان ارزش آب را برای بیننده هشدار می دهد و از سوی دیگر شکل بازی آب در ارتباط با قدم زدن و تمرکز و ادراک حسی محیط می افزاید. در اینجا مقیاس حضور آب، اقتدار طلبی مولفه بیرونی را می نمایاند که نمی توانسته ذهنیت طراح نسبت باغ سازی فرانسوی به دور باشد.
ارتباط لبه حوض با مسیر در باغ ایرانی بی واسطه و نهایتاً با یک جدا کننده محافظ انجام می شده است که در آنجا پوشش چمن به گلدوزی هایی از گل مثل باغ سازی غربی ارتباط انسان با آب را ضعیف می کند. حتی نوع فواره های آّب خشم آب را در برابر انسان به نمایش می گذارد. (تصویر 9)
د ـ درون گرایی
تصویر 10: حصار پارک، ماخذ: نگارنده
در ارزیابی این معیار نسبت به پارک شهر نمی توان از شرایط اجتماعی و زمانی احداث پارک و تفکر غالب از سوی حاکمان وقت غافل بود، لذا آن محصورتی و درون گرایی را که در باغ های ایرانی منتج از اقلیم، سنت دوری از چشم زخم امنیت می دانند، در پارک شهر وجود ندارد. دوران قاجار به بعد به خاطر برقراری امنیت از یکسو و الگو برداری از باغ های غربی از سوی دیگر دیوار اطراف پارک نرده های آهنینی همراه با چفته های آویز تبدیل می شود که شاید این نگاه ارزش یگانه و یکسانی باشد که انسان متمدن به پدیده ها و عناصر محیط اطراف خود قائل می شود و از در نظر گرفتن حریم و مراتبی برای پدیده ها خودداری می کند. (تصویر 10)
2. نقش انگیزی محیط و پایداری ذهنی
آنچه عینیت پارک شهر بدست می دهد، ذهن را به سمت رویدادهای پراکنده ای از شاخصه های باغ ایرانی هدایت می کند که به خاطر جدایی بین ایده و فرم به صورت یک کل منسجم بیان نشده است و این امر ناشی از فهم سطحی طراحی باغ و عدم شناخت اصول آن می باشد. انسان هم به عنوان پدیده ای مستقل از پارک است که نمی تواند حضور خود را در محیط به پایداری برساند. عدم حضور مولفه های حسی و خاطره ای مکان را برای ایجاد حس تعلق به مخاطره می اندازد و حضور و ارتباط انسان با انسان اغلب به صورت پنهان می باشد. عدم حضور عنصری برای ادراک جمعی از فضا میزان حس تعلق به فضا را تضعیف می کند که مسلماً بر میزان امنیت فیزیکی و روانی تاثیر گذار خواهد بود.
نکته قابل عرض اینجاست که صرف حضور فضا برای شکل گیری یک رابطه بین انسان با انسان و انسان با محیط کافی نیست.آنچه عامل پیوند و تداوم ارتباط است از یک طرف خاستگاه مشترک اجتماعی – مدنی و از سویی مطرح شدن انسان به عنوان یکی از مولفه های موثر بر شکل گیری فضا و یکی شدن انسان با موضوع است که این جدایی در رویکرد دکارتی مدرنیسم به فرم و فضا مشهود است.
نتیجه گیری
تحلیل پارک شهر از بعدی نقادانه در پی بازشناسی مولفه های شکل گیری فضا برآمد که اصول مطروحه آن را در بازتاب های اندیشه ی مدرنیته در ایران جستجو کرد. عدم توجه به فرهنگ باغ سازی در بستر موضوعی و بستر موضعی آن و عدم هم پیوندی بیان ها در زمینه حاکی از شناختی جزء نگر می باشد که صرفاً حضور ظرف را مهم می شمارد و نه مظروف آن را. ایران به مثابه ی ظرفی برای شکل دادن به اندیشه ی مدرنیته تنها به جنبه های صوری و محصولات آن توجه کرد و این امر مانع از شناخت ذات این اندیشه شد. این تفسیر ناقص در عرصه معماری و شهرسازی به ظهور کمیتی در فرم و فضاهای شهری انجامید که امروزه به انتظار حصول کیفیت به نظاره نشسته است.
منابع و ماخذ:
– اتو. وین (1384) معماری و اندیشه نقادانه، ترجمه امینه انجم شعاع، انتشارات فرهنگستان هنر، تهران.
– ترنر. تام (1385) بررسی تاریخی در فلسفه طراحی باغ از 2000 سال پیش تا 2000 سال پس از میلاد مسیح، ترجمه ناهید نیکخواه، فصلنامه آبادی شماره 51.
– تکمیل همایون، ناصر (1385) تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی،تهران.
– راود راد. اعظم (1377) جامعه شناسی هنر و جایگاه آن در حوزه جامعه شناسی معاصر، نشریه علمی ـ پژوهشی هنرهای زیبا، شماره 3.
– سمیعی، سیروس(1374) سیر تحول معماری بناهای عمومی تهران، فصلنامه آبادی، شماره 19.
– شناسنامه پارک های مناطق بیست گانه تهران ـ سازمان پارک ها و فضای سبز (1379)
– عدل. شهریار، اورکاد. برنار (1375) تهران پایتخت دویست ساله، سازمان مشاور فنی و مهندسی تهران، انجمن ایران شناسی فرانسه، تهران.
– لقایی. حسنعلی، فضای سبز شهری در تهران و گسترش آن در دوران پهلوی دوم، فصلنامه معماری و فرهنگ، شماره 18و19.
– منصوری. سید امیر، (1384) درآمدی بر زیباشناسی باغ ایرانی، نشریه باغ نظر، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهشکده نظر ـ شماره 3.
– منصوری. سید امیر (1379) روش نقد معماری، نشریه باغ نظر، فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهشکده نظر ـ شماره7.