چهارشنبه هفته گذشته مورخ 87/12/30 کارگاه تخصصی منظر شهری در پژوهشکده نظر برگزار شد. در این جلسه که با دعوت از آقای ژان پیر لودانته – استاد معماری دانشگاه لاویلت پاریس ومسوول لابراتوار “معماری، مکان ، منظر” این دانشگاه – تشکیل شد، ابتدا تعریفی از واژه منظر ارائه شد و پس از عنوان اختلاف نظرهای موجود در تعریف منظر شهری به سوالات حاضرین در جلسه پاسخ داده شد.
درمورد سابقه حرفه ای ایشان می توان به پیشنهاد طرح “پاریس بزرگ”: پاریس و حومه هایش، اشاره کرد. در حال حاضر نیز مشغول همکاری با پروژه سیستم نقشه برداری هوشمند عوارض هستند که بر اساس آن کاربری آتی مناسبی برای اراضی پیشنهاد می شود. این نقشه ها بر مبنای ضخامت تاریخی تهیه می شود که می تواند در پروژه های جدید مفید واقع شود.
پروفسور لودانته به عنوان استاد راهنمای رساله دکتری یک پژوهشگر ایرانی در دانشگاه لاویلیت تحت عنوان”نقش رنگ در معماری وشهرسازی اصفهان” برای اولین بار به ایران سفرکرده اند.
01
تصویر شماره 1، ماخذ: نیکتا انتظاری
در ادامه به مشروح سخنان پروفسور لودانته می پردازیم:
برای مرور روند پدید آمدن واژه منظر (Paysage) از ذکر مثالی کمک می گیرم:
هنگامی که فردی به تماشای منظره ای از یک دره می نشیند، واقعیتی را در یک کادر می بیند: رودی از یک دره می گذرد، از کنار آن شاهراه یا خط قطاری عبور می کند و در انتها سیاهه و تجسمی از شهر وجود دارد. حال اگر این فرد یک شهرساز یا جغرافی دان شهری باشد، بنا به دید خودش دره را عارضه ای U شکل می بیند و چنانچه تاریخ دان باشد، ممکن است این دره او را به یاد لشکرکشی ژنرال هانیبال، سوار بر فیل برای حمله به روم و فتح آن بیاندازد. یک عکاس آوانگارد (پیشرو) و در جستجوی سوژه، سعی می کند در این دره کمپوزیسیون مناسب خود را بیابد. این در حالیست که در ذهن یک فرد عادی این سه استنباط وجود ندارد و شاید بگوید “اینجا که چیزی نیست!”. یعنی هر فردی بر پایه هویت خود، استنباط و برداشت متفاوتی از یک منظره دارد. پس:
منظر تنها یک سرزمین نیست، ولی اگر سرزمینی نباشد، منظری وجود ندارد.
در مثالی دیگر چنانچه فردی از راه دور نظاره گر یک دریاچه باشد، آنرا جالب می بیند. این منظر از راه دور، داوری ذهنی خود اوست. با نزدیک شدن به دریاچه به تدریج آلودگی های اکولوژیکی آن پدیدار می شود واین تصور محیط زیستی است که از منظر جداست. اما منظر در رابطه با محیط هم هست. بدین معنا که اگر دریاچه از نزدیک آلوده نبود، ناظر در آن تنوع زیستی می دید که زیبایی آنرا در ذهن ماندگار می کرد.
در یک جمع بندی می توان گفت دو مقوله سرزمین و محیط در تعریف ایجابی منظر کاربرد دارند.
در تعریف فلسفی منظر به شیوه نفی می توان گفت:
منظر؛ باغ، سرزمین و محیط نیست.
برای تعریف منظر با تعیین آنچه که هست باید گفت:
منظر دریافت و تفسیر ما از واقعیتی است که در بیرون وجود دارد. منظر واقعیتی است که پدید آورنده های مختلفی دارد. محصول تاریخی است که در طول زمان افرادی از قبیل کشاورزان، مهندسان و … در آن مداخله کرده، هرکدام چیزی ساخته و به آن اضافه کرده اند.
آنچه ما به نام منظر می خواهیم، مقوله ای به توان رسیده است:
–         ابتدا توسط انسان تنیده و شکل یافته است.
–         سپس به دیده انسان آمده است.
به این معنا که در مرحله اول طبیعتی بکر وجود داشته که انسانها بدون داشتن دید منظری، شروع به مداخله در آن کردند. (دخالت اول) بعد از تبدیل شدن به انسان فرهنگی دوباره از خلال ذهن جدید خود به طبیعتی دگرگون شده نگریسته و آنرا تفسیر می کنند. (دخالت دوم)
در مورد منظر شهری مشکل اینجاست که برخی تصور می کنند یک شهر نمی تواند یک منظر طبیعی باشد چون از ابتدا و به خودی خود وجود نداشته است و متاسفانه این مقاومت نظری نه از جانب افراد عادی که از طرف خود اهالی منظر است.
ما این نظریه را که “شهر منظر نیست، چون مکانی نیست که مثل باغ ساخته شود.” را به کناری می نهیم.
در مقابل چنین عقیده ای نظریه های متفاوت دیگری با رویکرد تاریخی به قضیه وجود دارد که البته نظر شخص من نیست. پاسکال اُبری ومیشل ؟ – دو تن از اساتید دانشگاه لاویلت – آغاز منظر شهری را به حضور سیمای شهری در حوزه نقاشی در قرن 15 نسبت می دهند. در آثار این دوره است که موتیف ها و عناصر شهری به شدت مشاهده می شود. همانطور که امپرسیونیست ها از طبیعت الهام می گرفتند، در این عصر نیز شهر، منبع الهام و یکی از سوژه های اصلی نقاشی بود. همزمان می توان این رویکرد را در اشعار آن دوره نیز مشاهده کرد. به طور مثال بودلر راجع به منظر شهری بسیار بحث می کند. این شاعر فرانسوی که به عنوان خالق مدرنیته شناخته می شود، در اشعار خویش به منظر بسیار می پردازد. او شهر را به “صحرای بزرگ مدرن” تشبیه می کند. چرا که مردم در شهرهای جدید علی رغم فاصله نزدیک، بسیار از هم دورند؛ آنچنان دور که نمونه آنرا تنها می توان در صحرا یافت. بودلر در این تشبیه به دنبال توضیح عبور از ابدیت است.
تلاش او بر این بود که برای فهم “حال و اکنون” ابتدا از ابدیت عبور کند. ابدیتی چون تاریخ و مذهب. برای شناخت امروز باید از مفاهیم گذشته و سنتی که ذهن ما را می سازد، بگذریم تا بتوانیم بعد از آن امروز را برای آیندگان شرح دهیم. امروز ذهن ما درگیر دیروز است. ما نمی توانیم امروز را مستقل از دیروز بشناسیم. بودلر به دنبال شناخت “حال” بود که مفاهیمی جدید در آن در حال خلق شدن بود. مساله هنر مدرن از دید او دستیابی به مفهوم ناشناخته در زمان حاضر بود. از نظر او رسالت هنر مدرن، رسیدن به این معانی و عبور از مفاهیم آشنای قدیمی بود وخود نیز در این راه تلاش می کرد.
شخص من نیز در نوشته های ورمانهایم سعی می کنم به این مفهوم غیر معمول دست پیدا کنم و آنرا به گونه ای به مفاهیم آشنا ربط بدهم.
هر مفهومی عرصه و کادر درخور خود را می طلبد. آنچنان که فیلم ساز موفق ایرانی، آقای کیارستمی در فیلم “طعم گیلاس” برای یافتن منظر و کادر مورد نظر خود از شهر خارج می شود و به پای یک درخت می رسد.
تئاتر زندگی مدرن، شهر است. شهر، عرصه زندگی مدرن است.
لازمه سخن گفتن از منظر شهری چند شرط است. اولین شرط و نیاز برای ورود به این بحث، یک سن است. دیگر اینکه تصویر ما نباید دو بعدی باشد که مانع ورود ما به عمق شود. به طور مثال عکس هوایی ماهواره google از شهرها دو بعدی و افقی است و مناسب نیست. فیلم ساز و معمار بزرگ آمریکایی؛ الکس مک لین، در یکی از فیلم های خود شهری را از بالا نمایش داده است، ولی این فیلم رویکردی محیط زیستی با هدف نمایش تخریب طبیعت دارد و شامل بیان منظر شهری نمی شود. با ورود به عمق در منظر، از دو دید می توان آنرا بررسی کرد:
– ناظر سواره یا پیاده ای که در عمق خیابان منظره ای را شامل آسمان، کوه یا درخت می بیند. این شروع بحث منظر است.
– از دید رودخانه ای که ازمیان شهر می گذرد. (؟)
از دید پاسکال اُبری منظری شهری تنها هنگامی منظر است که عناصر طبیعی به آن وارد شده باشد. یعنی خیابان وقتی منظر است که در انتهای آن آسمان یا کوه و … به چشم آید.
امروزه در پروژه های معماری و شهری، منظر به عنوان وجه مقدماتی مداخله شناخته می شود. تمامی پروژه ها باید ابتدا از یک فیلتر شناخت منظرین شهر عبور کنند.
بخش سوالات:
1. در مقاله آقای برک که به تازگی به فارسی هم ترجمه شده، از تمدن های باستانی چین و ژاپن و اروپای قرن 15 به عنوان تمدن های دارای نگاه منظرین یاد شده است. عواملی که بر اساس آنها این تمدن ها دارای منظر شناخته شده، سابقه تاریخی باغ سازی، پرداخت به منظر در نقاشی و … است. با توجه به اینکه تمدن ایرانی نیز دارای چنین ویژگی هایی است چرا از ایران نامی برده نشده است؟
نخست آنکه مخاطب این مقاله جامعه علمی و تخصصی هستند. دلایلی که برک ذکر می کند، عواملی است که می توان به استناد آنها برای تمدنی واژه منظر را بکار برد. برک در این نوشته به دنبال شناسایی تمدن های دارای منظر نبوده، بلکه تنها فاکتورها و مولفه هایی را ذکر کرده که می توانند به هنگام سخن گفتن از “مکان” تمدن ها را از هم تفکیک کنند. او از هر دسته مثال آورده، چه اینکه در میان تمدن های غیر منظری از یونان باستان، دوران صدر مسیحیت، قرون وسطی و بخشی از جهان اسلام یاد کرده است. او دلایل غیر منظرین شمردن قرون وسطی را تنها فقدان واژه منظر در آن زمان نمی داند، بلکه به فقدان رابطه انسان با طبیعت و تلقی شیطانی از طبیعت استناد می کند و در مورد تمدن یونان از روش “گریز از طبیعت” نام می برد. یونانیان برای ارتباط با هر عنصر طبیعی خدایی قائل بودند که از طریق آن و به روش پیچیده ای با آن عنصر ارتباط برقرار می کردند. در مورد تمدن مدرن شاخصی که در این مقاله بیان می شود زمانی است که انسان سعی کرد طبیعت را در زندگی خود داشته باشد و این شاخص داشتن باغ یا منظره پردازی در نقاشی و حتی شعر نیست. به طور کلی او به دنبال معیار قضاوت وخط کشی برای تمدن ها نبوده است. شاهد این مدعا هم آخرین اثر این نویسنده به نام “منظر کودکی” است .این اثر مربوط به زمانی است که به همراه پدرش – ژاک برک؛ یکی از بزرگترین اسلام شناسان فرانسوی – در مراکش به سر می برده است. در این کتاب به نقاشی های پدرش از مکان هایی اشاره می کند که امروز دیگر وجود ندارند. این تصاویر زمینه ساز تامل و کشف این پارامترها برای تئوریزه کردن تمدن ها در دو دسته منظرین و غیر منظرین شده است.
2. با استناد به تعریف خیابان چهار باغ صفوی، امروزه خیابان به عنوان اصلی ترین قسمت شهر چه تعریفی دارد؟ سهم پیاده و سواره در آن چقدر است؟
من یکی از مدافعین خیابان هستم. خیابان به مفهوم مسیری که در دو طرفش پلاک های مختلف چیده شده و در دو سمت آن مسیر پیاده هم دارد، یکی از زیباترین و خارق العاده ترین ابداعات بشر است. متاسفانه لوکوربوزیه یکی از افرادی بود که برداشت درستی از آن نداشت و ارزشی در حد راهرو برای آن قائل بود که گاهاً حتی نور به آن نمی رسد. نگاهی منفی به آن داشت. در شهرهای جدید به خلق خیابان های جدید فکر نمی شود. خیابان را در حد دسترسی پایین آورده اند. خیابان این نیاز را هم تامین می کند اما خودش یک فضای زندگی مستقل است. امروزه دسترسی تامین شده ولی خیابان دیگر وجود ندارد. در شهرهای جدید با سیاستگذاری هایی چون ساخت بزرگراه های روی هم و … مفهوم خیابان در حال از بین رفتن است. از این گونه ساخت و سازها می توان تحت عنوان “اقدامات ضد شهری” نام برد. چنانچه به ارزش دسترسی خیابان زیاد توجه شود، خود محدودیت ایجاد می کند تا حدی که دیگر نمی توان از یک سمت آن به سمت دیگر رفت! این خیابان حتی در حد کارکردی هم جواب نمی دهد، چرا که وقتی همه را به هدف عبور به درون آن هل می دهیم، خیابان قفل می شود. حتی در حد عملکرد (function) هم خیابان قدیمی بیشتر جواب می دهد.
3. چگونه ادراکات متفاوت در طول قرن ها از محیط و منظر ایرانی، باعث به وجود آمدن یک عنصر ثابتی به عنوان باغ ایرانی شده است؟
ابتدا باید بگویم که من متخصص باغ ایرانی نیستم. منظر یعنی شما دور قطعه ای از واقعیت کادر می کشید و آنرا تفسیر می کنید. منظر، باغ نیست. باغ قطعه ای است که از واقعیت جدامی شود و عموماً محصور است. پردیس در ریشه پهلوی آن هم یعنی خانه ای که محصور است. در زبان انگلیسی هم Garden از Gard به معنای محصور می آید.
سرزمین یک امر پویاست. ما دائماً در حال مداخله در آن هستیم و متناسب با سرزمین، فهم ما هم در حال تحول است. همان گونه که سبک های هنری دائماً تکرار می شوند و در حال تغییر و تحولند، شیوه و هنر باغ سازی هم تغییر می کند. دست کم در مورد باغ سازی فرانسه می دانم که حتی از دوره مدرنیته تا به حال نیز تغییراتی داشته است. این تحولات متناسب با درک مردم است. تمدن ها و فرهنگ هایی هستند که زمان را یک امر تجدیدپذیر و تکرار شونده می بینند. مثل گردش فصول که از جایی آغاز شده، اوج می گیرد و دوباره به ابتدا برمی گردد. (تصور گردشی بودن) ولی تصور مدرن از زمان خطی است و تکرار شونده نیست. اما این به معنای نفی سنت نیست. بحثی بین سنت و مدرنیسم است و ما هیچ حرفی در مورد ترجیح یکی بر دیگری نداریم. ولی واقعیت اینست که ما در عصر مدرن زندگی می کنیم. اگر انقلاب صنعتی رخ نمی داد، ما دنیای امروز را نداشتیم. امروزه استفاده از دستاوردها و وسایل منتج از آن انقلاب همان و وارد شدن به این دنیای مدرن همان. ما با یک ناگزیرهایی رو به رو هستیم. قضاوتی بر بهترشدن یا بدتر شدن وضعیت ندارم، ولی می گویم این اتفاقی است که در حال رخ دادن است. ما همه سوار بر این قایقیم و من به عنوان یک فیلسوف نمی توانم تصور کنم که چگونه انسان می تواند به سنت وفادار باشد و در دنیایی زندگی کند که تماماً مدرن است!
4. آیا در مباحث توسعه پایدار، در مورد منظر پایدار قائل به بعد اجتماعی هستید؟ اگر بله، راههای رسیدن به منظر پایدار کدامست؟
با تعریف منظر به عنوان پدیده ای که دائم در حال تحول است، نمی توانیم به منظر پایدار معتقد باشیم. اما با تعاریف منشور کیوتو و اصول ده گانه اش که پایداری را با وجوه اقتصادی، اکولوژیکی، اجتماعی و … تعریف کرد و تعاملی بین آنها قائل شد، بله می توانیم “منظر پایدار” داشته باشیم. ولی این پدیده در حال تحول است و من صفت پایدار را برای آن نمی پسندم. اینکه در یک منظر تمامی اهداف برآورده شده وکار تمام است، تصور نادرستی است. منظر پایدار و باثبات مانند متحرک ثابت است! در اینجا مثالی می زنم: اخیراً در آمریکا دره ای را در کوهستانی کشف کرده اند که بقدری بکر است که گویا از ابتدای خلقت زمین به همین حال باقی مانده است. اما بعد از مدتی تحقیق بر روی آن متوجه شدند که این دره در طول صدها سال بارها تغییر کرده است: سرخپوست ها روی آن کشاورزی کرده اند و امثال این. ولی این منظر در آن مقطع از زمان به چشم آنها بکر و دست نخورده آمد. در بحث پایداری هم باید گفت در مورد آینده زمین ناگزیر از پذیرش پایان بدی برای آن هستیم چون درست مصرف نمی کنیم. کشورهای توسعه یافته مانند کشور من، فرانسه، سعی در تحمیل کردن قوانینی بر کشورهای در حال توسعه دارند که خود آنها را رعایت نمی کنند. به هر حال آینده خوبی برای زمین رخ نخواهد داد.
02 03
تصویر 2: بحث و گفتگو در گروه های چند نفره بین دانشجوبان و اساتید در تنفس بین برنامه همچنان جریان دارد، ماخذ: نیکتا انتظاری
بخش دوم جلسه به ارائه گزارش دو گروه پژوهشی سفر اروپای شرقی تابستان 87 اختصاص داشت.
گروه اول در بررسی 15 شهر اروپایی به دنبال یافتن اشتراکاتی بین آن شهرها و مسائل نوسازی بافت تاریخی تهران بود و یافتن جوابی برای این سوال که آیا راه حل های آن شهرها می تواند کارگشای مشکلات نوسازی ما نیز باشد یا خیر؟
لیست مباحث مطرح شده:
– اهمیت بافت تاریخی و ضرورت های مداخله و نوسازی در آن
هویت
توسعه
اقتصاد
– مشکلات بافت های تاریخی شهری
بحران هویت
کیفیت نامناسب ابنیه
آشفتگی و ناکارآمدی شبکه ارتباطی
عدم هماهنگی با نیازهای جدید ساکنین
– اصول مشترک مداخله در بافت های تاریخی
مقیاس شهری
تعریف و تقویت ارتباط ساختاری بین بافت تاریخی و توسعه شهری
تعیین نقش عملکردی بافت تاریخی در مقیاس شهری
مقیاس محدوده شهری
ابنیه
معابر
خدمات شهری
اصول و سیاست های اجتماعی – اقتصادی
و در آخر نیز فیلم مستند سفر پژوهشی به اروپای شرقی و مرکزی به مدت 25 دقیقه پخش شد.

"دانلود فایل های پیوست مطلب"
-----------------------------------------------------------------------------------------
Icon of کارگاه تخصصی منظر شهری کارگاه تخصصی منظر شهری (156.6 KB)
       تعداد دانلود: 1
       زمان آخرین دانلود: جمعه, 18 سپتامبر 2015
------------------------------------------------------------------------------------------

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *