چکیده
با ورود واژه زیبایی شناسی (Aesthetics) در فرهنگ هنر جهانی توسط بومگارتن آلمانی و کشاندن آن به ورطه حساسیت و هدف قرار گرفتن تحقیق در حالات احساسی انسان نسبت به موجود زیبا از آن جهت که متعلق احساس انسان می شود، انقطاع زیبایی و هنر با حقیقت و معرفت به منصه ظهور رسید.
علت اصلی انتخاب موضوع نیز هم به جهت زمینه عام و جهانی زیبایی است که مورد توجه و نظر جملگی انسان ها و فعالیت های انسانی می باشد و هم به دلیل اهمیت و ارزش آن در فرهنگ ایرانی و هم به دلیل نقش بنیادین آن در طراحی محیط و منظر است. در این متن سعی بر بحث در مبانی و بازه های هر پدیده و راه های کمال متصور برای آن، توجه به خاستگاه و منشا اولیه پدیده مورد نظر و شناسایی رابطه آن با جهان بینی و فرهنگ جامعه پرداخته شده است. به این ترتیب در مطالعه حاضر که سعی در تبیین مبانی زیبایی شناسی محیط و منظر دارد به بررسی سه مقوله: زیبایی طبیعت، زیبایی منظر، زیبایی اکولوژیک به تعریف و ریشه یابی آن ها و تعریف عام زیبایی، ماهیت زیبایی شناسی، شاخصه و معیار های زیبایی و تعاریف ارائه شده از “منظر” می پردازیم.
واژگان کلیدی: محیط، منظر، اکولوژی، زیبایی، زیبایی شناسی، معیارهای زیبایی
مقدمه
انسان در رابطه نزدیک و بی واسطه ای با محیط و منظر پیرامون خویش قرار گرفته و باورها و شناخت خود را بر اساس ادراکش از این مناظر استوار می نماید. گفته شده انسان تنها جانداری است که آگاهانه و به عمد محیط زیست خود را تغییر می دهد؛ تنها، صرف اینکه به لذت زیبایی شناختی برسد. به نظر می رسد انسان به دنبال معنادار کردن جهان پیرامون خود، برخی فعالیت های ذهنی خویش را معطوف به منظر نموده و از طریق الگوهای آن به دنبال عمق بخشیدن به لذت زیبایی شناختی و سازمان دهی بصری دنیای عینی خویش می باشد.
لیکن اگر چه طراحی منظر ظاهراً رشته جدیدی در ایران است، لکن اندکی دقت در معنا و موضوعات مرتبط با آن بیانگر این مطلب است که کاربرد این هنر یا فن و موارد استفاده آن با قدمت چندین هزار ساله در ایران از اهمیت و وسعتی در خور توجه بر خوردار بوده است که نمونه های بارز آن در مقیاس های متنوع هنر و فن باغ سازی و حیاط سازی و میادین و کوشک هایایرانیان و در یک کلام تلفیق منطقی و انسانی طبیعت و محیط مصنوع قابل مطالعه و مشاهده است.
در حقیقت غفلت از وحدت محیط با انسان (فرهنگ و تاریخ وی) که امروز با بروز معضلات و مشکلات زیست محیطی اهمیت خود را نشان داده است، اولاً مشکلات و معضلات زیست محیطی تداوم خواهند یافت و ثانیاً در صورت رفع مشکل، مطابق نسخه های بیگانه با تاثیر تبعات نامناسب فرهنگی و انسانی آنها مشکلات جدیدی بروز خواهد نمود. برای نمونه می توان تاثیر بارز تفکرات وارداتی (به ویژه مدرنیسم و سایر مکاتب متعاقب آن) و افزایش استفاده از ماشین و تاثیر آن بر سیما و کالبد مجتمع های زیستی را ذکر کرد که منجر به تخریب طبیعت و محیط زیست و حتی تخریب مناظر زیبای درون شهر ها شده اند.
زیبایی طبیعت
طبیعت همه جا هست. طبیعت تاثیر گذار است و در عین حال می توان رد پای آن را در هر پژوهش و خلاقیت جستجو کرد. انسان ها از طبیعت تقلید کرده اند، ساختن خشت را از درختان فرا گرفته اند و از گل های وحشی برای خلق سر ستون ها الهام گرفته اند. امواج دریا نقش مایه هایی را برای خلق جزئیات گچ بری و تزئینات به آن ها بخشیده است. طبیعت در تقلید نقشی مرکزی دارد، طبیعت به وضوح در در استعاره نیز مرکزیت دارد. طبیعت، شاید به مثابه بالاترین استعاره، سرچشمه استعاره های بسیار مهم در عین حال متفاوتی بوده است و نیز حس تعالی یا زیبایی که سبب جدایی مان از اندیشه های روزمره می شود و می تواند به عنوان جامع ترین بیان از پیوندی کامل با طبیعت باشد که حد بالای زیبایی معرفی شده است.
زیبایی اکولوژیک
در اوایل قرن بیستم آلدو لئوپولد به بسط زیبایی اکولوژی مباردت ورزید تا بدین وسیله بتواند در نحوه تغییر منظر تاثیر مثبت داشته باشد. دیدگاه او بر اخلاقیات محیطی متکی بود. لئوپولد مدعی بود هر چه در جهت حفظ تمامیت ثبات و زیبایی اجتماعات زنده عمل کند درست است و آنچه بر ضد این باشد غلط است. (لئوپولد) گابستر در مورد این نظریه می گوید “این نگرش موجب می شود افکار ما در در مورد تجربه زیبایی گسترش یابد و آن را از فرایندی که اساساً بصری و با لذت آنی، به تفکری جامع که از تمامی حواس استفاده شود تغییر یابد. بنا بر استدلال گابستر، تمرکز وسیع و وجود لایه های پیچیده اکولوژی سبب می شود تا منظری که بیننده آنیم بیشتر قابل درک باشد.
زیبایی با اجزای قشنگ (حد پایین زیبایی) آغاز می شود و به حد بالای زیبایی و توانایی های منظر از لحاظ سلامت اکولوژیکی که با بزرگی و شدت مشخص می شوند، منتهی می گردد. بنابراین فرآیندها و الگوهای طبیعی و فرهنگی در جهت کشف زیبایی ارتباط بر قرار می شود. این ارتباط شامل ادراکات پایه ما از چرخه ساختار منظر است، اگر بتوانیم منظر را معنا کرده و موقعیت خود را در آن تعیین و فرآیند های مربوط را بشناسیم، عالی ترین درجه زیبایی را تجربه کرده ایم.
معیار های زیبایی
اگر برای “طراحی منظر” وجهی هنرمندانه قائل شویم، وجه بارز این عمل هنرمندانه، زیبایی است که برای شناخت زیبایی، شناسایی و تبیین بازه های این زیبایی لازم است.
بل معیارهای زیبایی شناسی منظر را به سه دسته تقسیم می کند، اول، تنوع و پیچیدگی که باعث تحریک حواس، کنجکاوی و تخیل، احساس اشتیاق و لذت کشف می گردد. دوم، ترکیب بندی یا کمپزوسیون که چه در طبیعت چه در آثار هنری از عوامل پیدایش شکل زیباست. سوم، ابهام که یکی از ویژگی های ادراکی است چه در عرصه طبیعت یا اثر هنری موجب انگیزش ذوقی و تنوع عواطف می گردد که به شکل استعاره، سایه روشن، نماد سازی و ابهام نمود می یابد.
هنرمندان ایرانی در طول تاریخ با جهان خارج و مواد آن ارتباط برقرار نموده و به شکل دهی محیط پرداخته اند. به این ترتیب محیط و فضای خلق شده توسط هنرمندان ایرانی جلوه ای است که در ذکر زیبایی آن هرگز غلو نشده است. زیبایی منعکس از این فضاها انسان را در زمین و خاک محبوس و محصور ننموده و او را به دنیایی ماوراء آنها هدایت می نماید. طبیعت و به تبع آن طراحی محیط و منظر در فرهنگ های سنتی به ویژه در مشرق زمین مشتمل بر ساحت ها و معانی معنوی بوده و به عنوان امری مقدس تلقی شده است.
با توجه به مقولات مرتبط با منظر و طراحی و وجه زیباشناسانه آن، دو زمینه مهم قابل طرح است: یکی مقوله نظری و دیگری تجلی آن در طرح ها و منظر ایرانی است.
مرکز گرایی در باغ ایرانی
تقارن، کوشک باغ ماهان
تعادل: وجه بارز آن تعادلی است که در طبیعت بکر وجود دارد، وجه دیگر آن تعادل روانی انسان مد نظر است در این گونه فضاها آرامش را به ناظر القاء می نمایند. یکی از پدیده های موید این نظر گرایش به سمت مرکز است. برای نمونه حیاط ها و صحن ها با استقرار منبع آب (حوض، چشمه و مظهر قنات) به عنوان مظهر انسان کامل و نشانه حیات در مرکز خویش شکل گرفته اند.
وجوه نظری زیبایی شناسی شامل مقولاتی مانند: کمال، تعادل، یادآوری و هویت، معنا، هماهنگی، وحدت و … است که تجلی آن در منظر به صورت رمز گرایی، مرکز گرایی، سلسله مراتب، حد، تقارن، تداوم، تنوع، انعطاف پذیری و … می باشد.
تقارن موجود در عمارت اشاره به مرکزی است که اصل آن در آسمان است. وجود امنیت در فضا یکی از مهمترین بازه های محیط متعادل است.
نتیجه گیری:
تجلی زیبایی را در مناظر طبیعی و آثار به جا مانده از پیشینیان در باغ ایرانی می توان دید که چگونه هنرمندانه این مبانی در آثار خود اعمال نموده اند.
آنچه عمر یک پدیده را افزایش می دهد، همراهی آن با مفاهیم و معانی است. در طراحی منظر علاوه بر ملاحظات اکولوژیکی بستر طراحی، نقش فرهنگ و جهان بینی و مبادی فکری و فلسفی که در نتیجه شیوه زندگی و در واقع معنا بخش و تعریف کننده زندگی است، دارای نقش بنیادی است. در این حرکت در نظر گرفتن سایر اصول زیباشناسی همچون هماهنگی هویت و یادآوری و تذکر و آگاهی و توجه به معنا ضرورت دارد.
تغییر و یا اصلاح تلقی جامعه نسبت به موضوعات زیبایی محیط و منظر و متذکر ساختن جامعه به اهمیت زیبایی در آرامش بخشیدن به انسان و ارتقاء کیفیت حیات او از طریق آموزش صورت می گیرد.
فهرست منابع
- بل، سایمون. 1382. منظر الگو، ادراک و فرایند. ترجمه بهناز امین زاده. انتشارات دانشگاه تهران.
- بل، سایمون. 1387. عناصر طراحی بصری در منظر. ترجمه محمدرضا مثنوی. انتشارات دانشگاه تهران.
- آيوازيان،سيمون.1381. زيبايي شناسي و خاستگاه آن در نقد معماری. مجله هنرهاي زيبا.شماره 12.
- طاهباز،منصوره. 1382 . زيبايي درمعماري . مجله صفه . شماره37.
- آنتونی ادس، آنتونی سی. 1382. بوطیقای معماری. ترجمه احمدرضا آی. انتشارات سروش. تهران.
- گروتر،يورگ.1383 . زيبايي شناسي در معماري. ترجمه جهانشاه پاكزاد و عبدالرضا همايون. انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي. تهران.
- نيلا كليت.1382 . تجربه زيبايي شناختي. ترجمه فرزانه عليا. فصلنامه خيال. شماره هفتم.
- ماتلاك، جان.1379.آشنايي با طراحي محيط و منظر. سازمان پاركها و فضاي سبز شهر تهران.
- Harvey,s and Fieldhouse,k. 2005. The Cultured Landscape. Routledge. London
- SIMUS, j. Aesthetic Implications of the New Paradigm in ecology. Journal of Aesthetic
- Education, Vol. 42, No. 1, Spring 2008
- Gobster,p. I. Nassauer, j. Fry,t. The shared landscape: what does aesthetics
- have to do with ecology?. Landscape Ecol 2007