آیا می شود برای مبلمان شهری در معماری امروز پایتخت جایگاه قابل توجهی در نظر گرفت؟
مردم در فضاهایی از شهر که فضاهای جمعی هستند و در آن ها پراکنش جمعیت وجود دارد در تعامل با یکدیگر و فضا هستند.مبلمان شهری نیز برای ارتقای کیفیت زندگی و حضور انسان بر اساس الگوهای رفتاری طراحی و چیده می شود. مبلمان شهری باعث ارتقای کیفیت بصری فضاهای شهری شده و با توجه به طراحی مناسب می تواند فضا را برای مردم دلپذیر کرده و به آن هویت بخشد. از سوی دیگر طراحی درست مبلمان باعث ماندگاری فضاها در ذهن مردم می شود.
به مسئله هویت دار شدن فضاهای شهری اشاره کردید،چطور می توان با عناصری مثل تابلو ها،صندلی ها،ایستگاه ها و چنین جزئیاتی که مبلمان شهری را به وجود می آورند به هویت دار شدن یک فضای شهری کمک کرد؟
هویت مند شدن یک نقطه،محور یا پهنه جمعی از شهر رابطه مستقیم دارد با طراحی و تجهیز مبلمان شهری آن فضا. این مسئله باعث ایجاد تعلق به یک فضا یا ماندگاری آن فضا می شود. مثلا میدان تجریش با توجه به سابقه تاریخی خود در ذهن تصویر خاصی را ایجاد کرده است.حال اگر از مبلمان شهری استفاده کنیم که با این فضا هماهنگ باشد، آن تصویر ذهنی را تقویت کرده و به آن هویت و دست میابیم. حال اگر از یک مبلمان شهری منحصر به آن فضا استفاده نکنیم فضا را تبدیل به مکانی می کنیم که صرفا مردم از کنار آن می گذرند.بی آنکه احساس تعلقی در آنها زنده شودیا باآن فضا درگیری ذهنی پیدا کنند.
مبلمان شهری باید چه ویژگی هایی داشته باشد تا جایگاه مناسبی در فضای شهر پیدا کند و در نهایت واجد هویت و ماندگاری شود؟
3خصوصیت اصلی برای برای مبلمان شهری باید وجود داشته باشد.در ابتدا باید کاربردی باشد.یعنی هر عنصری که در فضا جانمایی شود در وهله اول بر اساس نیاز های مخاطب به کار گرفته شود.ویژگی دوم کارکرد زیبایی گرایانه آن است یعنی بر اساس فرهنگ استفاده کنندگان و خاستگاه های زیبا شناختی آنها(رنگ،شکل،فرم،مکان نصب) طراحی شده باشد.اگر مرحله کاربردی بودن عملی شود از آن فرا تر رفته و نیاز های سطح دوم مردم را در نظر می گیریم و به جنبه های زیبایی شناسانه مبلمان شهری توجه می کنیم.سپس به سراغ نیاز های سطح سوم می رویم که همان ایجاد تعلق و هویت است.
یعنی مبلمان شهری باید مطابق با الگو های موجودساخته شود.مثلا در فضاهای کوهستانی مانند درکه،دربند و دارآباد بهتر است از مبلمان منطبق با طبیعت کوهستان استفاده شود و در فضاهایی که بافت تاریخی دارند که منطبق آن فضا باشند.به طریق اولی این الگو درباره فضاهای شهری و … نیز صدق می کند.
برای طراحی مبلمان شهری در شمال تهران باید به چه ویژگی هایی توجه شود و آیا در حال حاضر در طراحی مبلمان شهری شمیرانات این نکات رعایت شده است؟ شمیرانات دارای یک بستر طبیعی منحصر به فرد،بافت اجتماعی خاص و یک اقلیم ویژه است.ساکنان شمیرانات از نظر اقتصادی عموما وضعیت خوبی دارند،سطح فرهنگی در این منطقه بالااست و سلیقه زیباشناسی با نقاط دیگر تهران در این محله ها متفاوت است.
بنا بر این طراح باید یک تعامل 2 سویه با ساکنان داشته یاشد و طبق خواسته های آنان ایده هایش را عملی کند. ولی چون تا کنون این رفتار ها از طراحان سر نزده نمی توانیم بگوییم در شمیرانات مبلمان شهری هماهنگ با خواسته های زیبا شناسانه ساکنان همراه بوده است. اما در زمینه تطابق مبلمان با زمینه یعنی استفاده از جزئیات بر اساس زمینه طبیعی می توان پارک جمشیدیه را مثال زد که در طراحی مبلمان شهری در سنگ فرشها،آ بنماها،سر پناه و آلاچیق ها به زمینه کوهستانی پارک توجه شده است و این تطابق طراحی با زمینه می تواند یک الگو باشد برای طراحی پارک های کوهستانی دیگر مثل درکه،داراباد،دربند. عنصر دیگری که در شمیرانات اهمیت دارد وضعیت آب و هوایی است ،با توجه به تغییر دما و ایجاد یخبندان های نسبتا شدید زمستانی در این منطقه باید به نوع مصالح و موادی که در ساخت مبلمان شهری استفاده می شود توجه جدی داشت.
با این حال آیا راهی برای حفظ و نگهداری مبلمان شهری وجود دارد؟ سامان یافتگی در جزئیات اجرایی عناصر مبلمان شهری محصول یک نگرش جمعی از سوی ساکنان آن شهر است که طی تعاملی بین شهروند و مسئولان تحقق می پذیرد.ولی در ایران این زندگی جمعی کمرنگ تر است،بنابراین نیاز به مبلمان شهری در فضای جمعی هنوز برای ما کاملا به عنوان نیازی مهم و ضروری مطرح نشده است.در نتیجه این پراکندگی نا بسامانی و نا هماهنگی باعث شده فضای خیابان های برای مردم خوانا نباشند و آن طور که باید و شاید باعث ایجاد حس تعلق و ماندگاری نشود.
چطور می توان به فضای مطلوب صحیح در مبلمان شهری دست یافت؟خوشبختانه طی 5 سال اخیر یک رشته جدید در دانشگاه های کشور به وجود آمده با عنوان (معماری منظر)که در حقیقت معماران منظر وظیفه و تخصص اصلی شان پرداختن به فضاهای بیرونی و عناصر مبلمان شهری است. با توجه به حضور معماران منظر،در تهران موجی در جریان است که توجه به طراحی چنین عناصری در فضاهای شهری اهمیت پیدا کرده و باید منتظر باشیم تا معماران منظر با توجه به دانشی که امروزه تحصیل می کنند فضاهای سامان یافته شهری را در اختیار ساکنان و شهروندان قرار دهند.