مقدمه
در فرآیند شکل گیری هویت شهری، فضاها و مکانها نقش موثری دارند. پاسخ به این سوال که «من در کجا زندگی کرده ام ودر کجا زندگی می کنم؟» بخش عمده ای از هویت افراد را می سازد. هر فرد دارای یک «کد مکانی» است که طیف وسیعی از معانی را در بر می گیرد. امروز با سرعت تحولات، مشابهت های بسیاری بین مکانهای گوناگون به وجود آمده، اما هنوز در دنیای واقعیت – برای مثال در محدوده کشور ما – اصفهانی بودن یا شیرازی بودن هر یک مجموعه ای ازمفاهیم را به ذهن می آورد. فرد باید بتواند فرآیند هویت و “این همانی” خود را از دید عوامل بیرونی به اثبات برساند. هر قدر تعداد مصادیق این همانی ها بیشتر باشد، یکنواختی افزایش می یابد و هویت شهر و شهروند قابل تعریف تر خواهد شد. پس باید در مورد یک شهر بتوانیم بگوییم:
- این همان شهری است که دارای این سابقه چند صد ساله است و بناهای تاریخی … در آن شکل گرفته
- این همان شهری است که محل تولد شخصیت های نامی چون … است
- این همان شهری است که در آن … اتفاق افتاد و …
برای واقعی شدن جملات فوق تعریف کالبدی محل رخداد دارای اهمیت ویژه است. به گفته کاسیرر هر پدیده ای در مکان به وجود می آید و در زمان تکامل می پذیرد. اما با سرعت تحولات امروزی این فرآیند در شهرهای بزرگ بسیار پیچیده است و این سرعت گاه تهدیدی جدی محسوب می شود که با مدیریت صحیح باید هدایت و کنترل شود. (داوودپور، 1384)
منشاء بسیاری از بحران های اجتماعی و شهرنشینی، بی تفاوتی مردم نسبت به تغییرات محیط و تبعات آن چون تضعیف فرهنگ و هویت های محلی است. علائم و نمادهایی که جامعه شهری از طریق آشنایی و انس با آن، قادر به بازشناسی اطلاعات محیط شهری است، جزئی از منابع هویت فضایی و نقش آنها به مثابه دستور زبان ادراک خوانایی مکنونات اجتماعی و سیاسی شهر است. (رفیعی، 1384) در گونه شناسی نقش های مختلفی که تاکنون منظر شهری بر عهده داشته است، مهمترین نقش آن فراهم آوردن امکان قرائت کلیت شهر به مثابه یک “متن” است. بر این اساس می توان منظر را نظامی از “دال”ها انگاشت که به مجموعه ای از “مدلول”ها اشاره می نماید. (سلطانی، 1386)
در این مقاله به بررسی موردی یک نمونه از مناظر واجد اهمیت شهر شیراز پرداخته می شود که تداوم آن در طول تاریخ بخشی از هویت این شهر را تعریف کرده است.
ارگ کریم خانی
در عهد کریم خان بهترین و زیباترین قسمت شیراز ناحیه ای بود که عمارات نوبنیاد وکیل در آن بنا گردید. اشراف و دولتمندان به تبعیت از خاندان حاکم این محله را برای سکونت برگزیدند. در غرب بازار وکیل میدان وسیعی قرار داشت که شرق آنرا میدان نقارخانه و غرب آنرا توپخانه می نامیدند. لرد کرزن، سیاستمدار انگلیسی، به سال 1889 میلادی در زمان ناصرالدین شاه به توصیف این محوطه می پردازد: “شمال میدان عمارت بزرگی است که توسط موسسه تلگراف هند و اروپا و ایران اشغال شده و سابق محل بار کریم خان بوده است … . از در بزرگ طاق داری داخل محوطه چهار گوشی شده و به باغ زیبایی می روید … . غرب میدان عمارت ارگ خودنمایی می کند … جنوب میدان باغ نظر و عمارت کلاه فرنگی احداث شده …”
در دوره قاجار کرپورتر به حضور حکمران فارس در ارگ بار می یابد و در سفرنامه خود می گوید: “… بعد از خروج از در بزرگ وارد میدانی می شویم که در آن ردیفی توپ جای داده شده و سربازان و افسران روسی آنها را اداره می کنند …” (پس از جنگ جهانی اول)
در سال 1237 هجری قمری حسینعلی میرزا فرمانفرما عمارات حکومتی شامل بنای دیوانخانه – ارگ کریم خانی – میدان توپخانه – عمارت اندرون را از هم جدا کرد. این تفکیک به دلیل عدم احساس امنیت از طرف شاهزاده قاجار بود. چه اینکه تاریخ نشان می دهد که هر گاه ستم حکام برای مردم شیراز قابل تحمل نباشد، بدون ملاحظه عواقب آن به کرات بر ضد فرمانروا شوریده اند. این حاکم نیز که با اقدامات خود نظیر عزل و
نسب های نابجا و تبعید خاندان های بزرگ و … خشم مردم را برای خود خریده بود، راه حل را در تغییر کالبد شهر می بیند تا جلوی حرکات مردمی را گرفته باشد. این اقدام نشان می دهد که این میدان به عنوان قلب شهر، تا چه اندازه در هویت منسجم شهر و رهبری حرکت های اجتماعی نقش داشته است. (افسر، 1374) (تصویر2)
این ترکیب محله حکومتی تا اوایل پهلوی اول ثابت باقی ماند. پس از خیابان کشی های جدید شهر در دوران پهلوی نیز این عرصه باز شهری تبدیل به فلکه شهرداری شد و پس از انقلاب، نام آن به میدان شهداء تغییر یافت. آنچه در اینجا اهمیت دارد تداوم و ثبات کالبد این سایت در 200 سال گذشته به فرم عرصه باز شهری و میدان است. میدانی که گرداگرد آن همواره بناهای مهم عمومی و دولتی قرار داشته و بر یک بدنه آن بنای باشکوه ارگ کریم خان تکیه داده است. تاکنون تغییر سایر بدنه ها در سایه این عنصر تاریخی اهمیت چندانی نداشته است. با وجود ساخت و سازهای جدید شهر خوشبختانه هنوز هم این منظر عناصر ثابتی دارد: یک عرصه باز در مقابل ارگ حکومتی – یک باغ تاریخی در روبه رو – خیابان تاریخی زند در کنار – وکوه های شهر در پشت سر. (تصویر3) با ثبت این منظر به عنوان میراث چند صد ساله شهری می توان آنرا از آسیب هایی نظیر تغییر مسیرهای ترافیکی یا تخفیف در عرصه باز اطراف، تغییر کاربری های مجاور و یا بلند مرتبه سازی در پس زمینه این تصویر در امان داشت. ثبت بنای ارگ در میراث فرهنگی به تنهایی کافی نیست. درجداره این کالبد شهری خاطره نسل ها نقش بسته و اتفاقات آن سینه به سینه نقل می شود. احترام به این منظر، تکریم هویت شیراز و مردم آن است.
نتیجه
یک شیرازی به هنگام حضور بر فراز بلندی ها، با نگاه به سیاهه شهر شروع به قرائت آن می کند. به عنوان مثال سعی در پیدا کردن مکان های آشنایی چون خانه خود کرده و این کار را ابتدا با پیدا کردن المانهای اصلی شهر آغاز می کند. این عناصر بخش ثابت و قابل تکیه ای از تصویر ذهنی شهروند شیرازی از شهر خود است. عناصری چون ارگ کریمخانی، بارگاه حضرت شاهچراغ، بافت قدیمی و نیز لکه های سبز شهری که در اینجا همان باغات تاریخی شیرازند. حال چنانچه ارتفاع ساخت و سازها و یا دانه بندی شهر به گونه ای تغییر یابد که این عناصر دیگر از میان توده شهر قابل تشخیص نباشد، تصویر ذهنی شهر دستخوش تزلزل، ابهام و آشفتگی شده، از خوانایی منظر آن می کاهد. عدم پیوستگی میان تصاویر ذهنی نسل های مختلف ساکن شهر، تداوم هویت شیرازی بودن را در معرض خطر قرار می دهد. در این میان تغییرات سریع منظر شهری، بدون برنامه ریزی و مطالعه کافی تنها احساس تعلق و سکونت اهالی شهر را تهدید نمی کند. این نگرانی وقتی دو چندان خواهد شد که موقعیت شیراز را به عنوان یکی از پایتخت های تاریخی ایران و از مهمترین مقاصد گردشگری که به شهر باغات و شعرا معروف است را نیز به خاطر آوریم. بر این اساس لزوم برنامه ریزی هر چه سریعتر برای ثبت مناظر تاریخی و خاطره انگیز به عنوان میراث شهری به خوبی احساس می شود. توسعه ها و تغییرات آتی در کالبد شهر باید به گونه ای مدیریت شود که این مناظر دستخوش حداقل تغییرات شود. به نظر می رسد اولین گام در این راه، اطلاع رسانی عمومی از جانب اهالی فن باشد.
منابع:
1. افسر، کرامت الله. “تاریخ بافت قدیمی شیراز”. تهران. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. 1374.
2.داوودپور، زهره. “سرعت تحولات شهری و مساله هویت”. آبادی. پاییز 1384.
3.زادرفیعی، ناصر. “فرآیند اجتماعی – فضایی هویت شهر”. آبادی. پاییز 1384.
4.سلطانی، لیلا. “جایگاه شوراها در مدیریت منظر شهری”. شوراها. دیماه 1386
5.صانع، منصور. “به یاد شیراز”. تهران. صانع. 1380.
6.ضیائیان، پژمان. “شیراز، رویای رنگین سرزمین پارس”. تهران. خانه فرهنگ. هنرگویا. 1380.
"دانلود فایل های پیوست مطلب" ----------------------------------------------------------------------------------------- ثبت مناظر شهر به عنوان میراث شهری (203.2 KB)      تعداد دانلود: 5      زمان آخرین دانلود: یکشنبه, 27 دسامبر 2015 ------------------------------------------------------------------------------------------