خلاصه
مکتب اصفهان در معماری و شهرسازی، تحقق آرمانشهر صفوی است. هدف از این مقاله رسیدن به اصول سلسله مراتب این مکتب می باشد و استفاده از این اصول را در نظام وجود آب درمقیاس کلان و خرد در باغشهر صفوی اصفهان به اثبات رساند.
بر اساس این مکتب، شهر، مکانی برای تجسم آرمانها و عقاید دولت صفوی است. یکی از مهمترین آموزه های این مکتب، اصالت وجود و سلسله مراتب وجودی است. اصالت وجود به وحدت وجود و سلسله عود به منبع تقسیم اشاره دارد و ظاهر شدن وجود در ماهیتهای مختلف، مسئله سلسله مراتب وجودی را مطرح می کند که در واقع برای وجود سه درجه قائل شدند که شامل وجود محسوس، وجود مثالی و وجود معقول می باشد. در ادامه اصولی از سلسله مراتب وجودی به دست آمده که در نظام آبیاری باغ و باغشهر در این دوره مؤثر بوده است.
در این مقاله از روش تحقیق تاریخی-تفسیری استفاده شده است و روش تجریه و تحلیل آن به صورت کیفی و به روش استنباطی می باشد. همینطور گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای بوده است.
کلمات کلیدی:مکتب اصفهان، اصالت وجود، سلسه مراتب وجود آب، صفوی.
مقدمه
دوره صفوی را بدون شک باید درخشان ترین ادوار تاریخ معماری و شهرسازی ایران دانست. ناگفته پیداست که مکتب اصفهان از مهمترین و مؤثرترین مکاتیب می باشد که باعث شاخص شدن دوره صفوی بیش از سایر دوران شده است. شایسته است که تا آنجا که ممکن است به بررسی این تأثیرات در عناصر معماری و شهرسازی، که برگرفته از آموزه های فلسفی این مکتب می باشد، بپردازیم، از جمله مهمترین آموزه های تأثیرگذار این مکتب، اصالت وجود و سلسله مراتب وجودی می باشد که در نظام وجود آب در باغهای ایرانی این دوره تأثیرگذاشته است.
اصالت وجود و سلسله مراتب وجود
بنابر اصالت وجود، آنچه حقیقت همه اشیاء و همه حقیقت آنهاست و نفس تحقق آن به شمار می آید، همانا، وجود آنهاست و ماهیت در این امر، هیچ تأثیر و مدخلیتی ندارد، بلکه ماهیت، ظهور ظلی و ذهنی وجود است. برای قائلان به اصالت وجود، ماهیت، حد وجود است و ماهیات، حدود اشیاء را نشان می دهند. این حد و قالب فقط متناسب با قامت محدود است و تنها بر آن صدق می کند و از وجود خود آن انتزاع می شود . برای توضیح این امر باید گفت که وجود به عنوان امر اصیل خارجی، دارای چندنوع تفاوت و تشکیک است. مهمترین تقسیم در تشکیکات وجود، دو تشکیک طولی و عرضی است. قبول تشکیک طولی وجود مبتنی بر چند امر است. قائل شدن به تغییر ماهیت و حرکتی که تا کنه هسته خود جوهر نفوذ می کند، در دستگاه فکری ملاصدرا به مفهوم این است که «تمامی عالم بدین سان در حکم بازگشت به وجود است»
توجیه و تبیین معنای یاد شده بر اساس اصل حرکت جوهری صورت پذیرفته، بدین معنا که ذات و جوهر آدمی در بدو پیدایش نسبت به کمالاتی که در پیش روی دارد؛ حالت بالقوه داشته و به حکم اصل حرکت جوهری، ذات آدمی پیوسته در حرکت و تکامل بوده، تا این که به درجه ای از وجود می رسد که جامع جمیع کمالات موجود در عوالم هستی می گردد.
پس معنای حرکت جوهری همان ایجاد و آفرینش است که محرک در آن موجد چیزی به شمار می رود که ذات آن سیلان و تصرم است “یجعل وجود الشیء”. پس طبق حرکت جوهری، حرکت و متحرک در خارج یک چیزند که همان وجود گذرا و سیال است و سیالیت و گذرا بودن حرکت، لازم وجود حرکت. پس بر اساس حرکت جوهری، تمام موجودات عالم طبیعت، از جمله انسان، ذاتاً متحول و دگرگون می شوند و تمام اجزای آن، پیوسته در حال حدوث و زوال مستمرند.
حرکت جوهری حرکتی تکاملی و اشتدادی است و برای انسان و جهان، حرکتی غایت مند به شمار می رود که در نتیجه آن، انسان و در نهایت جهان، جنبه مادیت و تجرد خود را از دست می دهند و به تجرد کامل می رسند.
تبلور درجات مختلف وجود در عناصر حضور آب
ملاصدرا با استناد به مشکک و ذو مراتب بودن هستی، دنیا را مثال آخرت و آخرت را ممثول دنیا می داند؛ به گونه ای که هر چه در دنیا وجود دارد اصل و حقیقت آن در آخرت است. وی در بعد وجود شناختی مسأله نیز بر اساس حرکت جوهری ارتقای وجودی آدمی را در گرو اتحاد وجودی او با عوالم هستی می داند. مراتب و درجات عوالم وجودی به گونه ای متناظر و مطابق با مراتب و درجات وجود انسان است که احکام هر یک در خصوص دیگری صادق است. بنابراین، در این دیدگاه متعالی، ادراک و شهود هر مرتبه از مراتب و عوالم وجودی، در گرو ارتقای وجودی فرد، به همان درجه و مرتبه از وجود است. پس به وسیله عناصر مادی نیز می توان این مراتب را طی کرد که در این متن چگونگی سیر در این مراتب را به وسیله آب بررسی می کنیم.
در واقع برای وجود سه درجه قائل می گردند، وجود محسوس، وجود مثال و وجود معقول. همه این وجودها دارای واقعیت اند و آنچه در آن اشتراکی معنوی دارند، وحدت وجود است.
حضور آب به شکل های مختلف در باغ را به تصوری از مراتب وجود بدل سازد و بیننده را از افق حیات عادی و وجدان روزانه خود، به مرتبه ای عالی تر از وجود و آگاهی ارتقا دهد و او را متوجه جهانی سازد مافوق این جهان جسمانی، اما دارای زمان و مکان و رنگها و اشکال خاص خود، جهانی که در آن حوادثی رخ می دهد، اما نه به نحو مادی. حضور آب در درجات مختلف می تواند خیال انسان را برانگیزد و موجبات بازگشت او را به موطن اصلی ایجاد کند.
وجود محسوس:
آب در معماری حس های پنج گانه ما را به خدمت می گیرد تا آن را با تمام کالبدمان احساس کنیم.چشم را نوازش می دهد و به ما خوش آمد می گوید، زمزمه آن در گوش ما را به سکوت و آرامش ناب دعوت می کند، تماس آن روی پوست ما پاکی و خلوص را به ارمغان دارد، رایحه تازه آن شادابی و نشاط ایجاد می کند و مزه آن یارآور حیات و زندگی می باشد. ترکیب آن با معماری سبب می شود تا معماری از شکل بناهائی که تنها با چشم های تربیت شده دیده می شوند، بدر آید و با تمام وجودمان آن را احساس کنیم.
وجود مثال:
چنان که هانری کربن می گوید، عالم مثال عالمی است واقع در بین عالم محسوسات و مادیات و عالم عقول محض. بنابراین با تعقل می توان به عالم مثال راه برد، چون صورت تعقلی مانند جسم لطیف فرشته است که خود به جهان واسط و برزخی بین معقول و محسوس تعلق دارد. جهانی که هستی مستقل و توان دیگرگون ساز ویژه ای دارد و نقش آن، در درجه نخست این است که پیوستگی بین مراتب وجود و دست یافتن به مراتب بالاتر را میسر می سازد. این جهان، بستر پیوند آفرین مناسبی برای زبان نمادین است، چرا که صور مثالین در همین جایگاه معنوی و نیمه محسوس، می توانند به یکدیگر تبدیل شوند. بنابراین چنان که عبدالرزاق لاهیجی می گوید می توان موجودات عالم مثال را در این عالم قابل مشاهده ساخت، آن با استفاده از خاصیت آینه است، نمود در آینه، بیانگر نمودی از پدیدارشدگی است.
وجود معقول:
بالاترین مرتبه به عقل تعبیر می شود، عقل برای انسان هم جنبه معرفتی دارد و هم جنبه ارادی و اخلاقی.
هر انسانی اصولا بهشت جو و خواهان بهشت است، گرچه اعتقادی به عالم آخرت نداشته باشد. بهشت طلبی انسان، امری فطری است در تفسیر سوره روم آیه 30 آمده است: هر انسانی هدفی و غایتی ندارد مگر سعادت. زیرا خلقت مطابق با فطرت خداست. نقطه اوج تصویری که از باغ بهشت در قرآن اشاره شده ( جنات تجری من تحتهاالانهار) می باشد و به معنی بوستان هایی است که از زیر (درختان و قصرهای) آن جوی های آب جاری است.
معماران و شهرسازان با بینش و نگرش اسلامی، با نیت سعادتمندی جامعه، بهشت را به عنوان الگوی ایده آل و غایت هدف خود در خلق آثار معماری و شهرسازی قرار داده اند. این معماران، ناتوان از ایجاد شرایط محتوائی بهشت که همان نظام جامعه مؤمنین در بهشت است، تلاش نموده اند تمثیلی عینی از بهشت را خلق نمایند.
اصول سلسله مراتب وجود
با استفاده از اصالت وجود که به وحدت وجود و سلسله عود به منبع تقسیم اشاره دارد و به بیان ظاهر شدن وجود در ماهیتهای مختلف می پردازد، مسئله سلسله مراتب وجودی را مطرح می کند که در واقع برای وجود سه درجه قائل شدند که شامل وجود محسوس، وجود مثالی و وجود معقول می باشد. از طرفی با استفاده از این مکاتیب به اصولی از سلسله مراتب وجودی دست پیدا می کنیم که این اصول در نظام وجود آب در باغ های ایرانی در این دوره به خوبی مشهود می باشد.
نظم آب در مقیاس کلان باغ شهر اصفهان
نظم آب شامل روش و چگونگی انتقال، فرم و نوع نظم، نحوه حضور و جایگاه آب، در فضاها و ساختار کالبدی شهر می باشد. در شهر ، آب به دو فرم جاری و ساکن در ساختار کالبدی شهر قابل بررسی است، به طوریکه نظمی ارگانیک را در مقیاس کلان می توان دید: نظم ارگانیک آب در مقیاس کلان (کل باغشهر)، بوسیله رودخانه و انشعابات گسیل شده از آن(مادی ها) نأمین می گردد. علاوه بر این نظم آب ارتباطی نزدیک با حکمت عقلی شیعی و آموزه های آن دارد. به نظر می رسد نظم آب حاکم بر باغشهر اصفهان(در مقیاس کلان) نیز نمودی از حضور حکمت عقلی شیعه است. حرکت جوهری ملاصدرا در نحوه تجسم یافتن نظم آب(در مقیاس کلان) در باغشهر اصفهان مؤثر بوده است.
از اینرو حضور انشعاباتی از رودخانه زاینده رود به صورت «مادی» و در درجات بعد، انشعاباتی از «مادی ها» به صورت جوی و جدول و جریان آن در کل شهر را می توان متأثر از حرکت جوهری ملاصدرا دانست. جریان آب در کل شهر نمودی از حرکت جهان و بازگشت آن پس از جریان در کل شهر، به منبع و ریشه خود یعنی رودخانه، نمادی از بازگشت تمامی عالم به وجود است
نظم آب در مقیاس خرد باغ شهر اصفهان
نظم هندسی آب در مقیاس خرد، در عناصر سازنده باغشهر شامل باغ ها و مسیرهای دسترسی و … به دو صورت جاری و راکد قابل بررسی است. در مقیاس خرد حرکت آب در سطح شهر و عبور آن از باغهای مختلف شهر، تمثیلی از حرکت آب در باغهای بهشت است که در قرآن توصیف شده است. این تمثیل به خصوص در خیابان چهارباغ به همراه باغهای حاشیه، مسیر آب ایجاد شده در طول مسیر کاملاً آشکار است.
منابع
– انصاری، مجتبی. حقیقت بین، مهدی (1388)، “باغشهر اصفهان، آرمانشهر صفوی”
– اهری، زهرا (1385)، مکتب اصفهان در شهرسازی: دستور زبان طراحی شالوده شهری، تهران: فرهنگستان هنر.
– بیدهندی، محمد(1383)، بررسی و تحلیل نسبت «انسان» با «عالم» در فلسفه ملاصدرا، فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شیراز، شماره 11، تابستان، صص 1-14.
– دیبا، داراب. انصاری، مجتبی (1377)، ” باغ ایرانی”، درنخستین مجموعه مقالات ارگ بم: تاریخ معماری و شهرسازی ایران، جلد نخست، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، صص 25-42.
– شایگان، داریوش (1371)، هانری کربن، آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی، ترجمه: باقر پرهام، تهران: آگاه.
– علم الهدی،هدی (1378)، “آب و معماری”، در دومین مجموعه مقالات ارگ بم: تاریخ معماری و شهرسازی ایران، جلد 2، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، صص299-312.
– قربانی، قدرت الله( )، مبدا و معاد انسان در پرتو حرکت جوهری ملاصدرا، فصلنامه دانشگاه قم، سال هشتم، شماره دوم، صص 67-88.
– کامروا، محمدعلی (1377)، ” بهشت، آرمان معماری و شهرسازی اسلامی “، درنخستین مجموعه مقالات ارگ بم: تاریخ معماری و شهرسازی ایران، جلد نخست، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، صص 358- 374.
– کمپفر، انگلبرت (1363)، سفرنامه کمپفر، با ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران: خوارزمی.
– میرداماد (1302)،جذوات، تهران: بهنام.
– یوسف ثانی، محمود (1381)، اصالت وجود و کلی طبیعی، در حکمت متعالیه و فلسفه معاصر حهان از مجموعه مقالات همایش بزرگداشت حکیم صدرا المتألهین، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
"دانلود فایل های پیوست مطلب" ----------------------------------------------------------------------------------------- بررسی مراتب وجود آب در دوره صفوی بر اساس اصول سلسله مراتب مکتب اصفهان (82.2 KB)      تعداد دانلود: 3      زمان آخرین دانلود: سهشنبه, 30 ژوئن 2015 ------------------------------------------------------------------------------------------