به نظر می رسد که مردم در رابطه با تفریح، سرگرمی و کلاً اوقات فراغت نیازهایی دارند. نتیجه برآورده شدن این نیازها جامعه را نیز منتفع می سازد. گفته می شود که خدمات تفریحی و فراغتی در هر اجتماع برپایه نیازهای مردم آن بنا شده است. اما باید دید اوقات فراغت، سرگرمی و تفریح چگونه می تواند این نیازها را برآورده سازد. دراین نوشتار نگاهی مختصر به نیازهای مردم در رابطه با فراغت می اندازیم. این نیازها سبب شرکت افراد در فعالیت های فراغتی می شود.
ابتدا به نیاز به فراغت و چگونگی آن و سپس به تفاوت نیاز و تقاضا و درنهایت به عوامل تاثیرگذار بر شرکت مردم در فعالیت های فراغتی می پردازیم.
نیازهای انسانی چیزی است که با سائق drive متفاوت است و به معنای چیزی است که انسان جای آن را خالی می بیند و خلاء آن را احساس می کند. امروزه بحث مکدوگال درباره غریزی بودن رفتار انسان منسوخ شده و تاثیر اجتماع و فرهنگ هم در نحوه برآورده ساختن غرایز یا سرکوب کردن آن و هم در ایجاد نیازهای گوناگون پذیرفته شده است. نیازها عمدتاً و ماهیتاً اجتماعی هستند اما خود سائق ها و انگیزه های جسمی و روانشناختی نیز دارای رشد و تکامل اند و در طول زندگی تغییر می پذیرند.
در مباحث مربوط به نیازها، نظریه مازلو بیشتر از سایر نظریه ها مورد توجه قرار می گیرد. او معتقد است که ترتیب نیازها به صورت سلسله مراتبی است. در سطح پایین این سلسله مراتب، نیازهایی وجود دارند که اولیه نامیده می شوندو دال بر نیازهای فیزیولوژیکی هستند مثل (غذا، خواب، مسکن) و در راس این سلسله مراتب نیازهایی وجود دارند که مرتبط با عوامل روانشناختی انسان مثل نیاز به خودشکوفایی (تحقق نفس) و خلاقیت است. بنابر نظریه مازلو پیش از آنکه نیازهای متعالی به ظهور برسند، نیازهای پست تر انسان باید برآورده شده باشند.
تیلمن با توجه به تئوری مازلو و مقوله بندی انواع گوناگون نیازهای انسان، نیازهایی را که به اعتقاد او برای تعیین «نیازهای فراغت» مردم مهم اند شناسایی کرده که عبارتند از:
- نیاز به تجربه های جدید مثل مسافرت و ماجراجویی
- نیاز به استراحت و تفریح
- نیاز به فعالیت جسمی و سلامتی
- نیاز به کسب هویت (شناخت چیستی و کیستی خود)
- نیاز به امنیت یعنی ایمنی از تشنگی، گرسنگی و درد
- نیاز به برتری یعنی توان کنترل دیگران در محیط
- نیاز به تعامل و ارتباط با دیگران
- نیاز به فعالیت ذهنی و خلاقیت
- نیاز به خدمت به دیگران یعنی نیاز به مفیدبودن
نیازهای کاذب و فراغت
چه بسا در زمینه فراغت نیازهایی خلق شود که اساساً ضرورتی نداشته باشد این نیازها درواقع نیازهای کاذب هستند. بین آنچه که خود فرد می داند که به آن نیاز دارد و آنچه دیگران فکر می کنند او به آن نیاز دارد تفاوت وجود دارد.
مارکوزه معتقد بود که اجتماع فرد را به داشتن برخی «نیازها» ترغیب می کند که به هیچ وجه ضروری نیست از همین رو می بینیم که فرد به اتومبیل، تلویزیون و ویدئو و تلفن همراه نیاز پیدا می کند. مارکوزه این نیازها را نیازهای کاذب می داند زیرا چندان ضروری نیست (برای مثال رفتن گاه و بیگاه به سفر یا استفاده از غذای رستوران).
به علاوه نیازهای انسان در مراحل مختلف زندگی تغییر پیدا می کند. زیرا دل مشغولی ها، دلبستگی ها، علایق و فعالیت های انسانها تغییر می کند برخی از دل مشغولی ها هرچند در تمام مدت زندگی ممکن است وجود داشته باشد، اما در یک مرحله خاص از زندگی برجسته و نمایان می شود. مراحل اصلی زندگی را به شرح زیر برشمرده اند:
- کودکی و نوجوانی (سالهای مدرسه)
- جوانی (سالهای بین اتمام مدرسه تا تشکیل زندگی مستقل)
- دوره میانسالی
- مرحله سالمندی (بازنشستگی)
به نظر راپویورت فعالیت های تفریحی ناشی از علایق هستند و علایق نیز خود ناشی از دل مشغولی است و به نظر میرسد که برخی علایق نیازها، خواسته ها و خدمات فراغتی و تفریحی، به مرحله خاصی از زندگی تعلق دارد.
غالباً نیاز need را با خواسته wanting برابر می گیرند. اما میان این دو تفاوت وجود دارد. به نظر میرسد که نیاز مفهومی اساسی تر است و خواسته از نیاز نشأت می گیرد.
محققان عموماً درصدد ایجاد خواسته های فراغتی بودند و کمتر به درک نیازهای مردم پرداخته اند و انگیزه های مردم برای تمایل به تفریح را هنوز کشف نکرده اند و توجه ندارند که چرا مردم در فعالیت های تفریحی شرکت می کنند؟
اگر قرار باشد در زمینه فراغت خدماتی ایجاد و ارائه شود بایستی مبتنی بر نیازهای مردم باشد (نیازهای افراد موردنظر). می گویند که موفقیت بسیاری از خدمات فراغتی و تفریحی مبتنی است بر توانایی گردهم آوردن افراد و سازگاری آنها با یکدیگر.
هرچند نیاز به خودشکوفایی غالباً تحت تاثیر مسائل فرهنگی است اما انسانها به رشد روانی نیازمندند و نیازبه تعامل اجتماعی برای زندگی انسانها، نیازی اساسی است.
بنابراین نیاز به تعامل اجتماعی، نیاز به رشد روانی و نیاز به خودشکوفایی از نیازهای غایی و نهایی انسانهاست.
فلسفه وجودی مدیریت و برنامه ریزی برای اوقات فراغت، ایجاد موقعیت هایی برای رضایت خاطر و رشد و تکامل فرد است. برای برنامه ریزی فراغت، می توان از طریق ارزیابی نیازها (نیازسنجی ها) از انگیزه های پنهان، علایق، افکار، عادات، خواسته ها و دانش افراد آگاه شد.
آگاهی از ویژگی های جمعیت شناختی، چگونگی استفاده از زمان، رفتار مردم در اوقات فراغت و نگرش آنها به موضوع فراغت، از راه های عملی این نیازسنجی است. شناسایی الگوهای فراغت افراد، مستلزم ارزیابی های کمی و کیفی است.
همه ما از نظر داشتن نیازهای اساسی به یکدیگر شباهت داریم. از این لحاظ که به برخی چیزها علاقه داریم یا پارهای موضوعات برایمان مهم ترند نیز به بعضی افراد (نه همه آنها) شباهت داریم. (اشتراک در علایق) اما از بسیاری جهات نیز به هیچ کس شبیه نیستیم، بلکه موجودات منحصر به فردی هستیم.
"دانلود فایل های پیوست مطلب" ----------------------------------------------------------------------------------------- اوقات فراغت و نیازهای مردم (69.6 KB)      تعداد دانلود: 2      زمان آخرین دانلود: سهشنبه, 28 ژوئن 2016 ------------------------------------------------------------------------------------------