در سفری که بهمنظور بررسی سیاستهای ساماندهی منظر شهری کشورهای اروپای شرقی در تابستان 87 برگزار شد، یکی از مباحث مهم پژوهشی، بررسی سیاستهای ساماندهی منظر بافتهای نوساز آنها بود.
قرائت منظر بافتهای نوساز شهرها و بررسی اقدامات صورت گرفته در آنها، جایگاه منظر شهری در راهبردهای نوسازی هر شهر را مشخص میسازد. آشنایی قبلی با این راهبردها در برخی از شهرها (از طریق مستندات موجود کتابخانهای)، ارتباط بین راهبردها و اقدامات مورد مشاهده را روشن میسازد و در سایر موارد، با قرائت منظر بافت نوساز و تشخیص اقدامات، سیاستهای اجرایی تحلیل شده و راهبردهای احتمالی مورد استنتاج قرار میگیرند.
تاثیر سیاستهای کلان دولتها در مقیاس شهر و حتی کشور، در جهتدهی به راهبردهای نوسازی شهری غیر قابل انکار است. از اینرو و بر اساس مستندات موجود، هر شهر دارای کلید واژهای در مقیاس ملی یا شهری در نظر گرفته شده و راهبردهای نوسازی شهری، سیاستهای اجرایی ساماندهی منظر شهری و اقدامات ویژه ناشی از آن، بر این اساس مورد بررسی قرار گرفتهاند و از بازخوانی اقدامات عمومی نوسازی شهری خودداری شده است.
واژگان کلیدی: مقر سازمان ملل، مرکز سیاسی کشور، قطب اقتصادی اروپا، مرکز توریستی ناحیه، مرکز صنعتی کشور، قطب تجارت منطقه، پایتخت فرهنگی کشور
نمود این اقدامات و شاخصههای قرائت آن در منظر بافتهای نوساز، طیف وسیعی از سازمان فضایی، ساختار بافت شهری، سیمای شهری، خط آسمان، وضعیت کالبدی و عملکردی، پوشش گیاهی، مصالح و رنگ غالب، میزان و نوع حضور اتومبیل و انسان و مواردی از این دست را با نیم نگاهی به سوابق تاریخی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادیِ بستر آنها، در بر میگیرد.
تمایز ویژگیهای ساختاری بافت نوساز خط آسمان بافت نوساز- فرانکفورت- بافت مرکزی شهر
تمایز مصالح و فرم کالبدی بافت نوساز – کلن
بافت مرکزی شهر دانهبندی بافت نوساز- برلین
مقیاس فضاهای شهری بافت نوساز – برلین – بافت مرکزی شهر بافت نوساز- پوشش گیاهی
نوسازی شهری و عوامل طبیعی – آمستردام- بافت مرکزی نوسازی شهری و حریم ابنیه تاریخی
وین – بافت تاریخی
در این پروژه منظور از بافت، مجموعهای از ابنیه و فضاهای باز شهری است که دارای ویژگیهای شکلی، تاریخی یا کارکردی مشابه باشد و بافت نوساز، بافت شهری است که بخش عمدهای از آن بر اثر عوامل طبیعی یا انسانی تخریب شده و مجدداً ساخته شده باشد. از اینرو توسعههای شهری در اراضی بکر، موضوع بررسی منظر بافتهای نوساز نبوده و صرفاً در قالب سیاستهای کلان توسعه شهری بهصورت اجمالی به آنها پرداخته شده است.
بر این اساس، نوسازی میتواند بهصورت؛
1- تدریجی و پراکنده، در قالب جایگزینی ابنیه جدید با بناهایی که در طول زمان بهطور طبیعی فرسوده شدهاند، باشد که بهعنوان بافت نوساز قابل بررسی نیست
2- و یا در بازه زمانی کوتاه و با برنامهریزی متمرکز در تخریبهای وسیع بافت شهری بر اثر عوامل طبیعی یا انسانی صورت پذیرد که در کشورهای بلوک شرق اروپا بهواسطه جنگهای متعدد و تخریبهای قابل توجه ناشی از آن، بخش عمدهای از نوسازیهای انجام شده را شامل میگردد. نوسازیهای مدرن (پس از اتمام جنگ، تامین نیازهای اولیه ناشی از آن و ثبات تحولات شهری) در این شهرها و ارتباط آنها با یکدیگر، نیز قابل تامل خواهد بود.
فرانکفورت- بافت مرکزی- تخریبهای وسیع جنگ جهانی دوم و ضرورت نوسازی متمرکز بافت شهری
منظر بافتهای نوساز در هر دو بلوک، فارغ از پیشفرضهای موجود در زمینه تفاوتهای شرق و غرب، قرائت شده و سیاستهای ویژه ساماندهی منظر شهری بافتهای نوساز کشورهای شرقی در مقایسه با کشورهای غربی مورد بررسی قرار گرفتهاند. تفاوت این سیاستها در شرق و غرب در برخی از نمونهها، ناشی از تفاوت سیاستهای کلان مدیریت شهری در دول کمونیستی و غیر کمونیستی و الزامات نوسازی شهری پس از جنگ در بلوک شرق بوده است. اما در بسیاری از موارد، سیاستهای ساماندهی منظر بافتهای نوساز ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با تصمیمات مدیریت شهری و نقش عملکردی تعیین شده برای هر شهر در مقیاس ملی دارد. بهطوریکه بسیاری از شهرهای دارای شرایط زمینهای مشابه، با توجه تفاوت نقش عملکردی شهر، دارای سیاستهای نوسازی شهری متفاوت و بهتبع آن مناظر شهری متمایز، متعارض، متباین، متنافر و حتی متضاد میباشند.