مقدمه
ميدان شهروندان نانهايي در مركز شهر نانهايي واقع در استان گوانگ دانگ در جنوب شرقي كشور چين بنا شده است. استان گوانگ دانگ محل پيدايش فرهنگ و زبان كنتونس در دوران استقلال منطقه درزمانهاي گذشته بوده است و هم اکنون از نظر تاريخي، اقتصادي منطقه ای بسيار غني و به لحاظ روحيه جدايي طلبانه كه ريشه در تاريخ دارد ، منطقه ای بسیار حساس به شمار ميرود . طرح پيشنهادي گروه SWA براي كريدور شهري 97 هكتاري با كاربری تركيبي در بطن شهر تازه تأسيس نانهايي كه همواره فاقد مركز شهر بوده است، محيطي مناسب براي فعاليتهاي مردمي، و ميداني مركزي جهت گردهمايي طيف وسيعي از شهروندان فراهم مينمايد. هدف از برنامهريزي و طراحي منظری حاضر، ايجاد پاركي جديد با گسترش رو به شمال و احياي پارك از پيش موجود ليگانگ در جنوب مجموعه بوده است (” تصاوير 1و2″) ، [Anonymous, 2008c].
“تصوير1”:عكس هوايي از ميدان شهروندان نانهايي [Anonymous, 2008c].
“تصوير 2”:ديد پرنده به مجموعه از سمت پارك جنوبي( لیگانگ) [Anonymous, 2008c]
1. ايده طراحي
شهر نانهايي در دلتاي رود پيرل واقع شده است. با در نظر گرفتن فرهنگ آب ورزي و نقش سنتی مهمي كه آب در منطقه ايفا ميكند، در كريدور شهري الهام گرفته شده از منظر طبيعي و تاريخي محل، ايده آب زياد به عنوان عامل يكپارچه- سازي و اتصال بلوكهاي مركزي شهر و اتصال ميدان مزبور به پارك از پيش موجود ليگانگ در جنوب مجموعه در نظر گرفته شد. به عبارتي ديگر سيستمي آبي متشكل از درياچهها، رودخانهها و كانالهاي آب كه در مراحل توسعه آتي، تپه لوشويي در جنوب را به رودخانه فوشان در شمال وصل خواهد نمود [Anonymous, 2008c]، مظروفي است كه بخشهاي مجزاي مركز شهر را انسجام بصري ميبخشد و پوسته ميدان (ظرف آب زياد) با تلفيق كاربريها و ايفاي نقش چند عملكردي- به عنوان حياط مراكز تجاري، اقامتي اطراف و عامل ارتباط بناهاي حكومتي و پايانههاي فرهنگي- عامل انسجام فيزيكي ميباشد.
هيچگونه حد و مرزي بين ميدان و عملكردهاي اطراف به لحاظ واقعي يا حسي وجود ندارد و اين عدم وجود مرز بين فضاهاي شهري و كاربريهاي اطراف، همچنین در هم شكستن زون بندي مدرنيستي، درنتيجه رويكرد پست مدرنيستي طراحی بوده است.
كانال آب طراحي شده، علاوه بر ايجاد كرانهاي ايستا و پويا كه سيماي يكنواخت مركز شهر را تنوع ميبخشد و بعد طبيعي منظر شهري را تقويت مينماید، تاثير بسزايي بر محيط زيست منطقه از طريق ايجاد ميكروكليما و تصفيه آلايندههاي شهري قبل از ريخته شدن به رودخانه فوشان دارد (“تصاوير1.1و2.1”)، [Anonymous, 2008 c].
اين امر گواهی است بر بذل توجه به مباحث روزي چون توسعه پايدار در رويكرد طراحي حاضر كه در نتيجه همخواني زياد ایده طراحی با مفاهيمی چون توسعه مبتني بر مولفههاي انساني، فرهنگي، تلفيق با محيط و برگشتپذيري مالي حاصل شده است. طراحی حاضر دو محور شاخص دارد: جهت كشيدگي كانال آب و برنامه اتصال آينده آن به رودخانهاي در شمال مجموعه، دلیل طبيعي ناميده شدن محور شمالي- جنوبي مجموعه است و يك محور شرقي – غربي فرهنگي نيز عامل ارتباط تالار آينده شهر و ساختمانهاي حكومتي به پايانههاي فرهنگي (موزهها و خانه اپرا) ميباشد [Anonymous, 2008c].
بنا به ادعای طراحان توجه به این دو محور و استفاده از آب با چنین مقیاسی از منظر واژگان فنگ شویی ایده آل است.فنگ شویی به معنی باد و آب، علم و هنر باستانی3000 ساله چینی و مبتنی بر دانش برقراری تعادل بین انرژی های موجود در فضای معین،جهت تضمین خوش سگالی افراد است. مهمترین تاثیر فنگ شویی بر باغ چینی جهت گیری بر اساس مسیر روح کیهانی که با قطب نمایی ویژه تعیین می شود، تبعیت از شکل زمین و تعادل یین و یانگ – تضاد در عین تعادل کوه و آب – می باشد[Anonymous, 2008d].
در ميدان شهروندان نانهايي جهتگيري ويژهاي مطابق با قطب نمای فنگ شویی صورت نگرفته است و نتيجهگيري مطابقت استراتژی طراحی با اصول فنگشويي به سبب اعمال توجه به دو محور فرهنگي و طبيعي از پيش موجود، نشانگر برداشت از صورت قضيه است و فقط زماني پذيرفتني بود كه جنس فنگ شويي از ماده باشد! در اين ميدان هر چه هست يين (آب) است و فقدان حضور واقعي يا حتي سمبوليك يان (كوه) به تنهايي كافيست كه با ناديده گرفته شدن اصل مهم تعادل يين و يانگ فنگ شويي، ادعاي فوق را رد كند.
“تصوير1.1”: اسكيس مجموعه با تاكيد برایده آب زياد [Anonymous, 2008c ].
“تصوير1.2”: سايت آناليز كه محور توسعه آينده در آن مشخص شده است[Anonymous, 2008c ].
رابرت استرن، معمار و نويسنده، قابليت توسعهپذيري در آينده و ايجاد ارتباط با محيط پيرامون را زمينهگرايي تعريف نموده آن را به عنوان اولين اصل مشترك پست مدرنيستهاو مقدم براصل اشارت، كنايه و گرايش به آرايه بر ميشمارد [رضا زاده، 1383] .
بنا به اين تعريف، با در نظر گرفتن طرح پيشنهادي توسعه ميدان تا حد رودخانهاي در شمال و ارتباط تنگاتنگ با محيط پیرامون و كاربريهاي اطراف، طرح حاضر با رويكردي زمينهگرا شکل گرفته است، از توجه و نمادسازي عنصري از متن و زمينه (آب) گرفته تا احترام به سنت استفاده مردم از فضاهاي بيروني عليرغم هواي گرم و مرطوب منطقه، كه طراحي فضايي با آسايش محيطي و سايهاندازي را حائز اهميت ميگرداند (“تصوير 3.1”).
اگر از نقطه نظر بررسي عناصر هويتي و نشانههاي تاريخي به ميدان شهروندان نانهايي بنگريم، در (جزء) پروژه موفقي است چرا كه جاي جاي آن پر از جزئيات استيليزه شدهاي است كه يادي از گذشته به همراه داشته، درك افراد را از يك محيط چيني شكل ميدهند. ولي در (كل) عليرغم تشابه درياچه طراحي شده با باغهاي بركهاي سنتي چيني و ادعاي طراحان مبني بر پيوند با گذشته ميدان، نوعي غلبه بر محيط كه حاصل نگرش غربي است، طراحي حاضر را فاقد فروتني، گرايش به خلوت و تجرد باغ چيني ميسازد. بنا به فلسفه شرقي، باغ چيزي به محيط نميافزايد ودر پي تعامل و يكي شدن با آن پا پس ميگذارد. باغ بركهاي چینی به رغم ابعاد كلان خود نشاني از قدرت و غلبه ندارد، در عين بزرگنمايي بعد معنوي منظر شبيه سازي شده از جزاير آرزو و فراهم نمودن زمينهاي براي تعمق روحي، با آسمان، زمين، درون، بيرون و خود كامل يكي ميشود ولي زماني كه همانند دریاچه مصنوع فضای شهری نانهایی در چنين چارچوب منحنی طراحي شدهاي حبس گردد چيزي ازحس انگيزي و رسالت آن برجاي نميماند.
“تصوير 3.1” : پياده راه مسقف شمالي – جنوبي آسايش محيطي عابران را فراهم ميكند[Anonymous, 2008 ].
“در روح ديني و مباني فلسفي چيني راز نهفته در جهان، در تصوير كوهساران و مه لطيف صبحگاهي جستجو ميگردد، نه آفرينش صور پيچيده و جهشهاي فكري” [ناطقي فر، 1384: 30].
2. فضاهاي كلان مجموعه
1.2. محوطه اصلي ميدان
فضاي مركزي و قلب تپنده شهر است كه حول بستري دو محوري شكل گرفته، فضاهاي كوچكتر داخلي را شامل ميشود (“تصاوير 1.2و 2.2”)، [Anonymous, 2008c].
“تصویر 1.2”: دورنمايي از محوطه اصلي ميدان[Anonymous, 2008c ].
“تصوير 2.2”: نقش القاي حركت بر روي پل، تفكيك فضا به شكل دروازه ورودی و تاكيد بر گونههاي گياهي پس زمينه، برعهده نورپردازی است[Anonymous, 2008c]
2.2. باغ موضوعي
فضاي خصوصيتر و خلوتتر ميدان كه در وراي طاق نماي شمالي – جنوبي داخل مجموعه قاب گرفته شده است باغ انديشمندي[13] نام دارد. در يك تقسيمبندي كلي ميتوان باغ سنتي چيني را به سه گروه؛ باغها و پاركهاي امپراطوري، باغهاي ديري و باغهاي خصوصي انديشمندي طبقهبندي كرد. مجاورت به محل سكونت، كوچكي، محصوريت، بخشهاي كوچك انفرادي، عدم تقارن، گونههاي متفاوت ارتباط فضايي، ساختهاي جزئي معماري، كوه و صخره، آب، درختان و گياهان سمبوليك، مجسمه، منظره كمكي مانند چشمانداز كوه و درياچه، موسيقي زنگي، عود، كتيبه و استفاده از فنگشويي در انتخاب مكان باغ ،17 ركن اصيل و حياتبخش باغ انديشمندي چيني است [Anonymous, 2008d ].
باغ انديشمندي ناميده شدن فضاي خصوصي داخل مجموعه، در حالي كه جز مواردي چند، شرايط لازم و كافي جهت اين نامگذاري فراهم نگرديده است، نشان از بيانی شخصي، پيرامون اصولي قطعي دارد ودر این نمونه ویژه، عاملی برای تنزل سنت و عرف موضوع مربوطه، تا حد بهره مندی از تک بعد وجه تسميه ای آن بوده است. باغ انديشمندي گروه SWA براي يك فرد چيني، مكاني براي ارجاع به درون و عامل وصل به آرمانشهر روحي طبيعت، نيست. حال آنكه رسالت باغ اصيل انديشمندي چيزي جز اين نبوده است.از منظر طبقهبندي امروزي، باغ انديشمندي ميدان شهروندان نانهايي در حوزه باغهاي موضوعي قرار ميگيرد(“تصوير 3.2”).
“تصوير 3.2”: ورودي فضاي خصوصي باغ انديشمندي در میدان نانهایی [Anonymous, 2008c ].
3.2. چمنزار وسيع مركزي
براي تضمين چندعملكردي بودن مجموعه، سطح وسيعي ازآن اختصاص به چمنزاري يكپارچه داده شده است تا طيف وسيعي از عملكردها را پوشش دهد. صبح هنگام سالمندان را براي مراسم تاي چي چوان (ورزش رزمي چيني با حركات نرم و آهسته گروهي) گردهم آورد و شب هنگام محل مناسبي براي گذران اوقات فراغت جوانان باشد(“تصوير 4.2”)[Anonymous, 2008c].
“تصوير4.2”: سطح يكپارچه چمنزار طيف و سيعي از عملكردها را پوشش ميدهد [Anonymous, 2008c]