باغ و توصیفات آن در شعر سهراب سپهری؛ توصیف عناصر باغ در شعر سپهری
در مرحله بعد، عناصر توصیفی باغ در اشعار سپهری استخراج و شیوه توصیف آنها مورد بررسی قرار گرفت:
درختان:
به طور عام: درخت/ نهال/ گیاه/
به طور خاص: افرا/ اقاقیا/ انار/ انجیر/ بید/ تبریزی / تمشک/ توت/ چنار/
زردآلو/ سپیدار/ سدر/ سنجد/ سرو/ سیب/ شاتوت/ شمشاد/ صنوبر/ کاج/ گلابی/
مو/ نارنج/ نارون/
مثال: درخت اقاقیا
اقاقیا: درختی است از دسته شبدرها و از تیره پروانه داران كه اصلش از آمریكای شمالی است. این درخت ممكن است به ارتفاع 25 متر هم برسد. گل هایش خوشه ای سفید یا صورتی و بسیار خوشبوست. اقاقیا درخت هایی است كه در برخی از مذاهب جادویی قدیم نقشی داشته . مثلا عزی از بت های معروف عرب كه از خدایان مونث بوده است و در درخت سمر كه یكی از انواع اقاقیا، قرار داشت كه به دستور پیامبر ِآن درخت را سوزاندند. از نظر نمادها قابل ذكر است كه این درخت به سبب گل سفید و قرمزش، نزد مصریان مقدس بوده و در آموزه های هرمسی، رمز Testament of hiram است كه می گوید: ”آدمی باید بداند كه چگونه بمیرد تا بتواند دوباره از ابدیت زنده شود. در هنر مسیحی، به ویژه رومانتیك، رمز روح و جاودانگی بود “.(شمیسا، صص 49-50)
اقاقیا از جمله درخت هایی است كه در شعر شاعران معاصر نوگرا، بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
درخت اقاقیا در روشنی فانوس ایستاده، برگ هایش خوابیده اند. شبیه لالایی شده اند. (شاسوسا)
یا : هنگامی كه مرد، رویای شب بوها، و بوی اقاقیا میان انگشتانش بود.(شاسوسا)
و یا : برگی روی فراموشی دستم افتاد: برگ اقاقیا (شاسوسا)
میوه ها:
به طور عام: میوه
به طور خاص: انار/ انجیر/ انگور/ به/ پرتقال/ تمشک/ زردآلو/ سیب/ گلابی/
نارنج/ هلو/
مثال: انار
انار: دانه های انار، آن را در میان اقوام مدیترانه ای و خاور نزدیك و هندوستان و نقاط دورتر، به صورت یك نماد گسترده باروری و فراوانی درآورده است. انار، نشانه الهه ها یونانی دمتر/سرس/ پرسفونه و هرا/ جونو بود و تصور می رفت كه بیدار كننده غریزه جنسی و موجب آبستنی است. از این رو آن را با الهه های باروری مربوط می دانستند. به پرسفونه قبل از عزیمت از سرزمین هادس (Hades جهان فرودین) یك دانه انار داده شد. این امر، بازگشت ادواری او را به جهان فرودین و دوره آینده مرگ و تولد مجدد طبیعت تامین كرد. انار به عنوان یك نماد عیسوی رستاخیز و جاودانگی، از همین اسطوره ناشی شده و آن در دست عیسی در كودكی می توان دید. همچنین نماد عفاف در نزد عیسویان است.
انار یكی از میوه های درخت مقدس است و نشانه هریتی, عفریته ای مربوط به افسانه های بودایی است كه كودكان خود را می بلعید تا اینكه بر طبق روایاتی, بودا او را با خوراندن اناری معالجه كرد. در هنر بودایی در خاور دور, آن زن را به صورتی نشان داده اند كه كودكی را در آغوش دارد و زنهای نازای ژاپنی, از او با نام ”كی شی موجین“ استمداد می كنند. در چین, انار, نماد باوری است و به طور گسترده ای بر روی نقاشی های روی سفال ها نشان داده می شود. تصویری از انار, كه برای نشان دادن دانه هایش آن را گشوده اند,به عنوان هدیه ای مردم پسند در عروسی ها تقدیم می شود كه حاكی از این آرزوهاست ,”امیدوارم به اندازه ای كه این انار دانه دارد, در آینده فرزند داشته باشید! (دكتر بهزادی، ص 277، فرهنگ نگاره ای نمادها در شرق و غرب)
امتحان كردم اناری را، انبساطش از كنار این سبد سررفت(صدای دیدار)
یا : هر اناری رنگ خود را تا زمین پارسیان گسترش می داد(صدای دیدار)
و یا : من اناری را می كنم دانه، به دل می گویم خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود. (ساده رنگ)
گلها:
به طورعام: گل/ خار/ غنچه/
به طور خاص: اطلسی/ بابونه/ پیچک/ پونه/ داوودی/ زنبق/ سوسن/ شب بو/
شبدر/ شقایق/ شمعدانی/ گل زرد/ گل سرخ/ گل یخ/ لادن/ لاله/ میخک/ نرگس/
یاس/
مثال: گل یاس
قطره ها در جریان،
برف بر دوش سكوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس.
مرغها و حشرات:
به طور عام: پرنده/ جوجه/ مرغ/+++ حشره/
به طور خاص: بلدرچین/ پرپری/ پرستو/ پوپک/ چکاوک/ چلچله/ زاغ/ سار/
سبزقبا/ سهره/ سیره/ طوطی/ قناری/ کبک/ کبوتر/ کفتر/ کلاغ/ گنجشک/
لک لک/ مرغابی/ مرغ حق/ هدهد/ هوبره/
مثال: مرغ حق
مرغ حق : گونه ای از جغد كه در شب برای شكار و تغذیه از لانه اش خارج می شود و آوازش شبیه به كلمه حق است . جثه اش كمی از كبوتر بزرگتر و دارای سرگرد و پرهای خاكستری متمایل به صورتی دارد و زیر شكمش زرد رنگ است . در اماكن متروكه و تنه درختان برای خود لانه می سازد .
این پرنده برخلاف شهرتی كه دارد بسیار مفید است ، زیرا از جوندگان كوچك و موذی و برخی حشرات مضر تغذیه می كند // شب آهنگ . مرغ شباهنگ . شب آویز . چوكك . بایغوش . مرغ حق گوی . ( فرهنگ دهخدا . ج 37 ص 191)
غوك ها می خوانند
مرغ حق هم گاهی
كوه نزدیك من است : پشت افراها ، سنجدها
و بیابان پیداست. (هشت كتاب ، نشانی)
- باغ و توصیفات آن در شعر سهراب سپهری؛ زمان در باغ سپهری
در مرحله بعد، زمان در باغ سپهری در چند مبحث تحلیل گردیده است. فصول و تغییر آنها و شب و روز و نحوه توصیف آنها و تصویرپردازی آنها از موارد مورد بررسی است:
– زمان در باغ سپهری: فصل ها/ تغییر فصول
مثال:
یك نفر باید از این حضور شكیبا
با سفرهای تدریجی باغ چیزی بگوید.
یك نفر باید این حجم كم را بفهمد،
دست او را برای تپش های اطراف معنی كند،
قطره ای وقت
روی این صورت بی مخاطب بپاشد.
سفر دراز نبود:
عبور چلچله از حجم وقت كم می كرد.
و در مصاحبه باد و شیروانی ها
اشاره ها به سر آغاز هوش بر میگشت.
در آن دقیقه كه از ارتفاع تابستان
به “جاجرود” خروشان نگاه می كردی ،
چه اتفاق افتاد
كه خواب سبز تراسارها درو كردند ؟
و فصل ؟ فصل درو بود.
و با نشستن یك سار روی شاخه یك سرو
كتاب فصل ورق خورد
و سطر اول این بود:
حیات ، غفلت رنگین یك دقیقه “حوا” است.
چلچله نماد فرا رسیدن بهار است. از آنجا که در بهار روزها طولانی تر می شوند، زمان کند تر احساس می شود. پیچیدن صدای باد در شیروانی ها انسان را بیدار می کند.
سارها رویای بهار را قطع می کنند. چون با آمدن آنها پاییز از راه می رسد. تغییر فصل به انسان هشدار می دهد که زندگی اش را مدیون غفلت هواست.
در این شعر زیبا، عبور فصل ها را با پرندگان و حرکت آنها به نمایش می گذارد.
– زمان در باغ سپهری: فصل ها/ زمستان حیاط
– زمان در باغ سپهری: فصل ها/ پائیز حیاط
– زمان در باغ سپهری: شب و روز/ شب
مثال:
نصفه شب بود، از تلاطم میوه
طرح درختان عجیب شد.
رشته مرطوب خواب ما به هدر رفت.
بعد
دست در آغاز جسم آب تنی کرد.
بعد، در احشای خیس نارون باغ
صبح شد.
- باغ و توصیفات آن در شعر سهراب سپهری؛ حواس در باغ سپهری
در مرحله آخر، حواس در باغ سپهری و نحوه توصیف آن مورد بررسی قرار گرفته است.
مثال:
ولی هنوز قدم گیج انشعاب بهار است
و بوی چیدن از دست باد می آید
و حس لامسه پشت غبار حالت نارنج
و به حال بیهوشی است.
در این كشاكش رنگین، كسی چه می داند
كه سنگ عزلت من در كدام نقطه فصل است.
هنوز جنگل ، ابعاد بی شمار خودش را
نمی شناسد.
هنوز برگ
سوار حرف اول باد است.
هنوز انسان چیزی به آب می گوید
و در ضمیر چمن جوی یك مجادله جاری است
و در مدار درخت
طنین بال كبوتر، حضور مبهم رفتار آدمی زاد است.
صدای همهمه می آید.
و من مخاطب تنهای بادهای جهانم.
و رودهای جهان رمز پاك محو شدن را
به من می آموزند،
فقط به من.
نتيجه گیری
در شعر کلاسیک فارسی، طبیعت عمدا وسیله ای است برای تشبیه اندام معشوق یا تمجید ممدوح و یا ابزاری برای بیان مسائل اخلاقی و فلسفی؛ ابزاری است در خدمت آدمی. در چنین نگره و بهره گیری از اجزای طبیعت است که فرمول های ابدی نرگس = چشم ، گل = رخ یار، بنفشه = زلف ، سرو = قد و … در شعر کلاسیک ما مدام تکرار می شود.
چنین رویکردی به طبیعت تا شعر نیما ادامه می یابد. در نزد نیما، به خاطر علاقه به و همدلی با طبیعت، در مواردی نوع برخوردش با طبیعت متفاوت می شود. در شعر نیما عناصر طبیعت، حتی ناچیزترین و گمنام ترین آنها حضوری فعال دارند و حتی تا حدودی در حضوری مستقل جلوه می کنند. اما سپهري همه طبيعت را در خودش متجلي و حاضر ميبيند. اشیاء در جهان دروني شاعر، زندگي دارند. ظهور منقش و بهت آور طبيعت در تصاوير شعرى سهراب سپهرى حاكى از حضور هنرمندانه اين شاعر نقاش در دامان طبيعت است؛ هنرى كه به نقاشى بسنده نمى كند و سعى دارد در قالب هاى موسيقايى شعر، جانى دوباره يابد.
تصاوير مختلفي از طبیعت آزاد و باغ همراه با توصیفات و تمثیل هایی متناسب و برخاسته از ویژگیهاي منحصربهفرد باغ ایرانی در کنار توصیفات ویژهای از عناصر متشکله این باغها، نحوه توصیف گذر زمان و به کار گیری حواس در اشعار سهراب به چشم میخورد که در این نوشتار به طور خلاصه به آن پرداخته شد.
مراجع
آزاد، پیمان . در حسرت پرواز . هیرمند . چاپ اول . تهران . 1374 .
آشوری، داریوش . پیامی در راه: نظری به شعر و نقاشی سهراب سپهری . طهوری . چاپ اول . دیماه 1359 .
براهنی، رضا . طلا در مس . زمان . چاپ سوم . تهران . 1358 .
ترابی، ضیاء الدین . سهرابی دیگر . مینا و دنیای نو . چاپ اول . تهران . 1375 .
حسینی، صالح . نیلوفر خاموش . نیلوفر . چاپ اول . تهران . 1371 .
حقوقی، محمد . شعر زمان ما: سهراب سپهری . نگاه . چاپ اول . تهران . 1371 .
سیاهپوش، حمید . باغ تنهایی: یادنامه سهراب سپهری . نگاه . چاپ ششم . تهران . 1376 .
شمیسا، سیروس . نگاهی به سپهری . مروارید . چاپ چهارم . تهران . 1372 .
ضیائی، ایرج . حرکت ناگهانی اشیا . آرست . چاپ اول . تهران . 1373 . صص 20 و 70
عابدی، کامران . از مصاحبت آفتاب: زندگی و شعر سهراب سپهری . روایت . چاپ دوم . تهران . زمستان 1375 .
فلکی، محمود . آخرین کتاب شعر . سوژه . چاپ اول . آلمان . 1378 . ص88 .
گلستان، لیلی . سهراب سپهری: شاعر و نقاش . امیركبیر . چاپ چهارم . تهران . 1368 .
دائو: راهی برای تفكر ـ ترجمه ع. پاشایی.
نمونه هایی از شعر هایکو از کتاب « هایکو، شعر ژاپنی»: ترجمه احمدشاملو و ع. پاشایی ( تهران ، مازیار، 1361) برگرفته شده است.
هنوز در سفرم .
مقالات مجلات:
حقوقی، محمد ( مجله سهراب شماره ۴ ـ آبان و آذر ۱۳۸۲)
سركوهی، فرج، نقشی از روزگار، نشر شیوا، ۱۳۶۹
سمیعی، عنایت (مجله سهراب شماره ۴ ـ آبان و آذر ۱۳۸۲)
سایت های اینترنتی مربوط به سهراب از جمله سایت اختصاصی او و سایت کفشهایم کو؟