به نظر می رسد بیشترین چیزی که مردم را جذب می کند، خود مردم هستند.
ویلیام وایت
درآمد:
در حالیکه بسیاری از طراحان فضاهای شهری بر این پندار هستند که مواردی همچون ایده طراحی خاص، استفاده از عناصر منظرین، امکانات مناسب و تعبیه فضاهای متنوع باعث رونق یک فضای جمعی می شود، اما در واقعیت چنین نیست و با پدیده دیگری روبرو هستیم. (برای اطلاع بیشتر رجوع شود به مقاله “چرا بيشتر فضاهاي جمعي ناموفق هستند؟”/ انسيه قوام پور/ نشریه اینترنتی منظر/شماره2)
ویلیام وایت، یکی از جامعه شناسان شهری که بیشتر عمر خود را صرف کنکاش بر روی رفتارهای انسان در محیط های شهری کرده، می گوید: طراحي فضايي كه مردم را به خود جلب کند، بسيار دشوار است. چه عامل فوق العاده اي است که موجب موفقيت یک فضای شهری مي شود؟(1)
پاسخ به سوال فوق بسیار دشوار است ضمن آنکه برای بستر های فرهنگی متفاوت جواب های متنوعی وجود دارد. اما شاید با کنکاش در فضاهای جمعی به معیاری دست یافت که شرط لازم و کافی باشد.
پرده اول: رویداد
تهران، بوستان آب و آتش، جمعه 20 شهریور 1388 ساعت 22:00
افراد زیادی برای استفاده از بوستان و گذران اوقات فراغت به این مکان تازه افتتاح شده، آمده اند. همه فضاها مملو از مردمی است که به صورت گروهی (خانوادگی، دوستانه و …) در فضا حضور دارند.
افراد حاضر در این مکان به سه گروه قابل تفکیک هستند: گروه اول، کسانی که در حال قدم زدن و پیاده روی هستند و بیشتر در محور های پارک حضور دارند. گروه دوم افرادی هستند که به صورت خانوادگی در حاشیه معابر زیراندازی پهن کرده اند و در حالت ساکن ساعاتی را در این پارک سپری می کنند و اما گروه سوم، این دسته افرادی هستند که برای بازی و تفریح به این مکان آمده اند. این افراد غالباً در فضایی گسترده تر مانند میدان گاه ها و فضای جلوی آمفی تاتر به بازی مشغول هستند.
بنابراین گروه اول در حال حرکت و گروه دوم ثابت و بدون فعالیت است. لیکن گروه سوم در حالیکه در مکان ثابتی هستند اما دارای فعالیت با دامنه حرکتی محدود می باشند.
نکته جالب توجه در نوع بازی افراد است. انجام بازی هایی که فضای وسیعی را نیاز دارد، همچون والیبال و بدمینتون، در جایی که افراد با فاصله اندکی از هم هستند، صحنه عجیبی را خلق کرده است.
دامنه حرکت بازیکنان بسیار محدود بوده و به نظرمی رسد فعالیت در این شرایط با تداخل همراه باشد. ضمن اینکه حریم شخصی افراد نیز در هر لحظه با حرکت های غیر قابل پیش بینی بازیکنان کناری تهدید می شود. عابرین هم از فضایی که بین هر دو بازیکن روبروی هم وجود داشت برای تردد استفاده می کردند که این فضا نیز چندان امن به نظر نمی رسید.
در برخی فضاها نیز شرایط از این هم پیچیده تر می شد. در جایی که که افراد در حال بازی، بدون نظم و در جهت های مختلف به بازی مشغول بودند و عجیب تر اینکه گروه های در حال حرکت، از میان آنها گذر می کردند.
چند نفر اسکیت باز نیز در میان این فضا و از درون جمعیت در حال گذر هستند و بی محابا مسیر خود را بصورت مارپیچ از درون جمعیت پیدا می کنند. برخی افراد نیز این صحنه را جالب یافته و به تماشای آن می پردازند.
پرده دوم: واکاوی رویداد
فارغ از ایده ای که طراحان این مجموعه برای خرد فضاهای آن اندیشده بودند اکنون فضاهای بوستان به گونه ای که توصیف آن شد، مورد استفاده قرار گرفته است و نکته قابل تامل در منظره فوق، سازگاری این افراد با چنین شرایطی است. در حالت عادی کمتر طراحی می تواند تصور کند که فضایی که می آفریند قابلیت چنین شرایطی را داشته باشد. حتی به جرات می توان گفت که اگر از یک طراح خواسته شود که فضایی را طراحی کند که اینچنین فعالیت های متنوعی در آن روی دهد، طرح قابل دفاعی ارائه نخواهد داد.
چنانچه از یک جامعه شناس شهری خواسته شود که موارد لازم و ملزوم را برای خلق این صحنه بر شمرد تا در طراحی آن لحاظ گردد به مواردی کلی اشاره می کند که عملاً در طراحی و سازماندهی فضا بی تاثیرند.
تحلیل گرافیکی تصاویر رویداد فوق به درک بهتر شرایط کمک می کند. افرادی که در حال بازی هستند به رنگ آبی و رابطه بازی آنها با خط زرد مشخص شده است و سایر افراد که شاهد بازی یا در حال گذر از این مکان هستند به رنگ قرمز مشخص گردیده اند. مسیر اسکیت بازان نیز به رنگ سبز است.
در هم آمیختگی و فشردگی، ویژگی بارز این صحنه محسوب می شود اما هیچ کس از این شرایط ناراضی نیست! … چرا؟
پرده سوم: منظر پویا
برای آفرینش منظره ای که شرح آن گفته شد، بسیاری از معیارها، شرط لازم هستند اما شرط کافی به شمار نمی روند.
عناصر این منظره را مجدداً بررسی نماییم: عناصر کالبدی- عملکردی شامل یک فضای وسیع، نورپردازی مناسب، یک آمفی تاتر با سازه چادری و تعدادی سکو برای نشستن است. اما یک عنصر کامل کننده این منظره است: مردم.
انسانها با حضور خود و جنب و جوشی که در فضا ایجاد می کنند منظره ای بسیار پویا خلق می کنند. به نظر می رسد جذاب ترین عامل این مکان نه عناصر طراحی شده، نه کالبد و نه خود مکان است بلکه مردم و نوع فعالیتی که در آن انجام می دهند برای سایر مردم جذابیت دارد و آنها را وادار به مکث در این فضا می کند و حتی گاهی اوقات به وارد شدن به این صحنه و بازی کردن آنها منجر می شود.
به دیگر بیان، این صحنه مانند یک کارناوال برای مردم جالب است و آنها را تشویق می کند که به طور فعال در آن شرکت کنند. مردم عامل جذب مردم می شوند و گویی هر چه شلوغ تر باشد، مطلوب تر خواهد بود.
بدین گونه می توان ادعا کرد که نحوه حضور مردم در فضاهای باز شهری به منظور سپری کردن اوقات فراغت بیش از اینکه با شکل و کالبد فضا ارتباط داشته باشد به فرهنگ اجتماعی مردم وابسته است. این نگاه، بسیاری دیگر از عوامل موثر بر انگیزه مردم از حضور در فضا را کم اثرتر می داند و خود مردم را رکن اساسی در جذابیت فضا می داند.
حضور مردم و فعالیت آنها شرط لازم و کافی برای جذابیت یک فضای شهری محسوب می شود. بدین ترتیب طراحان بیش از آنکه در جستجوی خلق عنصری کالبدی باشند که برای مردم جذاب باشد می بایست به فرهنگ تفریح و تفرج جامعه توجه کرده و با بهره گرفتن از آن، مردم را به صحنه فضاهای شهری بکشانند. در این حالت فعالیت های تفریحی – فراغتی مردم در فضا به نمایشی جذاب برای سایر مردم تبدیل شده و حضور گسترده مردم به سرزندگی و پویایی منظر شهری می انجامد.
پی نوشت:
قوام پور، انسیه،”چرا بيشتر فضاهاي جمعي ناموفق هستند؟” نشریه اینترنتی منظر – شماره 2
http://www.pps.org/info/placemakingtools/placemakers/wwhyte
"دانلود فایل های پیوست مطلب" ----------------------------------------------------------------------------------------- جایی که انسان، شرط کافی است (102.6 KB)      تعداد دانلود: 5      زمان آخرین دانلود: سهشنبه, 28 نوامبر 2017 ------------------------------------------------------------------------------------------