این مقاله گوشه ای از کار گروه منظر فرهنگی، یکی از گروه های پژوهشی سفر آسیای میانه می باشد. این سفر در مرداد ماه 1388 زیر نظر پژوهشکده نظر برگزار شده است.
مقدمه
مقاله پیشرو در راستای پروژه پژوهشی منظر فرهنگی به سرپرستی محمدرضا مهربانی گلزار میباشد. لذا نحوه رویکرد نگارندگان به موضوع مقاله بر پایه مبانی منظر فرهنگی میباشد. به اختصار میتوان منظر فرهنگی را چنین تعریف کرد:
“مناظر فرهنگی میراث و داراییهای فرهنگی هستند که بیانگر تعاملات طبیعت و انساناند. این مناظر گویای تکامل تدریجی اجتماع انسانی و سکونتگاه او در طول زمان هستند و این تکامل تدریجی متاثر از محدودیتهای فیزیکی و یا فرصتهای طبیعی محیطزیست همچنین اجبارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی درون و بیرون خود بودهاند.
درتعریفی دیگر منظر فرهنگی به فضاهای روستایی و شهری گفته میشود که مردم در طول زمان در آن مکان سکنی گزیده و آن را متحول ساختهاند. این فضاها شامل اجزا فرهنگی و طبیعی متداول، روزمره و آشنای منظر هستند” (UNESCO).
آثار معماری متنوعی از دوره های مختلف تاریخی (به ویژه سامانیان تا ایلخانیان) در منطقه آسیای مرکزی وجود دارد. غالب این آثار به ثبت میراث جهانی رسیده است که نشان دهنده اهمیت و ارزش بین المللی آنهاست. دردوره اتحاد جماهیر شوروی به منظور حفظ، احیاء و معرفی این آثار ارزشمند، طرح های ساماندهی برای هر یک از این آثار به اجرا درآمد. پس از فروپاشی شوروی، این طرح ها توسط هر یک از کشور های صاحب اثر ادامه یافت. اسناد و مدارک موجود، حکایت از اهتمام و دقت در ساماندهی فضای پیرامونی این بناها دارد (مهربانی، 1388). هویت فرهنگی خیوه در طول بیش از 16 قرن سابقه تاریخی آن، که به خوبی در طراحی شهری و معماری خیوه نمود یافته است، دریافت میشود. علاوه بر این در کنار سمرقند و بخارا، خیوه یکی از بزرگترین مراکز مسلمانان ازبکستان محسوب میشود.
این مقاله میکوشد به نقد منظر فرهنگی شهر خیوه – ایچین کالا- بپردازد. در این راستا نیازمند توصیف اجزا و عناصرشکلدهنده منظر مجموعه میباشد. در گام نخست پیشینه شکلگیری مجموعه مورد بررسی قرار میگیرد. آنگاه در گام بعدی 22 بنا از مجموع 50 بنای با اهمیت آن معرفی خواهد شد. سرانجام وضعیت فعلی حیات مجموعه و منظر فرهنگی آن تحلیل میشود.
پیشینه شهر خیوه و شکلگیری مجموعه ایچین کالا
خیوه . [وَ ] (اِخ ) شهریست از جمهوری ازبکستان و در ناحیهی خوارزم نزدیک بیابان قراقورم به فاصلهی 4 کیلومتری غرب آمودریا و 32 کیلومتری جنوب غربی ایستگاه راه آهن اورگنج قرار دارد.محل خیوه احتمالا از پیش از اسلام مسکون و در قرن 4 هَ . ق . شهرکی از خوارزم بوده است . پس از دورهی امیرتیمور خیوه بتدریج گرگانج را تحت الشعاع قرار داد و کرسی خوارزم گردید و نام خود را بعنوان خانات خیوه به همهی آن سرزمین داد خانات خیوه عنوان مشهور دولتی بوده است که در دههی دوم قرن دهم هجری قمری در خوارزم تشکیل شد و تا 1873 م . استقلال خود را حفظ کرد و سپس تحت الحمایهی روسیه گردید و تا انقلاب کبیر روسیه تابع دولت روسیه بود. سلسلهی اول خانهای خیوه معروف به سلسلهی عربشاهی است که به وسیله ایلبارس از خاندان شیبانی از اعقاب جوجیخان تاسیس گردید (لغتنامه دهخدا، 1373).
در جنوب رودخانه آمودریا، آبادی خیوه به عنوان آخرین منزلگاه کاروانیان پیش از گذر از کویر در مسیر رسیدن به ایران، قرار داشته و در قرن 4 میلادی این شهر به عنوان قلب خوارزم مطرح شدهاست. هخامنشیان با پیادهکردن سیستم قنات در آن منطقه توانستند صحرای سوزان قرهقوم را به سرزمینی سرسبز با باغهای فراوان تبدیل سازند. این شهر نخستین بار در سال 712 م. توسط اعراب و در 1221 م. از جانب مغولها مورد حمله قرار گرفت. در حدود سالهای 1379 کل منطقه خوارزم به دست تیمور فتح گشت (ICOMOS). در قرن 17 میلادی خیوه پایتخت حکومت خانها شد. خان خیوه در سال 1920 از سلطنت خلع گشت و جمهوری خیوه شکل گرفت. در 1935 به جمهوری شوروی پیوست و در حال حاضر تحت حکومت ازبکستان است (Arapov, 2007).
شهر به دو بخش اصلی تقسیم میشود: دیچان کالا -شهر بیرونی- که زمانی توسط دیواری با 11 دروازه احاطه شدهبوده است. و ایچین کالا -شهر درونی- که توسط دیوارهایی آجری با ارتفاع 10 متر، محصور شدهاست. در این میان تنها ایچین کالا که از سال 1967 به عنوان “سرزمینی از اندوختههای معماری و تاریخ” و از تاریخ 1969 با عنوان “موزه ای در فضای باز” لقب گرفت، توانست کاندیدای ثبت در فهرست میراث جهانی شود (ICOMOS). در این مقاله نیز به توصیف و بررسی عناصر تشکیل دهنده منظر ایچین کالا خواهیم پرداخت.
شهر به شکل مربع مستطیلی است با ابعاد 650 در 400 متر که از جنوب به شمال کشیده شدهاست و به دو محور اصلی عمود برهم منتهی به 4 دروازه در راستای جهات جغرافیایی تقسیم میشود (ICOMOS). دروازه شمالی با نام «باغچه دروازه» که در مسیر راه گرگانج قرار دارد. دروازه جنوبی «تاشدروازه» است که رو به صحرای قرهقوم دارد. دروازهشرقی، «پهلوان دروازه»، در مسیر جادهای که به سمت دریای خزر و محل سابق رودخانه آمودریا میرود، قرار دارد. دروازه غربی، «آتا دروازه» در نزدیکی مقر حکومتی خان – کنیا-ارک- استقرار یافتهاست. آتا دروازه در سال 1920 ویران گشت و در دهه 1970 بازسازی شد.
بناهایی چند مربوط به دورههای پیش از قرن 17 م. باقی مانده است. مسجد جمعه یکی از این بناهاست که در قرن 10 میلادی ساخته شده و در فاصله سالهای 1788-1789، بازسازی شده است. در شبستان ستوندار آن، 112 ستون و عناصری از ساختمانهای قدیمی وجود دارد. برجوباروهای شهر توسط کنگره هایی بر فراز پیها برجای مانده و در قرون 10 و 11 هجری برپا شدهاست. ساختار کلی شهر با بیان هماهنگی شگفتانگیزی میان 250 خانه قدیمی و 50 بنای تاریخی، تصویری از یک شهر مسلمان آسیایی در ابتدای قرن 19 میلادی ارائه میدهد.
اکثر بناهای بزرگ عمومی در اطراف محور اصلی شرقی-غربی گرد هم آمدهاند. که در دو انتهای این محور سکونتگاه های متوالی خانهای خیوه قرار گرفته است. از شمال به سمت غرب مجموعه، کنیا- ارک، “برج و باروی قدیمی”، در سالهای 1686-1688 توسط آرنگ خان در پشت دیواری چهار ضلعی و کنگرهدار ساخته شده است. در قرن 19 میلادی این حوزه کوچک محصور به کاخی باشکوه تبدیل گشت که در زمان حمکرانی الله کولی خان (1825-1842) پذیرای وزیران و پیامهای اداری ممالک دیگر درتالار یادبودی با نام هزار و یک شب بودهاست.
این تالار با سطوحی از مرمر، کاشی و چوبهای نفیس میدرخشید. همچنین کاخ تاش هالی در شمال شرقی مجموعه در فاصله سالهای 1830 تا 1838 ، برای الله کولی خان ساخته شدهاست. شکوه و جلال آن با کاخ دیگر از لحاظ تزئینات ارزنده، فضاهای مسکونی و حیاطهای مرکزی با ایوانهای سرشار از تزئیناتشان، رقابت میکند.
بررسی و معرفی عناصر تشکیلدهنده مجموعه
آک مسجد:
“آک مسجد” در لغت به معنای مسجد سفید است که به دستور “انوش خان” (1683-1663) در اواسط قرن 17 ساخته شد. این مسجد، برای منطقه کوچکی ساخته شده و در نزدیکی دروازه پهلوان قرار گرفته است. آسمانه شبستان زمستانی با گنبد پوشیده شده است و محراب مسجد درست در وسط دیوار جنوبی قرار دارد. ایوان ستون دار سه جانب شبستان زمستانی را احاطه کرده است. پنجره های مسجد توسط مشبک هایی تزیین شده اند، درها توسط کتیبه ها و حکاکی با نقوش گیاهی تزیینی پوشیده شده اند. سنگ نوشته ای وجود دارد که نام استادکار بنا – نور محمد پسر آدین قلندر و قلندر پسر سید محمد – را نشان می دهد.
گرمابه انوش خان
گرمابه انوش خان نزدیک آک مسجد قرار دارد. آنها بنا را به یادبود “انوش خان” که به دستور پدرش – تاریخدان بزرگ – “ابولقافی خان” (1664-1644) ساختند. آنها گرمابه را به وقف مسجد درآورند. گرمایش، تامین آب و سیستم فاضلاب آنها بسیار جالب است، مانند دیگر گرمابه های شرقی، دارای سرسرا، رخت کن و فضای شستشو است. گرمابه در طبقه زیرزمین – با سیستم گرمایش زیر زمینی که امکان نگهداری بیشتر گرما را می دهد – قرار دارد و فقط گنبدهایی با محفظه های نورگیر از بیرون مشهود است.
مسجد جامع
مسجد جامع یا مسجد جمعه خیوه در قسمت مرکزی ایچان کالا در مسیر راهی که از دروازه پهلوان به دروازه آتا می رود، قرار دارد. این مسجد از مساجد قدیمی است با سقف تخت بر روی ستون ها که در آسیای میانه قابل قیاس با دیگر مساجد نیست و بنای آن مانند ساختمان خاص مساجد قدیمی اعراب که در قرن 18 ساخته شده، می باشد. نور از سه روزنه از سقف وارد فضا می شود و صدودوازده ستون حکاکی شده فضای منحصر به فردی برای عبادت می سازند. ستون ها از چوب تنه درختان در قرن 19-18 ساخته شده اند. بقیه ستون ها از ساختمان های ویران شده قرون پیشین است. ستون های قدیمی احتمالا از پایتخت پیشین خوارزم برداشته شده اند.
قدمت بیست و یکی از ستون ها به قرون 10 تا 12 بر می گردد. و با نقوش عربی و خط کوفی تزیین گشته اند. چهار عدد از ستون ها مانند ستون های مسجد با گنبلی با نوشته های نسخ تزیین شده اند. ستون های قرن 19-18 کاملا قابل تشخیص هستند و با نقوش گلدار و گیاهی خاص منطقه خیوه تزیین شده اند. ستون ها با انواع سنگ ها تراز شده اند. تورفتگی دیوار محراب در مسجد جامع مسقف شده است و سقف گنبدی شکل آن، با الگوهای گلدار زنبق و گل نسرین تزیین گشته اند.
مناره مسجد جمعه
یکی از حقایق غریب و نادری که در این منطقه به چشم می خورد و توجه بینندگان را جلب می کند، پنج مناره خیوه است که بر یک خط و فاصله حدوداً دویست متر از یکدیگر بنا شده اند. مناره مسجد جامع در وسط این خط قرار دارد. در قسمت غربی آن مناره کلان و مناره مجموعه شاه قلندر بابا قرار دارد و در قسمت شرقی آن مناره مسجد سیدی و مناره پهلوان قرار گرفته اند. این مناره دارای قطر 2/6 متر در پایه و ارتفاع 32 متر است. دارای هشت طاق، گلدسته و گنبدی با تزیینات مقرنس و گچبری های زیر سقف، که قسمت برآمده مناره را پوشانده است.