شايد ادامه اين تحولات را بيشتر بتوان در معماري گوتيك، رمانسك و رنسانس در فضاهايي همچون ميدان سان پيتر روم اثر ميكل آنژ و برامانته و ميدان توسط كارلو مادرنو جستجو كرد كه معمار اثر ضمن هماهنگي و گويايي و ارتباط منطقي بين عناصر اطراف توانسته اند تنديسهاي زيباي شهري در مقياس بزرگ براي خود بيابند.
شکل 11: پلان میدان سان پیتر
و يا همچون ميدان سينا بتوانند هماهنگي و همگوني خاصي از خود در فضاي شهري بزرگ به جاي گذارند. از نمونههاي موفق اين آثار ميدان و تپة کاپیتول و ميدانهاي شهر ونيز نام برد.
اين فضاها در معماري باروك به جايي رسيدند كه به طور ويژه طراحي ميشدند كه هم فضاهاي شهري و هم فضاهاي خدماتي زيادي از آنها مشتق شد.
شکل 12: پلان مجموعه کاخ ورسای، اثرلوئی لوور، فرانسه (مرجع کتاب معماری جهان)
این اثر یکی از فضاهای شهری در دوران معماری باروک است. حال كه تا حدي با تاريخچة فضاهاي شهري دنيا آشنا شديم به نمونهاي از اين فضاها در ايران و معماري بومي خود ميپردازيم.
فضاهايي كه از گودين تپة ملاير گرفته تا تپه زاغههاي قزوين به حياط خود ادامه ميدهد تا به باغهاي پاسارگاد و هگتاز ميرسيم كه البته توضيح و تفسير هر كدام از آنها از حوصلة بحث خارج است.
ولي كمي كه نزديكتر ميآئيم در اين كشور فضاهايي چون مجموعة گنجعلي خان كرمان و يا ميدان خان و ميدان اميرچخماق يزد و يا ميدان نقش جهان جلوهگري مينمايند. فضاهايي كه در آنها ميتوان چند نكته را پي برد:
شکل 13: میدان گنجعلی خان کرمان در اقلیم گرم و خشک (مرجع کتاب بررسی اقلیمی ابنیه سنتی)
گنبد چپ، چهار سوق بازار و ورودی آب انبار در روبرو است.
1ـ از لحاظ اقليمي چنين فضاهايي كاملاً منطبق با موضوع طراحي بودهاند.
2ـ فضاهايي كه محصوريت كامل و كافي با توجه به بافت فرهنگي و اجتماعي بوجود ميآورند.
3ـ فضاهايي كه عملكردهاي مختلف تجاري و مذهبي و حكومتي با حضور مردم درا طراف يك فضاي ديگر شكل مييگرند.
4ـ عملكردهاي مختلف اين فضاها چون مراسم نوروز، جشن اعياد و سوگواري و حتي مسابقات ورزشي و اموري چون حضور هميشگي مردم در اين فضاها نكتهاي حائز اهميت است؛ بدين ترتيب كه مردم در يك فضاي وسيع و باتناسبات طولي و عرضي و ارتفاعي و ديدها و پرسپكتيوهاي قابل توجه در فعاليتهاي روزمرة خود از فضايي عبور مينمايند كه تمام مردم شهر به آن فضا احساس تعلق خاطر و علاقه مينمايند.
شکل 14: میدان نقش جهان اصفهان در دورة صفویه (مرجع بررسی اقلیمی ابنیه سنتی)
5ـ گاهي اين فضاها شكل خاصي به خود ميگيرند و از حالت ميدان خارج ميشوند و همين عملكرد مهم شهري در جايي چون مسجدجامع و يا تيمچهها شكل ميپذيرد.
6ـ اين فضاها دائماً كوچك و كوچكتر شده و در مقياس خردتري بوجود ميآيند و مركز محلهها را در زير يك نور يا بازارچه در كنار يك آب انبار و چند دكان كوچك و در كنار فضايي چون زورخانه و سقاخانهها شكل ميگيرند.
شکل 15: میدان خان یزد (مرجع پروژة معماری اسلامی نگارنده، پائیز 84)
بعد از بحثهاي تاريخي كه شايد از نظر مطالعه كننده احتياج به تكميل داشته باشند ولي از حوصلة بحث خارج ميباشند به بررسي بحث اين نوشته ميپردازيم.
همان گونه كه ديده شد چه در ايران و چه در خارج از ايران بر طبق روند زماني فضاهاي شهري تغييراتي داشتهاند اما چند خاصيت در تمام اين شهرها به عنوان نقاط مشترك ديده ميشود كه در طي روند تاريخي در شهرهاي جهان به عنوان خاصيت شهرسازي در تكتك اين فضاها رشد كرده و دائماً متكامل شده است. (بررسی تاریخی ـ تطبیقی، روش شناسی تحقیق)
فضاهاي جامع:
فضاهايي كه جامعيت خاصي دارند و از دوران باستان تاكنون به عنوان شاخصه فضاهاي شهري ديده ميشوند. فرض كنيد از اين پس به اين گونه فضاها فضاهاي جامع بگوئيم. اگر اين فضاها را داراي خصوصياتي بدانيم بايد بگوئيم كه تمام اين فضاها در هر دوره تاريخي باعث تكامل و تعامل فرهنگي در فضاهاي شهري شدهاند. به عنوان مثال فرض كنيد تعاملي كه شما در فضاي وسط يا Void يك ساختمان مثل دانشکدة معماری و هنر دانشگاه کاشان ميبينيد، فضايي است كه همه در هنگام حضور در اين فضا احساس خاصي چون نزديكي فرهنگي و تعامل بين افراد و ارتقاء فرهنگي در اين فضا شكل گرفته است.
شکل 16: عکس از Void دانشکده (پائیز 86، مرجع مجید معیری)
شکل 17: عکس از لابی دانشکده (دی ماه 86، دانشجویان معماری 78 و 79 مرجع صادق حسابی)
فضاهاي مختلف همچون آتليهها و فضاهاي اداري و آموزشي و كتابخانه و نگارخانه و سايت كامپيوتر در اطراف اين فضا است و افراد شايد در روزهاي اول ورود به اين فضا ناچار به طي مسافتهاي بيشتر براي رسيدن به عملكردهاي خاص باشند ولي بعد از حداكثر يك ماه عبور از اين فضا و در كنار هم ايستادن در اين فضا احساس تعلق خاطر به اين فضا و معماري پويا و زندة آن و از سویی دیگر احساس اطلاع از بقية عملكردها باعث ايجاد اين تعلق خاطر ميگردد. حال شما تصور نمائيد اين Case Stuy را در مقياس بزرگتري همچون يك شهر و يا يك كلان شهر درنظر بگيريم.
در دوران ابتدايي شهرسازي كه طبق اصول امنيتي و به خصوص اجرا مجبور به ساخت شهرهايي هستيم كه فضاي اصلي از جمله ساختمان مذهبي و يا بخش حكومتي در مركز ارگ اين شهر بوجود آمده است. پس فضاي جامع خود به خود به وجود آمده است. در اين دوران فضاي جامع يك طبقهبندي اجتماعي دارد و وحدت خاصي بين مردم اين جامعه را بوجود ميآورد. اين طبقهبندي با جداسازي شهر از فضاهاي حكومتي و مركزيت خاص بوجود ميآيد و فضاي جامع از لحاظ حجم نيز داراي شخصيت خاصي است كه در قالبهايي چون زيگورات خود را نشان ميدهد.
شکل 18: ساخت کالبد شهری در اوایل سلطة اعراب بر ایران
شکل 19: ساخت کالبد شهری در دورة پارتی
شکل 20: ساخت کالبد شهری در دورة هخامنشی
ولي در دورانهاي بعد شايد به همين راحتي نتوان عامل انسجام كالبدي و روحي را عامل اصلي وجود فضاي جامع دانست شايد مهمترين دليل سهولتهاي عملكردي و اقليمي و سازهاي باعث بوجود آمدن اين فضاهاست. (اشاره به Cace Stuly در Void) در اين روزگار خيابانها بوجود آمدند و نقشههاي جامع شهرسازي و طراحي شهري شكل گرفته بودند كه در اين دوران وقتي نقشة شهرسازي وجود دارد و فضاي جامع طراحي (design) شده است، قاعدتاً بايد داراي هدف خاص باشد كه شايد اين هدف عالي بستري مناسب در مركز شهر جهت توسعه در دوران بعدي و دوم امكان گسترش اين فضاهاي جامع به صورت فضاي جامع كوچكتر در ریز محلهها و شاخصههاي عملكردي و كالبدي به صورت يك المان بصري مناسب و از لحاظ اجتماعي اين هدف امكان برقراري اجتماعهاي بزرگتر و فضايي واسط با گسترة ديد و حضور ديد وسيع از اجتماع توسط حكومت و درك وسعت اجتماعي توسط افراد اجتماع ميباشد.
اين فضاي جامع در همين دورة اروپا غير از وظايف تجاري و حكومتي كه بر دوش اين فضاي جامع است، يك فضاي همگاني جهت حضور مردم در زمانهاي خاص و مراسمهاي خاص و در كنار هم بودن طلاب علوم مختلف به صورت اجتماعهاي كوچك و اعلامهاي همگاني در شهر و تعامل اجتماعي افراد در اين چنين فضاهاست.
شکل 21: میدانی درونیز (مرجع سفر دانشجویی، مهندس مهربانی گلزار)
شايد حضور در چنين فضاهايي افرادي را چون برونلسكي و ميكل آنژ را در حوزة هنر تربيت كرده است و بعد در دورانهاي جديدتر در معماري ايران نيز اين فضاها را ميتوان كوچك شدة كل شهر ناميد.