چکیده
مجموعه نقشبندیه، مجموع بناهایی است که پیرامون مقبره شیخ بهاءالدین نقشبندی سر سلسله صوفیان نقشبندی واقع شده اند و از نقطه نظر معماری و تزیینات در زمره بناهای شاخص است. این مجموعه در قصر عارفان در 12 کیلومتری بخارا قرار دارد و سیر تکامل خود را طی دو تا سه قرن طی کرده است. در این مقاله ضمن معرفی اجمالی طریقت نقشبندیه و وجه تسمیه آن و نیز ارتباط آن با هنر و هنرمندان، به شناسایی این مجموعه و ذکر مراسم، مناسک و کارکردهای آن می پردازیم. سپس بر معماری فضاهای این مجموعه و تزیینات گوناگون آن مروری خواهیم داشت.
کلمات کلیدی: طریقت نقشبندی، مجموعه نقشبندیه، طبیعت، تصوف، زیارتگاه، قصر عارفان، هنر، بخارا

مقدمه
مردم آسیای مرکزی وارث تمدنهای کهن هستند که برخی از آنها قبل از اسلام بوده اند، اما این دین اسلام است که طی هزار سال در گستره ای عظیم، زندگی روزمره مردم آسیای مرکزی و به ویژه ازبکستان را هدایت کرده است. از اواسط قرن 10 تا پایان قرن 16میلادی، اسلام به عنوان مهمترین دین در این منطقه شناخته شد و آسیای مرکزی به یکی از معتبرترین کانون های فرهنگی جهان اسلام تبدیل شد. شهر بخارا از قرن 3 هجری به بعد به عنوان یکی از مراکز مهم تدریس علوم اسلامی شناخته شد و علمای مسلمان از نقاط مختلف گیتی جهت کسب تازه ترین برداشت ها از اسلام به آن دیار شتافتند. در طول این 6 قرن بخارا مهد اسلام نامیده می شد. با توجه به همین ویژگی و نیز علمای اسلامی كه ساکن این شهر بوده اند، در حال حاضر این شهر را «بخارای شریف» می نامند. از همان ابتدای اشاعه اسلام در این خطه، تصوف در آن رو به شکوفایی نهاد. بخارا که از مهمترین مراکز تعلیمات صوفیه در قرون وسطی به شمار می رفت، در ازبکستان کنونی واقع شده اند. این مرکز در اشاعه مکاتب تصوف در کل جهان اسلام از اهمیت شایانی برخوردار بوده است. از بزرگان تصوف در این خطه، بهاءالدین نقشبند است که در بخارا مسلک نقشبندیه معروف به طریقت خواجگان را اشاعه داد. به تدریج این مسلک نفوذ ریشه داری یافت و در سراسر آسیای مرکزی، قفقاز و نواحی ولگا، اناتولی، کردستان و هند منتشر شد. اکنون نیز بزرگترین فرقه تصوف است و همچنان پیروانی را در خاور و باختر به خود جذب می کند.

معرفی اجمالی طریقت نقشبندیه
نقشبندیه طریقتی‌ است‌ منسوب‌ به‌ خواجه‌ بهاءالدین‌ محمد نقشبند بخارایی‌، شاخه‌ای منشعب از سلسله خواجگان که اصلش برمی گردد به عارف ایرانی ابویوسف همدانی. بهاءالدین‌ را نمی‌توان بنیانگذار و مؤسس‌ این‌ طریقت‌ شمرد. طریقت او در حقیقت‌ دنباله‌ طریقت‌ خواجگان‌ است‌. طریقه‌ و سلوکی‌ که‌ خواجه یوسف‌ همدانی و خواجه‌ عبدالخالق‌ غجدوانی‌ بنیان نهاده‌ بودند. خواجه‌ بهاءالدین‌ که‌ خود از جانشینان‌ عبدالخالق‌ تعلیم‌ یافته‌ بود، محیی‌ و مصلح‌ طریقت‌ خواجگان‌ شد و طریقت‌ نقشبندی‌ آمیخته‌ای‌ شد از تعالیم‌ عبدالخالق‌ غجدوانی‌ و بهاءالدین‌ بخارایی‌. خواجه بها الدین محمد بن محمد اویسی بخاری، مشهور به شاه نقشبند، متولد روستای قصر عارفان در یك فرسنگی شهر بخارا، به سال 718 ه ق و متوفی در همانجا به سال 791 است. قبر بهاء الدین نقشبند نیز در جوار مادرش در همان منطقه قصر عارفان در نزدیکی بخارا قرار دارد.
طريقة‌ نقشبندي‌ در اندک‌ مدتي‌ در ماوراءالنهر و خراسان‌ رواج‌ يافت‌ و پس‌ از بهاءالدين،‌ خلفاي‌ او بر مسند ارشاد نشستند که‌ در ترويج‌ اين طريقت‌ سهمي‌ داشتند و رفته رفته اين‌ طريقت‌ به‌ ذروة نفوذ و شهرت‌ و رواج‌ رسيد. آساني‌ و سادگي‌ و اعتدال‌ سلوک‌ نقشبندي‌ يکي‌ از علل‌ رواج‌ آن‌ شد. آن‌چنان‌ که‌ اين‌ طريقه‌، از ايالت‌ چيني‌ هانسو تا قازان‌ و قفقاز و قسطنطنيه‌ و از هندوستان ‌تا مصر و شام‌ و از بلخ‌ و بخارا تا بصره‌ و بغداد و از توران‌ تا ايران‌ ـ در همة‌ بلاد اسلامي ـ‌ انتشار يافت و در طول‌ دو قرن‌ يکي‌ از بزرگترين‌ و پر نفوذترين‌ طرايق‌ صوفيه‌ شد. با اين‌ همه‌، این‌ طریقت، در تاریخ‌ خود جریانی‌ واحد و همسان‌ نداشته‌ است و با گذشت‌ زمان، مانند اکثر مکتب ها و مذهب ها بساطت‌ آن‌ از میان‌ رفت‌ و گونه گونه، رنگ هایی‌ یافت‌.
ابتدا طريقه‌ نقشبندي‌ در بخارا در ميان‌ مردم‌ متوسط‌الحال‌ شهري‌ و نيز پاره‌اي‌ از روستاهاي‌ اطراف‌ آن‌ راه‌ يافت و بخارا نخستين‌ مرکز نقشبنديان‌ شد‌. در دوره‌هاي‌ بعدي،‌ طبقات‌ ممتاز جامعه‌ از اميران‌ و محتشمان‌ و ملاکان‌ و روحانيون‌ مقتدر به‌ جرگة نقشبنديان‌ در آمدند وگرنه ‌در آغاز صوفيان‌ نقشبندي‌ بيشتر از بازاريان‌ و پيشه‌وران‌ بودند، چنانکه‌ خود بهاءالدين، ‌پيشة نقشبندي‌ داشته‌ است‌.

وجه تسمیه نقشبندیه و ارتباط  آن با هنرها و هنرمندان
کلمه‌ نقشبند صفت‌ مرکب‌ فاعلي‌ است‌ به‌ معني‌ نقش‌بندنده‌، کسي‌ که‌ نقش‌مي‌بندد، مصوِّر، نقاش‌، رسام‌، صورتگر، نگارگر، زردوز، گلدوز و غير آن‌. ترکيبات‌ آن‌ نيززياد است‌؛ نقشبند ازل‌، نقشبند حوادث‌، نقشبند وجود. نظامي‌ گويد: «همه‌ را در نگارخانه‌ جود / قدرت‌ اوست‌ نقشبند وجود» موارد استعمال‌ اين‌ کلمه‌ در ابيات‌ فارسي‌ بسيار است‌.‌
در وجه‌ تسميه‌ کلمه‌ «نقشبند» اقوال‌ مختلف‌ است‌؛ عده‌اي‌ قليل،‌ گفته‌اند که‌ نقشبند نام‌ دهي‌ است‌ در يک‌ فرسخي‌ بخارا و چون‌خواجه‌ بهاءالدين‌ محمّد از آن‌ قريه‌ است،‌ لذا به‌ نقشبندي‌ معروف‌ شده‌ ولي‌ اين‌ نظر درست‌ نيست‌ زيرا گذشته‌ از اينکه‌ مولد و مدفن ‌خواجه‌ بهاءالدين‌، به‌ عقيدة‌ اجماع‌ محققان‌ و صاحبان‌ تذکره‌ها قريه‌ قصر عارفان‌ دريک‌ فرسخي‌ بخارا است‌، اصولاً دهي‌ به ‌نام‌ نقشبند در اطراف‌ بخارا وجود نداشته‌ است‌.
برداشت‌ ديگر آن‌ است‌ که‌ مي‌گويند خواجه‌ بهاءالدين‌ محمد، از کثرت‌ ذکر به‌مرتبه‌اي‌ رسيده‌ که‌ ذکر تهليل‌ در قلب‌ وي‌ نقش‌ بسته‌ بود، لاجرم‌ مشهور به‌ نقشبند گرديد؛ چنانکه‌ يکي‌ از بزرگان‌ ايشان‌ به‌ اين‌ موضوع‌ اشاره‌ کرده‌ است‌: «اي‌ برادر در طريق‌ نقشبند / ذکر حق‌ را در دل‌ خود نقش‌ بند».
ولي‌ چنانکه‌ قبلا نيز گفته‌ايم‌ گويا بهاءالدين،‌ پيشه‌ نقشبندي‌ داشته‌ و اين‌ نام‌ ازآن‌ شغل‌ وي‌ گرفته‌ شده‌ است‌؛ به این صورت که لغت نامه دهخدا، معنی کلمه نقش بستن و نقش بندی را ابتدا به صورت فعلی که دلالت بر حرفه ای هنری دارد، تعریف می کند که رمزی که در معنی و مفهوم نقشبند و نقشبندیه نهفته نیز در همینجا مستتر شده است.
نقشبندی حرفه ای در قدیم بوده که عمدتا به نقاشی کردن و نقش انداختن اطلاق می شده است. از استعمال کلمه نقشبند در متن های قرن هشتم تا دهم هجری قمری نیز چنین بر می آید که نقشبندی هنر تصویرگری بوده است و ظاهرا نقش هایی چون گل و بوته و گیاه و شکارگاه را می کشیده اند. این حرفه در هنرهای مختلف اعم از بافندگی، معماری، نقاشی، کتاب آرایی و … و مهم تر از همه در هنرهای کاربردی در معماری رایج بوده است و سران نقشبندیه نیز به دلیل دارا بودن زیر مجموعه هایی از حرف فوق به این نام منتسب شده اند. به یقین نقشبند عارف، عقاید خود را بر نقش هایی در هنرهای مختلف بر جا گذاشته که کاملا هویداست. بر این اساس گذشته از معنی لغوی، نقشبندی اصطلاحی هنری است. با این مقدمات می توان گفت واژه نقشبندیه نیز از حرفه نقشبندی گرفته شده است.
در توصیف نقشبندیه نیز می توان گفت، به دلیل تعدد شاخه های نقاشی و نقشبندی در هنرهای گوناگون و ارتباط و اشتغال افراد گوناگون به ویژه عرفای قرن هفتم و هشتم در این حرفه ها، شاخه ای از تصوف موسوم به نقشبندیه ظهور یافت که منشا تاثیرات بسیاری از جمله در زمینه هنر و سوق دادن آن به سمت عرفان بر جای گذاشت. بنابراین در این عصر با دو مقوله مواجه هستیم که ابتدا نقشبندی یک حرفه و یا یک سری حرفه های هنرمندانه روزگار است؛ آنگاه به این دلیل که عارف اهل طریقت خواجه محمد نقشبند حرفه نقشبندی داشته و در طی طریق عرفان به درجات و مراتب بلند رسیده بود، مریدانی پیدا می کند؛ به این ترتیب لقب حرفه ای وی بر نام این طریقت که همان نقشبندیه است، نهاده می شود. چه بسا عده زیادی که در این عصر حرفه نقشبندی داشته اند، همان طریقت نقشبندی را برگزیده و به سلک این فرقه در می آیند. در واقع با گسترش طریقت نقشبندیه بسیاری دیگر از افراد جامعه از آن استقبال کرده و زین پس نقشبندیه عمدتا در راه طریقت سیر می نماید تا در طریق حرفه.
آرامگاه بهاءالدین اکنون در بخش بهاءالدین در دوازده کیلومتری شهر بخارا واقع است که این بخش با تلفظ محاوره ای در بخارا به صورت «باودّین » خوانده می شود. به بهاءالدین کرامات بسیاری نسبت می دهند و می گویند که وقوع این کرامات حتی پس از مرگ او ادامه دارد. ازین رو، مردم ترکستان وی را مظهر تقدّس می دانند و اهالی بخارا معتقدند که هرکس به او توسل جوید، از بلا محفوظ می ماند. افسانه هایی نیز دربارة او گفته اند، از جمله این که نسبت به عدد هفت علاقة خاصی داشت، زیرا هفت ماهه به دنیا آمد و در هفت سالگی قرآن را حفظ کرد و هدایایی نیز که بر روی سنگ قبرش می گذارند، باید مقسم هفت باشد.

مراسم و مناسك در مجموعه آرامگاه بهاءالدین
آنچه كه در ادوار مختلف تاريخي عامل مهمي در بقا و جاودانگي اماكن مقدس اسلامي در بين مسلمين گرديده، بدون شك مراسم و مناسكي است كه در ايام و فصول مختلف سال در اين جايگاه ها برگزار مي گردد. با ظهور اديان الهي و بروز اعتقادات مذهبي، اولياي الهي براي هدايت صحيح مردم و اجراي فرامين خدا ارتباط تنگاتنگي با قوم و امت خويش برقرار كرده و در اثر اين تعامل از محبوبيت غير قابل وصفي در بين مردم بهره مند شدند، به طوري كه در زمان حيات از مريدان آن قديس بوده و پس از مرگ مزار آنان قبله جانان قلمداد مي شود.
در این مورد نیز مدفون شدن شیخ بها الدین نقشبند در قصر عارفان در نزدیکی بخارا، تحولات سياسي ـ اجتماعي و حتي اقتصادي را در این شهر سبب گشت. با پيشرفت عمراني و مهاجرت معتقدين، بافت اطراف آن نیز تغییر یافت. وجود این مکان مقدس در این منطقه، باعث جذب زاير و توريست بوده و منبع درآمد زايي بسيار بالايي براي اهالي آن ديار به حساب مي آيد. ايجاد مشاغل مختلف در جوار این مرقد، علاوه بر دلبستگي هاي ديني و مذهبي، به نوعي حكايت از وابستگي هاي اقتصادي نيز مي كند. بارها در طول سال مجموعه آرامگاهي خواجه بهاء الدين نقشبند، زايريني را در خود جاي مي دهد كه از كشورهاي مختلف، به ويژه اسلامي براي زيارت رفته اند.
در ذکر انواع مراسمی که در این مجموعه زیارتگاهی رایج است یکی می توان به قربانی کردن اشاره نمود. در بيشتر باورها بهترين نذر پس از برآورده شدن حاجت، قرباني است؛ بر این اساس در مزار خواجه بهاء الدين نقشبند براي قرباني رسمي وجود دارد. در اين مكان قرباني كه در راه خدا سربريده مي شود، مي بايست گوشت آن به هفت قسمت مساوي تقسيم شده و بين هفت نفر مستحق توزيع شود.
در مزار ياد شده نماز جمعه نیز به شكل باشكوهي برگزار مي شود. در این باره مي توان به مسجدي در مجموعه آرامگاهي خواجه بهاء الدين نقشبند اشاره كرد كه در اعياد فطر و قربان، نماز مخصوص دو عيد بزرگ مسلمين در آن اقامه مي شود، ضمن آن كه نمازهاي يوميه به جماعت در این مکان مقدس برقرار است.
از جمله مراسم ديگري كه در این برگزار مي شود، مراسم خشوم و عيد گل سرخ و نكچه ماني است. در مراسم خشوم، در پنج روز آخر سال و به عبارتي پنج روز مانده به اول فروردين يا اول بهار، مردم با گذاشتن انواع غذا و نوشيدني بر سر مزار آن را گرامي مي دارند. واژه خشوم از نام ماه دوازده تقويم سغديان بجا مانده و در بين مردمان آسياي مركزي رايج بوده است. مراسم نكچه ماني به روشن نگهداشتن چراغ بر سر مزار گفته مي شود كه بعضاً بر مزار سه روز چراغ روشن نگه مي دارند. اين رسم در بيشتر مزارات آسياي مركزي وجود دارد.
در مزار خواجه بهاء الدين نقشبند، رسمي دیگر به نام عيد گل سرخ در روزهاي آغازين بهار و هنگام شگفتن گل صد برگ و يا گل محمدي آغاز مي گرديد كه زايرين با گذاشتن گل سرخ بر مزار خواجه، در مسجد اين مزار به نماز و عبادت مشغول شده و سپس در محوطه آرامگاه به گردش مي پردازند، البته در حال حاضر مراسم عيدگل سرخ به شكل قبل برگزار نمي شود .از دیگر از آیین ها در این مجموعه، طواف مردم به دور تنه درختی برای طلب حاجت است.
همانطور که مشاهده می شود، مقدس بودن عناصر طبیعی و احترام به آن ها در کلیه مراسم و مناسک این مجموعه ریشه دوانیده است و از نکات بارز و قابل توجه این مجموعه است.

كاركردهای مزار خواجه بهاءالدین نقشبند
زيارتگاه ها يكي از عناصر اجتماعي- فرهنگي يك قوم يا يك ملت محسوب مي شوند. عناصري كه نه تنها داراي كاركردهاي اجتماعي هستند، بلكه جايگاه ويژه اي براي بروز رفتارهاي فرهنگي خاص و همچنين تبادلات فرهنگي نيز به
حساب مي آيند. علت و انگيزه هايي براي پيدايش و به وجود آمدن اين اماكن مقدس وجود دارد كه ساختن يك مزار را علاوه بر تمايلات مذهبي، داراي انگيزه هاي سياسي، اقتصادي و رواني نيز مي سازد. از آن جا كه اماكن مقدس در ارتباط مستقيم با فرهنگ يك قوم قرار دارند و فرهنگ نيز زاييده پديده هاي اجتماعي ـ اقتصادي، مذهبي، تاريخي و سياسي همان قوم است، بنابراين مي توان زيارتگاه ها را در ارتباط با تمامي اين پديده ها دانست. كاركردهاي مزار خواجه بهاءالدین نقشبند نیز بسيار متنوع و متعدد است که عبارت اند از: كاركردهاي مذهبي، تاريخي، هنري، روان شناسي، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي.

  1. كاركرد مذهبي
    زيارتگاه ها از جمله اماكن مذهبي هستند كه پس از ورود اسلام به ايران و ماوراء النهر در اين سرزمين ها به وجود آمده اند. اين جايگاه ها يكي از مظاهر ويژه دين اسلام محسوب مي شوند. مظهري كه در طول حيات خود نه تنها كاركرد مذهبي متعددي را براي دين اسلام ارائه كرده است، بلكه وظايف مظاهر ديگر اسلامي نظير مساجد را نيز به نحو مطلوب به انجام رسانيده است. دلايل اين ادعا را مي توان در نقشي كه زيارتگاه ها در انجام دادن اعمال مذهبي، مانند نماز و عبادت معين دیگری در حكم عبادتگاه و نمازخانه و همچنين مركزي براي تصميم گيري هاي اجتماعي ـ سياسي ايفا مي كنند، جستجو كرد؛ به عنوان نمونه در ازبكستان در جوار مزارِ شخصيت مذهبي نظیرخواجه بهاء الدين نقشبند، مسجدي احداث گرديده است كه درمجموع جشن ها، عزاداري ها و ديگر مراسم مذهبي در اين مکان برگزار مي شود. اگر چه اين مراسم ازگذشته تا حال دچار تغييراتي شده و در حال حاضر به جرأت مي توان آن ها را جزئي از فرهنگ و آداب و رسوم این قوم به حساب آورد، اما به دليل سابقه مذهبي اي كه دارند، برگزاري آن ها از كاركردهاي اين بنا شمرده مي شود. در ضمن وجود خانقاه و مدارس علوم دينيه در جوار این زيارتگاه، از نكات بارز آن به شمار مي رود.
  1. كاركرد تاريخي
    زيارتگاه ها با تاريخ و سوابق محلي كه در آن قرار گرفته اند و يا قومي كه حيات و ثبات خود را مديون آن هستند، عجين شده اند. اين پيوستگي سبب شده است تا اين اماكن از عناصر مهم تاريخي به شمار روند. كاركردهاي تاريخي یک زيارتگاه به دليل ارتباط و تلفيقي كه بين مذهب و فرهنگ يك قوم ايجاد می کند، از اهميت ويژه اي برخوردار است. مجموعه نقشبندیه، از جمله آثاری است كه به دلايل تاریخی نیز قابل توجه درخوری است.
  1. كاركرد هنري
    اسلام با آيين ها، اصول و قوانين خود يكي از قوي ترين محرك هاي ديني در هنر آسياي مركزي محسوب مي شود. از جمله بناهاي مذهبي اي كه پس از اسلام در ايران و ماوراء النهر ساخته شده است و مجموعه اي از آثار هنري ايراني و اسلامي به حساب مي آيد، زيارتگاه ها و آرامگاه هاي عارفان و قديسين هستند. مجموعه نقشبندیه كه با بهره گيري از خاصيت منحصر به فرد دين اسلام يعني پذيرش عناصر قومي و محلي و آميزش با آنها به وجود آمده است، مراكز مهم خلق آثار هنري شمرده می شود. مركزی كه نه تنها مكان مناسبي براي حفظ آثار هنري است، بلكه هنر اسلامي را نيز معرفي می نماید. آنچه كه موجب خرسندي است، وجود موزه در مزار خواجه بهاء الدين نقشبند در بخارا است كه تعداد قابل توجهي از زايرين و توريست هاي داخلي و خارجي را به سمت خود معطوف می سازد. اين امر مي تواند در راه بسط و گسترش فرهنگ غني اسلامي و معرفي شخصيت عرفاني و مذهبي خواجه بهاءالدین گام های اساسي و مهمي بردارد.
  1. كاركرد اقتصادی
    زيارتگاه ها به دليل قدرت و اعتبار اجتماعي كه دارند، همواره به عنوان مركزيت يك منطقه با بافت مسكوني و تجاري را در اطراف خود متمركز مي كنند و يا با  تحت الشعاع قرار دادن فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي، منطقه را به يك شهر زيارتي تبديل مي كنند. در سال هاي اخير مسير شهر بخارا تا مجموعه آرامگاهي خواجه بهاء الدين نقشبند به طول دوازده كيلومتر، توسط دولت ازبكستان آسفالت شده و به صورت اتوبان چهار بانده براي استفاده زايرين و توريست هاي داخلي و خارجي مشاهده مي شود .
  1. كاركرد فرهنگي
    فرهنگ از جمله پديده هايي است كه به شدت تحت تأثير مذاهب و آيين ها و مناسك آنها قرار مي گيرد. به وجود آمدن اماكن مذهبي در بخش هاي مختلف ايران و ماوراء النهر، تغييرات فرهنگي و همچنين رفتارهاي فرهنگي خاصي به وجود آورد. افرادي كه به مزارها مراجعه مي كنند، رفتارهاي خاصي را بروز مي دهند كه ريشه در آداب و رسوم، اعتقادات، انديشه ها، تفكرات و به طور كلي فرهنگ آنها دارد. . حضور پيروان شيخ بهاء الدين نقشبند از چين، تركمنستان، تركيه، هند، جاوه، ايران، عراق، آلمان، انگليس، ژاپن، روسيه و تاجيكستان در منطقه قصر عارفان بخارا، حلقه اي از اتصال و تلفيق افراد با مليت ها و فرهنگ هاي متفاوت را به تصوير مي كشاند. این افراد ساعت ها، حتي روزها در كنار هم آداب زيارت را به جا آورده و به زبان اسلام با هم به گفتگو و مباحثه مي پردازند.

معماری مجموعه نقشبندیه
برای کسی که از جهان اسلامی بازدید می کند، وجود این همه آرامگاه در هر یک از شهرها و روستاها تکان دهنده است. نقش این آرامگاه ها در محیط معمارانه به طور قیاس ناپذیری، بسیار مهم تر از هر کشور غربی است. دلیل این امر را می توان در این نکته جستجو کرد که نوعا آرامگاه های اسلامی، ابعاد مذهبی و اجتماعی دارند و همین ابعاد است که توجیه گر تداوم اقبال عامه مردم به آرامگاه ها در جهان اسلامی است.
نخستین مسلمانان در مسئله قبور و آرامگاه ها ازاین رویه پیروی می کردند که به طور جد از هرگونه جلوه گری در این مورد پرهیز کنند، اما در قرون بعدی این سختگیری به طور قاطع به کنار گذاشته شد؛ به این صورت که بعدها رسم بدعت آمیز برپایی آرامگاه، از این سنت دیرپای استفاده کرد که از هر مکانی می توان به عنوان مسجد بهره گرفت. در عین حال، از روش های سهولت پذیرش ساخت چنین بناهایی این بود که این بناهای یادبود را با عباراتی قرآنی مزین سازند، محرابی در آن قرار دهند و آن را به صورت محلی برای نماز در آورند. مقبول ترین روش تسهیل این امر نیز آن بود که آرامگاه را به صورت بخشی از یک بنیاد مشترک در آورند. بدین وسیله آرامگاه می توانست رفته رفته در اثر تراوش عطر تقدسی که به حق، از مسجد، مدرسه، رباط یا دیگر بناهای مذهبی مجاور آن انتشار می یافت، اعتباری درخور به دست آورد. گاه نیز به صورتی دیگر این اعتبار مقبره ای مذهبی و کاملا پذیرش شده در میان مردم بود که به اعتبار سایر بناهای اقماری مجاور خود می افزود.
با مقدماتی که ذکر شد چنین بر می آید که مقبره خواجه بهاءالدین نیز از نوع ذکر شده اخیر است و ابتدائی ترین نقطه شکل گیری آن نیز از گورستانی بوده است که خواجه را در آن به خاک سپرده اند. مقبره و ضمائم آن، در حدود ۸۹۵ قمری به امر عبدالعزیزخان ساخته شد و از عوامل مهم موقعیت بخارا به عنوان مرکز علم و تقدّس در سراسر نواحی مسلمان نشین این منطقه بوده است. اين مجموعه كه هسته نخستين شكل‌‌گيري آن از سده‌ي نهم هجري است، در سده‌هاي دهم و يازدهم و دوازدهم هجري‌گسترده شده و فضايي معنوي زيبايي را براي پيروان طريقت فراهم آورده‌است.

01

تصویر1: نمایی از آرامگاه

مقبره بهاءالدین نقشبند درست دردوازده کیلومتری شهر بخارا، مجموعه عظیمی پر از مقبره ها و مکان های عبادتی است و از آن دسته مزارهایی است که منشاء آن به یک شخصیت مقدس و مورد احترام باز می گردد و در جریان تحول خود مقابر اعضای خانواده وی و مریدان این عارف را نیز در بر می گیرد. حتی امروزه هم بهاءالدین از چنان حرمت و نفوذی برخوردار است که بسیاری تصور می کنند، اگر دو یا سه بار به زیارت مرقدش بروند، گویی به زیارت کعبه نایل شده اند. به هر حال در مراحل تکامل این مجموعه، عناصر معماری تیموری در داخل مجموعه‌ اولیه وارد گشته، به صورتی که این عناصر جدید سبب شده  مجموعه در راستای خطوط یک بنای واحد سازمان یابد. این مزار عمیقا در جامعه محلی خود نیز ریشه دوانده است و به نظر می آید که نوعی اسلام عامیانه را تشویق می کند.

02

تصویر2: آرامگاه بهاءالدین نقشبند سر سلسله صوفیان نقشبندی

در ساخت کلی این مجموعه توجه به کارکرد آن به عنوان یک زیارتگاه مشهود است؛ زیرا اگرچه آرامگاه غیر مذهبی و زیارتگاه هر دو بنای تدفینی و از نظر شکل همانند هستند، لیکن اجرای اعمال در آن‌ها متفاوت است. زیارتگاه اغلب باید حوائج زائران را برآورد و اجرای بعضی مراسم در آن ضروری است و از این لحاظ با آرامگاه فرق دارد. طی دوره های مختلف زیارتگاه‌ خواجه نقشبند تا آنجایی که امکان داشت به صورت ابنیه ای با فضای کافی توسعه یافت. مدرسه و مسجد و خانقاه‌ در اطراف بنای اصلی زیارتگاه گرد آمدند. منتهای کوشش نیز به عمل آمده است که هنگام پیوند عناصر کهنه و نو هیأتی هماهنگ به وجود آید. نکته قابل توجه، ترکیب موفقیت آمیز میان شکل، عملکرد و نماد در این بناست، به طوری که مقبره در همان لحظه اول قابل تشخیص است.
در این میان آنچه قابل توجه است اینکه، با درنظر گرفتن تمایل به طبیعت در میان اقوام آسیای میانه، بهره گیری از نمادها برای بیان تداعی های مربوط به مرگ در فرهنگ آن ها رایج است. به این ترتیب وقتی که کلام از ایجاد ارتباط عاجز می شود، نمادها به افکار برای ایجاد ارتباط یاری می رسانند. بالاتر از همه، این نمادها می تواند به بهشتی اشاره داشته باشد که به پیروان یک طریقت وعده داده می شود. در مجموعه نقشبندیه نیز کاربرد گنبد تداعی کننده آسمان و بهشت و نقش گیاهان تداعی کننده حیات ابدی است؛ بنابراین نمادهای مختلف در معماری این مجموعه بیشتر برای القای مفهوم بهشت می باشند.
نکته دیگر قرار دادن سنگ قبر رو به قبله است به نحوی که به عنوان محراب نیز به کار می آید و نیز سنگی افراشته به شکل محراب مسطح، با آیه شریفه ” هو حی الذی لا یموت” که به دنبال آن فهرست آثار مولانا بهاء الدین نقشبند بر روی آن حک شده است، در محوطه مجموعه موجود می باشد. به این ترتیب این کتیبه صرف نظر از اطلاعاتی جزیی، توضیحات چندانی درباره بنا به دست نمی دهد.

03

تصویر3: سنگی که آثار بهاءالدین نقشبند بر روی آن حک شده است

وجود سقاخانه در مزار خواجه بهاء الدين نقشبند حكايت از تبرك آب در این مکان دارد و زايرين مقداري از آب سقاخانه را نوشيده و يا براي استفاده در خانه داخل بطري هايي، آب را ريخته و با خود به ديارشان مي برند. به علاوه در محوطه آرامگاه خواجه بهاء الدين نقشبند حوض آبي وجود دارد كه در كنار آن تنوري را جاسازي كرده اند و این مکان به محل شربت كوثر معروف است. مدت ها قبل داخل اين تنور شربتي از آب ميوه هاي مختلف مي ريختند تا زايرين كه از راه هاي دور به اين مكان مي آيند و خسته و تشنه هستند، از اين شربت بنوشند و نفسي تازه نمايند. اكنون ديگر در اين محل از شربت خبري نيست و فقط به عنوان يك اثر تاريخي و مذهبي مورد بازديد عموم مردم و زايرين قرار مي گيرد .

04

تصویر4: وضوخانه و حوض آب در محوطه بهاءالدین نقش بند

یکی از جالبترین شواهد گرایش به طبیعت در این مجموعه، تنه درخت قدیمی است منسوب به بهاءالدین که مردم با طواف به دور آن حاجت می گرفتند. این مقدس بودن و احترام گذاشتن عناصر طبیعی در کلیه اجزای مجموعه قابل مشاهده است؛ به طوریکه درهم‌آمیختگی طبیعت و معماری در این مجموعه، نگارگری ایرانی را به یاد می‌آورد.

05

تصویر5: تنه درخت منسوب به بهاءالدین

از عناصر زیبای این مجموعه، کاربرد مناره در گوشه‌ای از مجموعه محققاً به وضع محل آن بنا ارتباط دارد، این مناره از مسافتی دور و بر فراز توده ساختمان‌های اطراف دیده می‌شود و برای زائران به منزله راهنمای تعیین کننده جهت به شمار می‌رفت.

06

تصویر6: تصویری از مناره

مدرسه، از دیگر فضاهای معماری این مجموعه است. مدرسه به صورت بنایی که حیاط در وسط آن واقع شده و دارای ایوان‌هایی در راستای محور آن است، احتمالا در اواخر قرن یازدهم احداث شده است. بارزترین جنبه این مدرسه، سازمان بخردانه و تقارن فوق‌العاده آن است. در هر حال این مدرسه به حیاطی مجهز است که ایوان‌های محوری و رواق های، رو به آن باز می‌شوند. عقب این رواق خوابگاه‌های طلاب قرار دارد که مشتمل بر اتاق‌هایی کوچک و تنگ است با حداقل روشنایی و چند طاقچه. یکی از جالب‌ترین وجوه این مدرسه مجموعه ساختمان ورودی آن است. این ساختمان مشتمل بر دو اتاق مشابه است که قرینه یکدیگر ساخته شده و برای ملاقات‌های عمومی در نظر گرفته شده‌است. وجود محراب در یکی از اتاق‌ها نشان می‌دهد که از آن به عنوان مسجد استفاده می‌شده است. راه ارتباط این اتاق‌های گوشه نیز از قسمت ورودی و هم از حیاط مدرسه است.
از دیگر ساختمان های موجود در مجموعه نقشبندیه، خانقاه است. خانقاه محل تجمع و زندگی صوفیان است و در کل اقامتگاهی است که به مفهوم محلی برای آسایش و اعتکاف همواره برای اجتماع صوفیان وجود داشته است. خانقاه ها به فراخور ابعاد و اهمیت و موقعیت فضاهای متعدد و مختلفی دارند. این خانقاه نیز شامل یک حیاط مرکزی و رواق های طولانی در اطراف آن، مرکزی برای ورود مسافران، حجره هایی برای مقیمان و تالارهایی برای گذاردن اعمال گروهی و نیایش است. در این مکان، عملکرد آموزشی از اهمیت خاصی برخوردار است. این خانقاه اتاقی بزرگ دارد که در آن مراسم صوفیه اجرا می‌شود و دارای اتاق‌های فرعی برای خلوت گزیدن است. احتمالا این خانقاه، خانقاه اصلی نبوده که خواجه بهاءالدین در حیات خود از آن استفاده می‌کرده است؛ بنابراین این خانقاه بیشتر جنبه یادبود داشته است. وجود موزه طريقت نقشبندي نیز در مجموعه آرامگاهي خواجه بهاء الدين نقشبند، باعث افزايش اطلاعات زايرين و محققين مختلف مي باشد كه حال و هواي خاصي به اين مکان مقدس اسلامي بخشيده است. باید به نهادهای خیریه و موقوفات انضمامی این بنا هم اشاره کرد که قادر است که حداقل به طور موقت غذا و مسکن را برای عده ای فراهم آورد.

تزیینات مجموعه نقشبندیه
در ذکر ویژگی های تزیینی این مجموعه، مهمترین نکته استفاده از آجر به منظور ساختمان و همچنین استفاده های تزیینی از آن است که در این مجموعه به فراوانی مشاهده می شود. به طور کلی به غیر از گنبد، در قسمت های مختلف بنا از آجر به دو منظور استفاده شده است: به صورت سطوح تزیینی و بخش هایی از حجم های معماری مانند دیوارها، فضای لچک طرفین طاق ها و … . تغییر در نوع آجرکاری نیز تنها به منظور تاکید روی خطوط عمده بنا نمی باشد، بلکه به منظور متمایز کردن سطحی که قصد تزیین آن را داشتند نیز استفاده شده است. در مناره و دیوارها نیز آجر است که سطح بنا را پوشانده و تزیینات در این موارد عبارت است از ایجاد طرح های تزیینی با استفاده از طرزهای مختلف چیدن آجر.
تکنیک تزیینی دیگر مورد استفاده گچبری است اما در این مورد گچ را به سادگی روی دیوار مورد استفاده قرار نداده اند بلکه این کار بر اساس خطوط عمده بنا انجام شده است. تزیین عمده دیگر مورد استفاده در این بنا، کاشی و آجر لعابدار است که استفاده همه جانبه از رنگ را در آن امکان پذیر ساخته است. در اینجا تکنیک استفاده از رنگ برای مشخص کردن عناصر ساختمانی یا تزیینی به منظور تاکید بر برخی قسمت های ساختمان یا تزیین است.

07

تصویر7: نمونه هایی از تزیینات مجموعه

از مشخص ترین عناصر مزین این بنای مذهبی دروازه ورودی آن است. دلیل استفاده از پیش طاق یا طاق ورودی به این ترتیب احتمالا این بوده است که این دروازه با بزرگی و زیبایی خود احتمالا به نحوی بیانگر شخصیت و بزرگی خواجه بهاءالدین می بود. به هر حال تمام نمای ورودی ترکیبی است که دروازه در مرکز آن قرار گرفته است.

08

تصویر8: ورودی مجموعه

از موضوعات تزیینی این مجموعه ستون به صورت تکی یا مجتمع، سر ستون ها، پایه ستون ها و مقرنس را می توان نام برد. مورد دیگر عناصر گیاهی است که اگر به آن تنها از نقطه نظر میزان طبیعت گرایی بنگریم نیز به خطا رفته ایم. زیرا به معنای دیگر آن ها در احساس شدیدی از زندگی معنوی است که به تزیینات می دهد. از هندسه نیز به وفور در تزیینات بهره گرفته شده است. رایج ترین طرز استفاده نیز کاربرد آن در طرح ها و اشکال اصلی است.
به این ترتیب در مجموعه نقشبندیه، بناهایی به وجود آمده که ظرافت و دقت توجه به معنویت در گوشه گوشه آن قابل مشاهده است.

نتیجه گیری
در نگاهی اجمالی به مجموعه نقشبندیه بسیاری از رسوم معماری تیموری در آن قابل مشاهده است، از اصول کاربرد گنبد گرفته تا انواع تزیینات آجری.به علاوه به کارگیری انواع تزیینات طبیعت گرا و نیز عناصر گوناگون طبیعی نظیر آب، گیاه و …. به درستی توجه به طبیعت را در معماری و ساخت این مجموعه نمایان می سازد. همینگونه است مراسمی که در مواقع مختلف سال با تغییر فصول و بر پایه طبیعت گرایی در این مجموعه صورت می گیرد.  این نکات به خوبی اثر پذیری ساخت این مجموعه را از فرهنگ ایرانی و اسلامی آشکار ساخته و گواهی است بر تاثیر متقابل فرهنگ، معماری و عناصر بومی منطقه با فرهنگ و معماری ایرانی و اسلامی.

فهرست منابع و ماخذ:

  1. براند، روبرت هیلن(1385). معماری اسلامی، ترجمه باقر آیت اله زاده، تهران، نشر روزنه.
  2. زرینکوب، عبدالحسین (۱۳۵۶). ارزش میراث صوفیه، تهران، انتشارات امیرکبیر.
  3. ویلبر، دونالد نیوتن. معماری تیموری در ایران و توران، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور.
  4. هیل، درگ و گرابر، اولگ (۱۳86). معماری و تزیینات اسلامی، ترجمه مهرداد وحدتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
  5. (۱۳۷۳). ماهیت تحولات در آسیای مرکزی، تهران، انتشارات وزارت امور خارجه.
  6. http://www.chn.ir/news/?Section=1&id=26723
  7. http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-762f01d6facb4814b195f7f1a0bf39c1-fa.html
  8. http://hajj.ir/hadjwebui/library/wfViewBookPage.aspx?bookId=1444&pageNumber=140#id957_p957
  9. http://hajj.ir/hadjwebui/library/wfViewBookPage.aspx?bookId=1444&pageNumber=210#id1128_p1128

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *