نام: علی
نام خانوادگی: علایی
سمت: استادیار گروه معماری دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی و معاونت پژوهشی دانشکده.
چندي پيش مطلع شديم موضوع پايان نامه جناب آقای دكتر علايي در رابطه با باغ ايراني بوده است. در همين خصوص قرار ملاقاتي از جانب نشریه با وي ترتيب داده شد.
در ابتداي جلسه بعد از معرفي و گپ و گفت مختصري موضوع نشريه اينترنتي و انجمن معماران منظر ايران مطرح شد. جلسه مصاحبه با اين سوال شكل رسمي به خود گرفت كه:
در چه مقطع تحصيلي شما موضوع باغ ايراني را براي پايان نامه خود انتخاب كرديد؟ و نوع رويكرد پايان نامه شما چگونه بود؟
باغ ايراني موضوع رساله كارشناسي ارشد من بود. در واقع پايان نامه من متوجه جنبه طراحي بود. تقريباً بين سال هاي 1369 و 1370 اين پژوهش انجام شد.
شما به عنوان يكي از دانشجويان پيشكسوت كه اين موضوع را براي پاياننامه خود انتخاب كرديد، باغ ايراني را در اين پژوهش چگونه ديديد؟
علاقه مندم پاسخ را طور ديگري مطرح كنم. در واقع در آن مقطع زماني من بيشتر روي دو موضوع متمرکز بودم، نخست هدفم که بيشتر يك تمرين طراحي معماري بود و دوم علاقه شخصي من كه به معماري ايراني توجه داشت.
معماري ايراني دو جنبه خيلي مهم دارد؛ نخست جنبه عملكردي و فانكشنال آن است و دوم مربوط به مسائل زيبايي شناسي و ايجاد حس و حال و توليد فضا است. من در اين تمرين ميخواستم كه از جنبه كاركردي و فعاليتي فاصله بگيرم و بيشتر روي توليد فضا متمركز شوم. موضوع طراحي من يك فضاي باز شهري در اصفهان بود. انتخاب سايت در شهر اصفهان از طرفي، موضوع پروژه را واقعي ميكرد و از طرف ديگر بهانه طراحي معماري به سبك ايراني را براي من كامل ميكرد.
اگر شما بخواهيد معماري اي انجام دهيد كه كمتر به عملكرد بپردازد و بيشتر متوجه احساسات فضايي باشد بهترين نوع اين طراحي، طراحي در فضاي باز و در بهترين شكل آن طراحي باغ ايراني است. من بيشتر به دنبال يك تمرين طراحي فضا بودم. موضوعي كه كمتر بهانه فانكشنال داشته باشد.
آنچه باغ ایرانی را از کالبد ساده خودش خارج می کند مفاهیم نهفته در باغ است، شما در طرح خود چگونه از این سادگی پیچیدگی استخراج کردید؟
چه در گذشته و چه در حال حاضر تصور من نسبت به باغ ایرانی چنین نبوده است. باغ ایرانی اصلاً ساده نیست و به یک مستطیل و محور عمود بر هم ساده نیز ختم نمی شود. با توجه به این تصور عمومی اشتباه، آن زمان هم من چنین تصوری نداشتم. در باغ ایرانی اتفاقات زیادی می افتد که ما تنها ظاهرش را می بینیم. این در حالی است که از نظر من ظواهر هم چندان به هم شبیه نیستند و به همین سادگی ما مطلب را در مورد باغ ایرانی ساده گرفتیم. چرا که آن را نشناختیم و اگر بشناسیم متوجه مطالبی در ظاهر و باطن آن می شویم که بسی بی نظیر و متنوع است.
من فکر می کنم تازه در ابتدای راه شناخت باغ ایرانی هستیم. ما حتی نمی دانیم حدود این شناخت به کجا ختم می شود. آن زمان من مطمئن بودم وارد حوزه ناشناخته ای می شوم. البته در آن وقت این مسئله چندان برای من مهم نبود که تمرین طراحی معماری. در حقیقت من آن سوژه را بهانه ای برای کار قرار دادم.
تمرین در فضای باز بین دانشجویان زمان شما کار نویی بود چرا که دانشجویان بیشتر به کالبد می پرداختند، آیا دیگران هم روی این موضوع تمرکز یافته بودند؟
حقیقتاً خاطرم نیست؛ اما بعید می دانم. شخصاً فضای باز و بسته را جدا نمی دیدم و اکنون هم جدا نمی بینم. آنچه برای من اهمیت داشت جداکردن فضای باز و بسته نبود، بلکه تمرینی بود که عملکرد اندکی داشته باشد و در عین حال جوابگوی یک تمرین کارشناسی ارشد نیز باشد. بدین ترتیب که کارکرد را به حداقل برسانیم و به طراحی فضا بپردازیم. در مجموعه ای که من طراحی کردم اتفاقاً ساختمان های زیادی وجود داشت که مساحت آنها چندین برابر زیر بنای ساختمان های طراحی شده توسط دوستانم بود. اما هم چون باغ هشت بهشت که در آن به چشم آمدن کوشک مطرح نیست، در پروژه من نیز بحث های فهم فضایی، ادراک، اندازه ها و نسبت ها بود که اهمیت می یافت. در آن جا عملکرد بسیاری از ساختمان های من نظاره یک منظر خوش و یافتن حال و هوایی دگر بود.
در حقیقت تولید همین حس و حال عملکرد شما می شد، فکر می کنید چقدر در تولید فضا موفق بودید؟
کاملاً درست است. نمی توانم بگویم آن زمان چقدر موفق بوده ام، در این زمان اگر بخواهم آن تمرین را انجام دهم تلاش های دیگری خواهم کرد. روی هم رفته فکر می کنم خیلی هم ناموفق نبودم و در حدود 60-70 درصد به نتیجه رسیده بودم. این موضوع برای من مانند قله ای بود که ممکن است فتحش نکرده باشم ولی فکر می کردم تا به حال هیچکس به سمتش هم نرفته است.
در آن زمان قاعدتاً سعی شما بر پیاده کردن مفاهیم باغ ایرانی در کارتان بوده است. به خاطر دارید که به چه مفاهیمی رسیده بودید و ذات باغ ایرانی را چگونه می دیدید؟
پاسخ به این پرسش سخت است، چون در حال حاضر نیز افکارم تا حدودی تغییر یافته و قادر به تفکیک تفکر آن زمان و اکنون نیستم. ولی قاعدتاً در آن زمان در لایه های اولیه ماجرا بودم به عنوان مثال این که باغ ایرانی خیلی متنوع است و اصلاً یک صورت ساده ندارد. باغ ایرانی می تواند محتوی و خیال های متعددی ایجاد کند ولی این که چگونه؟ محدود بود به نمونه هایی که می شناختم. خاطرم هست آنجا یکسری تمریناتی انجام دادم که نمونه های مشابهش نبود ولی فکر می کردم می تواند اینگونه هم باشد، که اتفاقاً بعدها هم نمونه اش را دیدم. مجموعه ای که من طراحی کردم مجموعه ای از باغ ها بود. یکی از این باغ ها، باغ پر درختی کنار رودخانه شد که به سادگی یک کوشک و آب نما و اتصالاتی ساده به رودخانه داشت و سادگی باغ ایرانی را می شد در آن دید. آن زمان نمونه ای از این باغ ندیده بودم ولی بعدها مشابه این باغ را در کشمیر دیدم و یا در مورد همگام کردن راه رفتن نامنظم کنار رودخانه و فضای باغ ایرانی، آن زمان تصوری که امروز نسبت به این موضوع دارم را نداشتم. به عنوان مثال اتفاقاتی را که در آینه خانه کنار زاینده رود می افتد را به این شکل درک نمی کردم ولی کارهایی در آن حال و هوا انجام دادم. در مجموع تا حدودی کار انجام شد اما به شخصه نیز به باقی ماندن راهی طولانی واقف بودم. امروز هم فهم صحیح باغ ایرانی و استفاده از آن در شرایط روز کار ساده ای نیست و نیازمند تلاشی درخور است.
در این بخش از مصاحبه پرسشی در رابطه با باغ ایرانی در گذشته و ارتباط آن با با معماری منظر امروز مطرح شد، از آنجا که این پرسش بحث را به آموزش معماری منظر سوق داده و پرسش های دیگری را می پروراند، با نظر جناب آقای دکتر اعلایی مباحثه در این زمینه به جلسه ای دیگر با عنوان آموزش معماری منظر موکول شد.
امروزه در کار حرفه ای معماری منظر چگونه می توانیم از گذشته باغ ایرانی استفاده کنیم؟
بسیار سخت است. من نیز در ابتدای راهم. موفقیت در این راه نیازمند شناخت صحیح و دقیق از گذشته معماری ایرانی است. هیچ کاری را نمی توان به درستی انجام داد مگر به شناخت خوب و کافی، در حقیقت شناخت اصل ماجراست. در دنیای امروز انسان نباید کاری را که در آن توانایی ندارد و وقت زیادی می برد انجام دهد بلکه می بایست در همان شاخه ای که می شناسد تلاش کند و آن را بیشتر بشناسد. مهم سوژه نیست، توانایی ما و امکاناتمان در شناخت سوژه هست که اهمیت دارد. اتفاقی که شما از آن صحبت می کنید ایده آل است. اینکه من علاقه مند باشم به معماری ایرانی و بخواهم در این دستگاه بنوازم، زحمت فراوان دارد. باغ ایرانی هم اینگونه است و اتصال آن به کار حرفه ای معماری منظر بسیار عالی است اما دراین دستگاه نواختن کار ساده ای نیست. در این مسئله نمی بایست ظاهر بین بود بلکه می بایست با مطالعه و تحقیق موضوع را شناخت و با ممارست آن را حادث کرد. ممکن است به نسل من و شما نرسد اما برای نسل های آتی باقی خواهد ماند.
در جلسه دفاع از پایان نامه شما چه اتفاقاتی افتاد؟
جلسه خوبی بود گرچه چالش هایی هم وجود داشت. استاد راهنمای من جناب آقای مهندس نوایی بودند. چندین مشاور از جمله مرحوم ابوضیاء به من کمک کردند. در کنار بحث هایی که بود اکثراً رضایت داشتند. یکی از این بحث ها این بود که چرا برای پروژه طراحی دو کتاب رو ترجمه کردی.
نمرتون خاطرتون هست؟
موضوع پروژه من به گونه ای بود که بین رد شدن و نمره خیلی خوب قرار داشت! دقیقاً هم خاطرم نیست، فکر می کنم بین 18 و 19.
از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزاریم. امیدواریم در آینده نیز از دانش و نقطه نظرات شما در نشریه الکترونیکی منظر بهره مند شویم.
"دانلود فایل های پیوست مطلب" ----------------------------------------------------------------------------------------- مصاحبه با جناب آقای دکتر علی علایی (368.7 KB)      تعداد دانلود: 0      زمان آخرین دانلود: دوشنبه, 30 نوامبر -0001 ------------------------------------------------------------------------------------------