ايشان تا سال1385رياست دانشكده هنردانشگاه تربيت مدرس را داشته و هم اكنون مديريت گروه شهرسازي اين دانشكده را برعهده دارند. زمينه هاي پژوهشي ايشان هنر، معماري و شهرسازي ميباشد. ايشان برنده مدال طلاي C.C.A از دانشكده معماري چنديگر هند در سال1983، مدال دانشگاه پنجاب در سال 1984و عضويت افتخاري و مدال انجمن مهندسين هند ميباشند. دكترپورجعفر تاكنون بيش از صد مقاله در حوزههاي هنري، معماريوشهرسازي و يك كتاب با عنوان”راهنماي تصويريآئيننامه زلزله2800″ بهطبع رسانده و در زمينه معماري ايران و هند پژوهشهاي متنوعي را بهانجام رساندهاند. همچنين طراحي و اجراء پروژههاي معماري و تحقيقاتي مختلف در ايران و خارج از كشور، مانند طراحي و اجراء خانه فرهنگ جمهوري اسلامي ايران در دهلينو و پروژههاي بسيار ديگري در شهرستانهاي ديگر هند، تدوين طرحهای جامعي مانند طرح جامع شهرستان لنگه، تدوين طرحهاي تفصيلي مانند طرح تفصيلي بنادر لنگه و كنگ، و بسياري طرحهاي ساماندهي روستائي، مكانيابي و برنامهريزي برج ميلاد، طراحي مجموعه فرهنگسراي حافظ شيراز، برنامه ريزي و طراحي پارك فنآوري مدرس، طرح ساماندهي دانشگاه تربيت مدرس و طراحي شهري محيطي رود-دره دارآباد در تهران، از جمله سوابق حرفه اي ايشان مي باشد.
با سلام و تشكر از حضرت عالي كه درخواست مصاحبه را با نشريه اينترنتي منظر را پذيرفتيد. در راستاي اطلاع رساني در مورد نقطهنظرات صاحبانانديشه، اين مصاحبه هدف خود را روشنساختن دورنماي پيشروي معماريمنظر در ايران قرارداده. از اين رو سئوالاتي كه پيشروي شما قرار دارد، حول معماريمنظرايران و پيوندهاي كه با طراحي و معماري منظر ملل همجوار با فرهنگ ايراني مانند هند، چين و ژاپن، شكل گرفته است.
به نظرحضرت عالي مهمترين مولفههايي كه طراحي منظر ايران را با نمونههاي مشابه خود در هند، چين و ژاپن پيوند ميدهد، كدام بوده و شما چشمانداز روابط هنري در اين زمينه را براي طراحيهاي آينده به چه صورت مي دانيد؟
به نظر بنده آنچه موجب هم نهادي نمونه هايي از طراحي منظر ايران و برخي كشورهاي همسايه همچون هند گرديده است بيشتر به بينش هاي اعتقادي و معنوي مربوط مي شود. البته مسائل سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي هم در طول تاريخ تاثيرات قابل ذكري داشته اند. لازم به ذكر است كه بيشترين تاثيرپذيري در شبه قاره رخ داده است كه از زمان سكونت آريائيان آغاز، در عصر هخامنشيان، اشكانيان، ساسانيان و خصوصاً بعد از اسلام نمونه هاي بسياري كه داراي مولفه هاي مشابه هستند قابل ذكر مي باشند. باغ هاي طراحي شده در دوره گوركانيان هند در كشمير، دهلي و در اگرا از جمله موارد مذكور مي باشند.
علاوه بر آن معيارهاي طراحي مشابه و اصطلاحات و فرهنگ معماري مورد استفاده شبيه به هم، حضور سياستمداران و زنان ايراني تبار در دربار حكومت، حضور هنرمندان و معماران ايراني، ارتباطات سياسي، اقتصادي و رواج زبان فارسي به عنوان زبان رسمي حكومت گوركانيان نيز از جمله عوامل اين تاثير و تاثرات مي باشد. متاسفانه برنامه ريزي براي روابط آتي در حد گذشته نيست.
وضعيت معماري منظر ايران را در زمينههاي آموزشي، پژوهشي و اجرائي در چهسطحي ميدانيد و براي بهترشدن وضعيت كنوني چه راهحلهايي را پيشنهاد مينمائيد؟
بحمدالله وضعيت آموزشي-پژوهشي و توجه به معماران منظر در اجراء در سطح قابل قبول و رو به پيشرفتي است. تنها مشكلي كه تاحدودي حس ميكنم تداخل اين تخصص با تخصصهاي ديگر و نشناختن راه اصلي مربوط به معماري منظر و پرداختن به آن است كه در بعضي موارد مشاهده مي شود. اين بدين مفهوم است كه گهگاه دانشجوي معماري منظر بيشتر به طراحي شهري ميپردازد و آنقدر كه با عناصر سخت و مصالح ساختماني كار ميكند، كمتر به تركيب و طراحي با عناصر نرم و طبيعي مي پردازد.
اين موضوع به اين علت است كه بيشتر تمرينات دانشجويان در زمينه طراحي معماري است و نه طراحي معماري منظر. ان شاء الله به مرور زمان اين مشكل هم حل خواهد شد و آينده درخشاني در پيش رو خواهيم داشت.
موقعيت امروز طراحيمنظر ايران در پهنه وسيعتر آسيا را در تقابل با نمونههايغربي خود در چه جايگاهي دانسته و چگونهميتوان از ارزشهايسنتي-بومي دربرابر ارزشهايمطرحشده در سبكهايقرنبيستم و مانند آن محافظت نمود؟
در سطح بسيار خوبي است زيرا انديشههاي مربوط به معماري منظر در آسيا و ايران و ديگر كشورهايي مانند هند، چين و ژاپن داراي ريشههاي عميق معنوي است. اين ريشه ها خودبخود جوانه ميزنند و در دوران معاصر هم به طرق گوناگون خودنمائي ميكنند.
راه هاي نوينكردن فنآوريهاي معماريمنظرگذشتهايران را در دورانجديد در چه مي دانيد؟
بهرهگيري بيشتر از پروسههاي علمي برنامهريزي معماري منظر و استفاده از رشتههاي پشتيبانيكننده مانند خاكشناسي، آبياري، باغباني، كشاورزي و اكولوژي و به طور اعم رشتههايي كه اطلاعات علمي مفيدي را در اختيار طراح براي طراحي بهتر قرار مي دهند.
توجه به برخورد تخصصي بيشتر در پروژههاي طراحيمنظر و پرداختن به تمرينهاي بيشتري در زمينه طراحي با عناصر طبيعي، كمبود پژوهشهاي موردنياز ميان رشتهاي و توجه بيشتر به پايداري واقعي در معماريمنظر. هم اكنون موضوع پايداري بيشتر بهصورت كلامي مطرح است تا در واقعيت و اجراء. دليل قابل مشاهده و ملاحظه آن چمنكاريهاي بيشازحد در سطح شهرتهران است كه نگهداري آن با شرايطاقليمي و كميآب، ناپايدار ميباشد و يا كاشت بسياري از گياهاني كه شرايط نگهداري آن چندان سازگار با اقليم نيستند.