01
معماری منظر، علمی طبیعت‌گرا و ناشناخته است با تلفیق خاطرات و زیبایی شناسی برای فضای بیرونی شهر.
میترا اسدنیا: دكتر «سید امیر منصوری» استاد دانشگاه و فارغ التحصیل رشته معماری منظر یا «Landscape» از دانشگاه لاویلت و دكترای تاریخ معماری از دانشگاه سوربن فرانسه است.
او پس از مراجعت به ایران برای نخستین بار اقدام به تدریس و تاسیس رشته معماری منظر در دانشگاه تهران كرده است. این دپارتمان در دانشگاه تهران از سال 80 تاكنون در مقطع كارشناسی و كارشناسی ارشد فعال بوده و قرار است از سال 84 در مقطع دكترا فعالیت خود را آغاز كند.
منصوری علاوه بر تدریس و فعالیت‌های آكادمیك در زمینه پژوهش و اجرای پروژه‌های متعدد باغ‌سازی و معماری منظر با دستگاه‌های دولتی به ویژه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز همكاری نزدیك داشته است. اجرای پروژه سامان‌دهی باغ‌های تاریخی در عباس‌آباد بهشهر و پردیس كورش در چرخاب بوشهر از جمله این طرح‌هاست.
از آنجا كه معماری منظر از جمله اصطلاحات علمی جدیدی است كه حتی در میان بسیاری از كارشناسان و متخصصان رشته معماری نیز ناشناخته مانده است، با دكتر منصوری در این زمینه به گفت و گو نشستیم.

معماری منظر چیست و چه تعریفی دارد؟
معماری منظر، علمی است نو، طبیعت‌گرا، مخاطب محور و عملكرد گرا و ناشناخته در ایران كه با تلفیقی از خاطرات، نیازها و زیبایی شناسی مشترك مردم، فضای بیرونی شهر را طراحی و هدایت می‌كند. اما در پروژه‌های سیما و منظر شهری در سراسر كشور، عدم تخصص و بی‌توجهی به اصول و تكنیك‌های مربوط به سیما و منظر شهری سبب تكرار، تشابه و التقاط ناموفق سبك‌های خارجی و داخلی و گاه نابودی عناصر و بافت‌های ارزشمند تاریخی شده است.
عبارت و ترجمه نادرست واژه شهرسازی، ناآگاهی از اصول علمی و تكنیك‌های رایج در معماری منظر، سبب شده كه مسوولان (حتی اكثر كارشناسان معماری) تصور كنند شهر را همانند ساختمان می‌توان ساخت، در حالی‌كه شهر یك پدیده جاندار همانند انسان است كه آن‌را نمی‌توان ساخت، بلكه تنها می‌توان مطابق با استعداد‌هایش هدایت كرد. نظر شما در این باره چیست؟
معماری منظر، شاخه‌ای است منشعب از رشته معماری در تعریف و كاركرد كلاسیك آن كه مجموعه گسترده‌ای را از طراحی اشیا و لوازم صنعتی گرفته تا ساختمان و محوطه‌های شهری و راهسازی و… در بر می‌گرفت. اما از قرن 19 به بعد به تدریج به رشته‌ها و شاخه‌های متعددی تقسیم شد كه آنها را با عناوینی چون طراحی ساختمان و شهرگرایی یا Orbanism كه در فارسی به غلط شهرسازی ترجمه شده، می‌شناسیم. این تقسیمات اگرچه از قرن 19 مطرح شده اما تنها طی 3 یا 4 دهه اخیر است كه هر یك از این رشته‌ها به طور حرفه‌ای و سازمان یافته و مستقل از رشته معماری در زمینه‌های مختلف متمركز شده‌اند. به گونه‌ای كه معماران ساختمان تنها به طراحی توده حجمی ساختمان با استفاده از مصالح معدنی یا سینستیك (Synsetic) یا مصنوعی متمركز شدند و رشته Orbanism یا شهرگرایی یا به اصطلاح رایج در ایران «شهرسازی» نیز به اعتبار اینكه شهر مقوله‌ای صرفاً متكی به معماری نیست و تئوری یا اصول خاص خود را دارد از این مجموعه كلی مجزا شد. رشته معماری منظر نیز در همین راستا رشته‌ای مستقل و بسیار جدید است كه به طراحی فضاهای باز بیرونی می‌پردازد. طبیعتا این فضا هم عناصر متنوعی دارد كه از درختان و گیاهان گرفته تا حوض و استخر و جوی‌ها، پیاده رو یا پیاده راه‌ها و خیابان‌ها، پارك‌ها، مبلمان شهری و مانند آن را در بر می‌گیرد. این عناصر عمدتا در محدوده‌ای جای دارند كه دانش كلاسیك معماری در این زمینه چندان جوابگو نبوده است. در واقع معماری منظر یك بسته نرم‌افزاری كامل است كه مجموعه عوامل موثر بر طراحی فضاهای بیرونی را مورد بررسی قرار داده و بر اساس امكانات یا محدودیت‌های آن، سیما و  منظر شهری را طراحی و برنامه ریزی می‌كند.

منظور از عوامل موثر بر طراحی فضاهای بیرونی چیست؟
عوامل موثر بر فضاهای بیرونی عمدتاً شامل تمام جنبه‌های زیبایی شناسی، فرهنگی، هویتی، اجتماعی، اقتصادی و تمام شرایط و ویژگی‌های انسانی شامل تاریخ، سنن، آداب، روانشناسی فردی و اجتماعی است. به طور كلی عوامل موثر بر فضاهای بیرونی یا محیط خارجی مجموعه پارامترهایی است كه برای یك زندگی جمعی مطرح و مورد نیاز است پارامترهایی كه عمدتا غیر مادی است و از جنس معیارهای مورد نظر در طراحی توده حجمی ساختمان نیست.

 معماری منظر به عنوان یك رشته فنی _ هنری در طراحی سیمای شهری چه اهدافی را مد نظر قرار می‌دهد و چه تمایز یا اشتراكی با سایر رشته‌های مربوط به معماری دارد؟
سه هدف به طور عمده در معماری منظر مورد توجه است و كسانی كه تئوری‌های مربوط به این رشته را مطالعه می‌كنند، می‌آموزند كه طراحی فضاهای بیرونی یا جمعی یا همان Public space، نخست از لحاظ فرهنگی _ هویتی همچنین زیبایی‌شناسی هنری و سرانجام از لحاظ كاركردی یا عملكردی، چگونه باید باشد و به چه مواردی باید توجه شود. بنابراین یك معمار منظر بخش مهمی از عمر یادگیری‌اش را صرف آموختن این وجوه می‌كند. توجه به وجه زیبایی شناسی هنری بیشتر به خوانایی محیط منجر می‌شود و وجه فرهنگی _ هویتی، مسایل نشانه شناسی و ذهنی انسان‌ها را در بر می‌گیرد و توجه به وجه عملكردی به معنی توجه به تامین نیازهای عمومی مخاطبان یا استفاده كنندگان است. در حالی كه معماری توده ساختمانی بیشتر به ایستایی و مقاومت بنا و مسایلی از این دست می‌پردازد همین طور  طراحی صنعتی كه بیشتر به طراحی ابزار و وسایل صنعتی می‌پردازد. البته این رشته فصل مشترك زیادی هم با سایر رشته‌ها دارد اما دنیای امروز این تقسیم بندی‌ها را بر هم زده است. در عین حال رشته معماری منظر علم یا حرفه‌ای میان رشته‌ای یا inter disipliner است كه مرزهای مشتركی با سایر رشته‌ها دارد ولی نگاه تازه‌ای به معماری محیط یا فضای بیرونی دارد كه به ویژه در كشورهای پیشرفته صنعتی طی دهه‌های اخیر رشد سریع و اهمیت چشمگیری یافته است.

مهمترین علت رشد سریع این رشته در كشورهای پیشرفته صنعتی چیست؟
محبوبیت و اهمیت فضاهای عمومی و كاركرد آن برای مردم كه علاوه بر مردم و سكنه بومی هر منطقه، ویژگی‌های آن كاراكتر خاص از شهر را به نمایش می‌گذارد و معرف آن شهر است. و از این رو در صنعت گردشگری نیز اهمیت خاصی دارد. به عنوان مثال یك گردشگر در شهری همانند پاریس، برای آشنایی با این شهر و جنبه‌های مختلف فرهنگ عمومی آن، داخل بناها و ساختمان‌های عمومی شهر نمی‌شود، بلكه در فضاهای عمومی همانند خیابان شانزه لیزه، برج ایفل و… گردش می‌كند كه از جنس فضاهای بیرونی است. فضاهای بیرونی هدف عمده تمام توریست‌ها برای آشنایی و دیدار از شاخصه‌های فرهنگی _ اجتماعی یك شهر یا منطقه است كه اینها همه در ذیل معماری منظر جای می‌گیرد و امروزه با منافع ملی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جوامع مختلف به شدت مرتبط شده است.

در حال حاضر معماری منظر در ایران چه جایگاهی دارد و متخصصان و اولیا امور تا چه حد در برنامه‌ریزی‌های مرتبط با سیمای شهری به تئوری و تكنیك‌های مرتبط با آن توجه می‌كنند؟
رشد كاربرد اصول معماری منظر در ایران اگر نگوییم در حد صفر، در حد یك است و به‌رغم اهمیت و رشد سریع این رشته در جهان، توجه به این رشته در ایران صرفاً، در سطح محافل آكادمیك و دانشگاهی مطرح است. بنابراین تنها می‌توان به فارغ التحصیلان امیدوار بود كه در آینده در این رشته تخصص لازم را كسب و كار جدی خود را به طور حرفه‌ای آغاز كنند. اما آنچه تاكنون در طراحی فضاهای بیرونی كشورمان صورت گرفته، عمدتاً توسط معمارانی انجام شده كه نه متخصص معماری منظر، كه علاقه‌مند به طبیعت بوده‌اند. از این‌رو به دلیل عدم توجه به اصول و تكنیك‌های اساسی در این رشته، در 95 درصد از پارك‌های كشور شاهد تكرار و تشابه عناصر و تزیینات هستیم. زیرا طبق تعاریف كلاسیك، پارك عبارت است از مجموعه‌ای از درختان با مسیر‌های مارپیچ و استخرها، در حالی‌كه در تعاریف و تئوری‌های جدید معماری منظر هر پارك متناسب با امكانات نیاز مخاطبانش طرحی ویژه و منحصر به فرد را ایجاب می‌كند و درست همانند یك فیلم در سینما، حرف خاصی برای مخاطب دارد و مخاطبان در این فضاها، فقط درخت و آب و چمن نمی‌بینند، بلكه رشد می‌كنند و می‌آموزند زیرا در این پارك‌ها اموری چون مرور خاطرات، دیدارهای اجتماعی با گروه‌های مختلف مردم و… امكان‌پذیر است. در معماری منظر، طراح فضای عمومی باید در یابد كه انسان‌ها و مخاطبان در هریک از فضاهای عمومی به چه چیزی نیاز دارند، این مكان در چه فضای اجتماعی _ اقتصادی واقع شده و در نهایت چگونه می‌توان آن را طراحی كرد. بنابراین معماری منظر، رشته‌ای كاملاً طبیعت‌گرا، عملكردگرا و مخاطب محور است كه به جنبه‌های تاریخی _ هویتی و خاطرات جمعی و روان شناسی و كلاً نیاز روانی مخاطبانش توجه جدی دارد. زیرا نیاز روانی مخاطب در موفقیت طراحی برای یك فضای عمومی نقش تعیین كننده‌ای دارد. یك بانك اگر معماری بدی داشته باشد، فرد برای گذران امور بانكی خود ناگزیر از مراجعه به آن است. اما یك پارك اگر بد ساخت یا بی‌ارتباط با نیازهای فرد باشد، به سرعت و به آسانی طرد و رد می‌شود. به دلیل تجارب ناخوشایند سال‌های گذشته، برخی از مسوولان و اولیا امور نیز متوجه اهمیت این رشته شده‌اند اخیراً برخی دستگاه‌های دولتی همانند شهرداری و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در سامان‌دهی و اجرای برخی پروژه‌های خود به رشته معماری منظر و روش‌های آن در اجرای این پروژه‌ها توجه كرده‌اند اما این‌ها همه در حد گام‌های آغازین است.

مشخصا كدامیك از پروژه‌های سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به معماری منظر و تكنیك‌های مطرح در این رشته علمی _ هنری توجه داشته است؟
در حال حاضر گروه پروژه‌های منظر و محیط كه به تصویب شورای گسترش آموزش عالی هم رسیده است طراحی و اجرای چند پروژه را بر عهده گرفته است كه از جمله آنها زندان قصر در تهران است، دیگری پردیس كوروش در چرخاب برازجان و همچنین سامان‌دهی باغ‌های تاریخی عباس‌آباد بهشهر كه سایت ناشناخته و بكری است كه آثاری از دوره تاریخی و پیش از اسلام حداقل از عصر ساسانی تا صفویه در آن موجود است. مورد دیگر پروژه صفه فرهاد تراش بیستون است كه البته ناتمام مانده و دیگری یك پروژه تفریحی فراغتی است در نزدیكی شوشتر كه به سفارش وزارت نیرو در دستور كار كارشناسان قرار دارد. اما همین جا ضروری است كه تاكید كنم سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با توجه به نوع مسوولیت و ماهیت فعالیتی كه دارد بیش از هر نهاد و دستگاه دیگری مصرف كننده و متقاضی به كارگیری اصول و تكنیك‌های معماری منظر در هدایت و برنامه‌ریزی فضاهای بیرونی است. زیرا تبدیل تمام سایت‌های تاریخی طبیعی موجود در كشور به یك قطب یا هدف گردشگری، مستلزم اجرای پروژه‌های سامان‌دهی ویژه‌ای است كه انحصاراً در تخصص معماری منظر است. از آن‌رو كه ایجاد جاذبه یا هدف‌های گردشگری به معنی اجرای پروژه‌هایی مخاطب محور است كه مبتنی ‌بر نیازها و علایق گردشگران است. نیاز و علایق افراد نیز مسبوق به گرایشات فرهنگی، اجتماعی و طبیعی آنهاست. پس از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، شهرداری‌ها سازمان محیط زیست و سازمان مسكن و شهرسازی و… به ترتیب متقاضیان و مصرف كنندگان خدمات تخصصی ویژه‌ای هستند كه رشته معماری منظر ارایه می‌كند. در حال حاضر طی بررسی‌های صورت گرفته در مجموعه دارایی‌های موجود در حوزه باغ ایرانی، به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری پیشنهاد شده است كه در برنامه‌های استراتژیك این سازمان،باغ های عباس آباد بهشهر به عنوان یكی از نقاط استراتژیك باغ‌های ایرانی ثبت و سامان‌دهی شود. اهمیت این باغ در سراسر كشور، از آن رواست كه حتی در شیراز كه به شهر باغ‌ها شهره است از چنین باغ‌های طراحی شده، متمایز و متفاوتی برخوردار نیستیم. نكته جالبی كه به این باغ از نظر تاریخی _ هنری، اهمیت استراتژیك داده است، نمایش جلوه‌های مختلف جریان آب است. این كار كه با استفاده از تكنیك‌های ظریف تراش سنگ، انجام می‌شود در اصطلاح معماری امروز معروف به تكنیك سینه كبكی است به گونه‌ا‌ی كه مثلا ریزش آبشار در مجاری آب، گاه به صورت یك پرده توری جریان می‌یابد. در باغ‌های تاریخی عباس آباد بهشهر با 10 نمونه از اجرای این تكنیك‌های ظریف و دقیق مواجه هستیم. اهمیت این باغ‌ها زمانی آشكارتر می‌شود كه بدانیم آخرین دستاورد اروپاییان در اجرای این تكنیك‌ها مثلاً در باغ سیتروئن فرانسه كه در سال 1997 افتتاح شده، بیش از سه مورد و در پارك لاویلت همین كشور، تنها یك نمونه بوده است. این بدان معناست که متخصصان فن در اروپا با تمام تجهیرات وروش‌ها‌ی مدرن روز، تنها سه حالت از ریزش آب را پیدا كرده  یا قادر به اجرای آن بوده‌اند در حالی كه در باغ‌ بهشهر، تاكنون 10 نمونه از اشكال مختلف ریزش آب در مجاری و آبروهای زیبا به دست آمده است كه از نظر تاریخی _ هنری و تكنیك كار آثاری منحصر به فرد و جهانی است. جالب‌تر آنكه فرانسویان همان سه نمونه را در تمام ژرورنال‌ها و محافل اطلاع‌رسانی دنیا، بارها و بارها مطرح و هزاران مقاله و عكس درباره آن چاپ كرده‌اند اما جای تاسف است كه ما درباره آن 10 نمونه هنرمندانه كهن در باغ های عباس آباد بهشهر، حتی یك مقاله چاپ شده هم در دست نداریم!
نمونه دیگر، زندان قصر است كه در واقع كار عملی بسیار جالبی برای دانشجویان رشته معماری منظر است. اولین نكته جالب در این مورد تضاد معنایی آشكار در نام این بناست كه تركیب متضادی از «زندان» به‌علاوه «قصر» است كه یكی در لبه طیفی از مثبت بی‌نهایت و دیگری در لبه طیف منفی بی‌نهایت، از شرایط زیستگاه انسانی است و این تضاد مستتر در واژه و عبارت ظاهری خود به تنهایی گویای داستان درازی است كه طی زمانی دراز بر این بنا رفته است. بدین معنا كه ابتدا قصر پادشاه، یعنی فتحعلی‌شاه قاجار بوده كه بعدها در دوره رضا شاه به زندان تغییر كاربری یافته است. بنابر اصول معماری منظر، در طراحی هر پروژه‌ای  از این دست‌، این تضاد در واژه باید خود را نشان دهد. به گونه‌ای كه حالت جمع اضداد میان قصر و زندان، هر لحاظ شده باشد و در عین حال كاربری امروزش را به عنوان یك فضای عمومی یا Public space در منطقه 7 تهران حفظ كند. اجرای این پروژه می‌تواند متضمن یك فضای سبز، محلی برای فروش میوه، كیوسك پست و روزنامه و ایستگاه‌های فرهنگی دیگر از این دست باشد.
به هر روی از دیدگاه معماری منظر آنچه كه در تحقق و تعریف فضای جمعی اهمیت دارد، اجرای پروژه‌ها به گونه‌ای است كه اولاً فضای جمعی مورد نظر عملكرد چندگانه در تامین نیازهای مادی و مخاطبان داشته باشد نه صرفاً یك عملكرد كلی. در عین حال این فضا چنان‌كه از نامش پیداست یك فضای اختصاصی نیست، دیوار و حصاری ندارد و در تمام ساعات شبانه روز و برای همه اقشار اجتماعی قابل دسترس است. این اهداف كه به ویژه در اجرای پروژه سامان‌دهی زندان قصر اهمیت بسیار دارد، در یك برداشت كلاسیك از پروژه‌های سامان‌دهی به روش‌های معمول در ایران هیچگاه مورد توجه نبوده است.

 چه عاملی سبب بروز این بی‌توجهی‌ها در برداشت‌های رایج از معماری فضاهای بیرونی و پروژه های جاری در ایران بوده است ؟
مهمترین عامل تصور غالب طراحان این نوع پروژه‌ها است که عموماً تصور می‌شود منظور از فضای بیرونی، یك محوطه درختكاری است با استخر و راه‌های پیچ در پیچ. طبق همین نگرش یا سلیقه، طرج ایجاد یك موزه در محل زندان قصر هم، به اعتبار این كه زمانی یك قصر قاجاری بوده، حداكثر كاری است كه می‌تواند اجرا شود. بدیهی است كه در این قبیل طرح‌ها هیچ یك از نیازهای زیبایی شناسانه مردم امروز، همانند میل به نوآوری و كاربرد ایده‌ها و تكنولوژی نو كه تركیب پیچیده‌ای است از عناصر متضاد كهنه و نو، منفی و مثبت و تبدیل این عناصر متضاد به یك مجموعه واحد و مستقل، در یك بافت شهری امكان‌پذیر نخواهد بود.
در آغاز این گفت گو اشاره به تجارب تلخ رشته شهرسازی یا به عبارت بهتر شهرگرایی Orbanism و ترجمه و تعریف و كاربرد نادرست این اصطلاح در ایران داشتید، نتایج و تجارب تلخ ناشی از این قبیل اشتباهات چه در زمینه معماری ساختمان و چه در مورد شهرسازی چه تاثیری بر كاركرد و آینده معماری منظر در ایران داشته و یا خواهد داشت؟
در حال حاضر به دلیل غیبت و عدم حضور كارشناسان رشته معماری منظر، پروژه‌های متعددی در این زمینه در دست اجراست كه بدون توجه به اصول و تكنیك‌های معماری منظر به كار برنامه‌ریزی و طراحی سیمای شهری، كنترل و نظارت آن مربوط است. زیرا سیمای شهری به هر حال در معرض شكل‌گیری و گسترش است و حتی با ایجاد تحصیلات آكادمیك در رشته معماری منظر نیز ممكن است این رشته به همان سرنوشت تلخی دچار شود كه معماری ساختمان و شهرسازی در ایران به آن دچار شده است. اما تنها كار ممكن آن است كه سنگ بنای كار را درست بگذاریم. در رشته معماری شهری، عامل مهم در بروز نتایج تلخی كه شما به آن اشاره دارید. تلقی و برداشت مكانیكی از كار كرد و حوزه تخصصی این رشته، از اساس پی‌ریزی آن در ایران است. به گونه‌ای كه حتی ترجمه و نامگذاری آن نیز تحت عنوان شهرسازی اشتباه بوده است.
امروزه در هیچ یك از محافل معتبر علمی جهان با اصطلاح Orban Constraction مواجه نمی‌شویم، بلكه صرفا با اصطلاح Orbanism یعنی شهرگرایی یا طراحی و هدایت امور شهری مواجه هستیم. زیرا شهر همانند پل یا ساختمان نیست كه كسی بتواند آن‌را بسازد و به دلیل همین اشتباه بسیاری از مسوولان تصور می‌كنند اگر یك معمار شهر ساز را در اجرای پروژه‌های شهری به كار گیرند تمام مشكلات شهری حل می‌شود. در حالی‌كه در Orbanism موضوع اصلی، هدایت شهر بر‌اساس امكانات و محدودیت‌های آن است نه ساختن آن، مثل یك انسان كه می‌توان آن‌را بر اساس استعداد و توانایی‌هایش هدایت كرد و نمی‌توان ساخت و احداث كرد.
ظاهرا این تفكر نادرست به دلیل نا آگاهی و یا ضعف علمی – تخصصی، هنوز هم بر اذهان مسوولان و كارشناسان شهر سازی ایران غلبه دارد و اجرای طرح‌های جامع یا تفصیلی به وی‍ژه در بافت‌های تاریخی و عواقب ناگوار و خسارت‌های عموماً جبران ناپذیر آن در این بافت‌ها، نمایانگر تداوم این قبیل نگرش‌هاست، با این همه در سال‌های اخیر با اصطلاح یا عبارت طرح‌های راهبردی مواجه هستیم آیا این عبارت حاكی از تجدید نظر مسوولان دراین زمینه نیست؟
متاسفانه سنگ بنای رشته معماری شهری از اساس كج گذاشته شده است و طبیعی است كه به‌راحتی رفع نمی‌شود. سال گذشته وزارت مسكن و شهرسازی همایشی تحت عنوان« سیما و منظر شهری» برگزار كرد و انتظار می‌رفت كارشناسان این رشته با توجه به امكانات دسترسی به اطلاعات روز آمد و مطرح جهانی متوجه تولد رشته‌ای به نام معماری منظر ظرف 4 دهه گذشته در كشورهای پیشرفته صنعتی یا حداقل ایجاد دپارتمان معماری منظر در دانشگاه‌های کشور شده باشند اما با كمال تعجب از هیچ یك از اساتید رشته معماری منظر در دانشگاه‌های کشور دعوت نشده بود، در حالی‌كه سیما و منظر شهری موضوع انحصاری در تخصص معماری منظر است. جالب‌تر آن كه در بیانیه پایانی این همایش نوشتند: «منظر یعنی عینیتی كه خارج از انسان به طور مستقل وجود دارد.» در حالی‌كه هیچ چیزی خارج از انسان وجود ندارد. و منظر یك پدیده عینی _ ذهنی است و شهر نیز تنها دارای كالبد نیست بلكه دارای كاراكترمشخص و خاص خود است . ایده یا اصطلاح «طرح راهبردی شهرها» به جای طرح‌های جامع و تفصیلی هم بیش از 50 سال است كه در دنیا مطرح است اما در ایران این عبارت تنها 2 یا 3 سال است كه اسماً مطرح شده و در عمل هیچ نمونه جدی و مطرحی در این زمینه سراغ نداریم اما به هر حال اصطلاح طرح راهبردی هم در معماری شهری حكایت از دستور العمل‌های مربوط به« هدایت و راهبرد» شهر است نه ساخت شهر. اما در عمل هنوز همان برداشت مكانیكی كه شهر را می‌توان ساخت در پروژه‌های جاری سیما و منظر شهری غلبه دارد. امیدواریم با تربیت متخصصان معماری منظر و ورود نخستین گروه از فارغ التحصیلان این رشته تجدید نظر لازم در اذهان مسوولان و كارشناسان امور شهری نیز تحقق یابد.

"دانلود فایل های پیوست مطلب"
-----------------------------------------------------------------------------------------
Icon of معماری منظر، تکنیک‌های نو اما مغفول معماری منظر، تکنیک‌های نو اما مغفول (126.6 KB)
       تعداد دانلود: 5
       زمان آخرین دانلود: شنبه, 7 اکتبر 2017
------------------------------------------------------------------------------------------

2 پاسخ

  1. با سلام
    کاش اندگی با تعهد حرفه ای نسبت به درج مطالب اقدام فرمایید. درفضای مجازی رسمی خوبی نیست که زحمات دیگری را به نام خودتان در سایت ها و یا وبلاگ های مختلف چاپ و منتشر کنید. این مطلب را بنده سال ها پیش – 6-7 سال پیش برای خبرگزاری میراث فرهنگی تهیه کردم و درآنجا درج شد. درست نیست که به نام خانم عشرتی با عکس و تشریفات ارایه شود. واقعا ارزشی ندارد این جور کارنامه علمی یا حرفه ای درست کردن.

    1. سرکار خانم اسدنیا
      ممنون از نظر شما
      به عنوان یکی از دست اندرکاران سایت نشریه لازم می دانم چند نکته رو توضیح بدهم تا برخی سوء تفاهم ها برطرف شود.
      همانطور که از عنوان دسته این نوشته – از سایتهای دیگر – بر می آید، اشاره دارد که مطالب نقل شده در این دسته متعلق به سایت دیگری است.
      در همان پاراگراف اول نیز نویسنده نام شما را ذکر کرده است.
      هر چند با نظر شما موافق هستم که می شد با دادن منبع در انتهای مطلب این قضیه را کاملاً حرفه ای به اتمام رساند.
      احتمالاً در هنگام درج مطلب دسترسی به شما دشوار بوده است و در حال حاضر خوشحال می شویم اطلاعات کامل خود را به ما برسانید تا این مطلب با نام خود شما به عنوان نویسنده در سایت قرار گیرد.
      با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *