سخن نخست :
معماری هنری است که شاید بیش از بقیه هنرها با زندگی انسانها عجین است و زندگی و معماری تاثیری دو سویه بر روی یکدیگر دارند به این صورت که محیط زندگی بر هویت انسانها تاثیر گذاشته و ذهنیت انسانها بر معماری و محیط زندگیشان اثر می گذارد مقاله حاضر سعی دارد به تاثیری که ذهنیت انسان پست مدرن بر منظر سازی امروز می گذارد اشاره ای اجمالی کند و به عنوان نمونه موردی به معرفی پارک بعثت شیراز می پردازد.با توجه به اینکه سرنوشت شیراز امروز به شدت تحت تاثیر ساخت و سازهای پست مدرن (و یا شبه پست مدرن!!)چه در عرصه معماری و چه در عرصه معماری منظر قرار گرفته است.
واژگان کلیدی: رویکردهای پست مدرن-مفهوم پارک های امروز-باغ عفیف آباد-پارک بعثت
انسان در نظرگاه مدرن پی برد که عقل حاکم است وانسان پست مدرن با تکیه بر همان عقل و منطق دریافت که انسانها دارای مخزنی هستند که محصولی تاریخی است.اما طراحان پست مدرن با دو رویکرد به خلق فضاهای پست مدرن می پردازند در رویکرد اول نگاهی مونومنتال و زیبایی شناسانه دارند به این معنی که عناصر سنتی را در محل غیر سنتشان به کار می گیرند یعنی به کارگیری عنصر تاریخی که از سازمان خودش خارج شده است مثلا بادگیر در وسط حوض ورویکرد دوم که مغتنم تر از رویکرد اول می باشد رویکردی فلسفی است این که در بستر مدرن کار میکنی یعنی می توانی نگاه نو به همه چیز داشته باشی اما به این که پیشینیانت آن پدیده راچگونه می بینند هم توجه میکنی ومعمارانی که این رویکرد را دارند در طراحی به پتانسیل های فرهنگی موجود در فضا توجه کرده و سعی در حفظ آن دارند.
موج پست مدرنیسم در دهه های اخیر ذهن معماران زیادی را به خود مشغول کرده است اما این که تا چه حد به پایه های فلسفی آن توجه شده خود جای بحث دارد.
همانطور که میدانیم شهر شیراز دارای پتانسیل های طبیعی زیادی است و باغهای شیراز به علت جلگه حاصلخیز آن و شرایط خاص جوی طبیعت مخصوص به خود را داشته و همیشه مورد توجه بوده و هست وامروزه یکی از پتانسیل های اصلی گردشگری در شهر شیراز همین باغها هستندو همچنین فرهنگ خاص مردم شیراز و علاقه زیادی که به تفریح و تفرج دارند موجب گشته (علی رغم خیلی از شهرها که باغهایشان از بین رفته و فراموش شده است.)این باغها حفظ شوند و علاوه بر آن در دهه های اخیر شهرداری شیراز اقدام به ساخت فضاهای سبز و پارکهای زیادی در این شهر کرده است .
دراینجا لازم است به این مسئله اشاره شود که مفهوم پارک به معنای امروزی آن از دوره پهلوی دوم متداول گشت هرچند که ورود این واژه در فرهنگ ایران به دوره ناصرالدین شاه بر می گردد.اما اطلاق واژه پارک به جای باغ در قرن اخیر نشان از تغییراتی در نحوه استفاده این باغها دارد.چرا که دیگر پارکهای امروزی را نمی توان فضاهای دور بسته ای که اقشار خاصی می توانند وارد آن شوند و یا عملکرد خاص حکومتی و یا سکونتی دارد معرفی کرد به علاوه باغهای ایرانی در گذشته مکانهای مقدسی بودند که معمار ایرانی آن را مصداقی از بهشت میدانسته ودرطراحی آن از عناصری که برایش تقدس داشته استفاده می کرده است .
امروز با ورود به شهر شیراز با معماری و پارکهای جدیدی مواجه میشویم که خیلی از آنها با رویکرد پست مدرن طراحی شده اند .
از جمله این آثار می توان به پارک بعثت اشاره کرد پارکی که توسط مهرداد ایروانیان در مجاورت باغ عفیف آباد(گلشن)طراحی شده است.
درابتدا لازم است برای تحلیل بهتر به معرفی اجمالی باغ عفیف آباد بپردازیم.
باغ عفیف آباد:این باغ در مغرب شیراز واقع شده است و از خیابان قصر الدشت خیابانی در سمت جنوب جدا می گردد.نمای اصلی عمارت باغ گلشن در سمت مشرق است و ورودی اصلی باغ از این بخش بوده که امروزه مسدود شده است.جلوی این بنا حوض بسیار وسیعی قرار دارد و همچنینن سطح چمن وسیعی در جبهه شرقی عمارت قرار گرفته است که در هیچکدام از باغهای ایرانی سابقه نداشته و اقتباسی است از باغسازی فرانسوی .نظام کاشت این باغ در مسیرهای حرکتی درختان سرو و کاج و چنار میباشد.
پارک بعثت :این پارک در سال 1385 توسط مهرداد ایروانیان از معماران به نام و پست مدرن شیراز طراحی گشته است.این پارک درواقع بخش ورودی باغ عفیف آباد شیراز بوده است که در ضلع شرقی این باغ واقع شده است .
معمار این پارک بر روی برد نوشته شده در ورودی پارک به کانسپت طراحی خود اشاره کرده اند که لازم دیدم به آنها اشاراتی داشته باشم:
باغ بعثت از مجموعه چهارفضا حیات یافته است.
نگارستان:تعریف پیش فضای یک باغ رسمی که عناصر رسمی را به درون خود کشیده است و آثار باقی درون آن پرداخت گردیده
استاندا:باغ ایرانی بومی که تنها خاصیت منظره را ندارد و بعضا ثمری خواده می شود و با بافت ارگانیک گونه متفاوتی از باغ ایرانی را ارائه می دهد
استان :فضای شهری آستانه باغ ایرانی است که اشکال مختلف این نوع فضا را به نمایش می گذارد.
باغ بزرگ ایرانی:تبلور رویای باغ بزرگ ایرانی است که بخشی از آن ظاهر می گردد با یادواره ای از کوشک آن ”
این مقاله مجا ل این را فراهم نمی کند که در آن به صحت این صحبت ها پرداخته شود واین ها صرفا به عنوان نقل قول از معمار پارک ( که البته معمار آن را باغ بعثت معرفی کرده و این که این فضا تا چه حد به مفهوم باغ نزدیک است خود جای بحث دارد )آورده شده است اما آن چه در مواجهه با این فضا درک میشود احساس متفاوتی است که در آن نسبت به باغ عفیف آباد داریم فضای این پارک کاملا مدرن بوده و چه در کلیات و چه در جزئیات طراحی نگاه مینی مالیستی طراح به خوبی مشاهده می شود.
البته معمار این پارک رویکردی پست مدرن داشته و سعی در حفظ بعضی از عناصر تاریخی این مجموعه کرده است به عنوان نمونه کوشکی که در گذشته عمارت ورودی باغ گلشن بوده که حفظ و به همان صورت مرمت گشته است .
و محور اصلی این پارک نیز امتداد محور باغ گلشن است که فضای کوشک را به سردر ورودی که سردری است کاملا مدرن متصل کرده است.
قرار گرفتن دو عنصر کوشک سنتی و سردر مدرن در امتداد یک محور اتفاق جالب توجه ای است که شاید بتوان گفت با دیدن این عناصر در کنار یکدیگر میتوان مفهوم گذر زمان را احساس کرد.در امتداد محور اصلی درختان سروی قرار دارد که تداوم درختان سرو باغ گلشن است.به طور کلی ازاین محور میتوان به عنوان محوری پست مدرن و فرهنگی که در آن عناصر تاریخی حفظ و احیا گشته و با عناصر مدرن(عمارت سردر)ترکیب گشته است نام برد که این محور به نوعی نقطه قوت کار به حساب می آید که البته بهتر بود بر آن تاکید بیشتری می شد(شاید با طرح کاشتی متراکم تر در امتداد آن)
قرارگیری حوضی گرد در انتهای محور اصلی به صورت قرینه از حوض گردی که در انتهای محور باغ گلشن قرار گرفته است.
و همچنین معمار سعی کرده است تنه درختان قدیمی که از بین رفته اند را حفظ کند.
در بخش شمال غربی پارک رودی قرار گرفته است که صورتی ارگانیک داردگویا معمار (با توجه به گفته های خودشان که در بالا آورده شده است)سعی داشته که مردم در بخشهایی از پارک حس فضای ارگانیک باغهای مثمر ایرانی را نیز تجربه کنند که البته این حرکت در بخشهای دیگر پارک تداوم پیدا نکرده است و محسوس نمی باشدو حس می شود این رود عنصری است الحاقی که مال این فضا نیست.
واما کاشت درختان صنوبر با طرح کاشت مجموعه ای و شطرنجی بیش از هر چیز در این پارک خودنمایی می کندو فضایی را ایجاد کرده است که تجربه حسی آن را پیش از این نداشتیم فضایی که حس سبکی و حض بصری زیادی دارد چرا که دید را مسدود نمی کند و از زیر شاخه های درختان صنوبر می توان به فضاهای دیگر اشراف داشت وهمین عدم مسدود کردن دید و سبکی فضا تاکیدی است بر مینیمال بودن این مکا ن که البته با تمام این تفاسیر باید گفت معمار این مجموعه گویا به ناگهان نگاه پست مدرن خود را از دست می دهد !!چرا که این بار دست به اقدامی میزند که نه تنها در باغسازی ایرانی وجود ندارد بلکه بسیار مذموم نیز می باشد توجه اقلیمی مسئله ای است که همیشه در باغسازی ایرانی وجود داشته وحال آنکه کاشت درختان صنوبر به هیچ عنوان با اقلیم شیراز سازگاری ندارد.درست است که کاشت این درختان به این صورت زیباست اما عدم سازش آن با اقلیم و سایت فرهنگی که در آن قرار گرفته است مجددا مانند آن رود ارگانیک و چه بسا به مراتب بیشتر از آن حس فضای نه اینجایی را به انسان می دهد و به طور کلی طرح کلاژگونه و الحاقی احساس می شود که معمار آن در هر بخشی از پارک از هر دری سخن گفته است.
سخن آخر:به نظر می رسد مهردادایروانیان در طراحی این پارک رویکردی پست مدرن داشته است اما صرفا به نگاه مونومنتال اکتفا کرده است چرا که در دیدگاه فلسفی مهمترین مشخصه پست مدرن بودن اینجایی بودن است. اینکه طرح با ویژگی ها ی سایت و پیشینه تاریخی و فرهنگی خود همخوانی داشته باشد به طوری که مانند سبک بین المللی نتوان نظیر آن را در هرمکان دیگری ساخت .اما عدم توجه مهرداد ایروانیان به ویژگی های اقلیمی شیراز در طرح کاشت و همچنین عدم توجه ایشان به باغ عفیف آباد به عنوان باغی که این پارک زمانی بخشی از آن بوده است به خوبی در طراحی جزئی فضاها مشاهده میشود ومفهوم پست مدرن را نقض می کند. البته از نقاط قوت این طرح می توان به حفظ محور اصلی پارک که البته لازم بود بیشتر بر روی آن تاکید شود اشاره کرد.