مقدمه
مکان هدیه ای است که در آن با دیگران سهیم هستیم. مکان هر فرد بخشی از هویت او را تشکیل می دهد و به شرط دائمی بودن، با برقراری اتحاد بین انسانها به آنها هویتی مشترک می بخشد. در مورد هویت مشترک  مردم یک شهر می توان گفت که آنها باید بتوانند “تصویر محیطی” مشترک و تقریبا یکسانی از شهر خود در ذهن داشته باشند و این جز با حفظ مشخصه های غالب منظر آن مکان میسر نمی شود. مکان سکنی آدمی همواره به چشم اندازی از طبیعت که کیفیت های عمومی و ویژگی های اختصاصی دارد وابسته است. این دورنماهای طبیعی دارای شخصیت و ساختارهای فضایی ویژه اند. (شولتز:1384)
در زمانه ای که آبادی ها به ندرت بسان پیکره ای بر دورنمای طبیعتند، شهر بیرجند هنوز از چنین موهبتی برخوردار است و هر مسافری از لحظه نمایان شدن سیاهه شهر تا بعد از ورود به آن، حین گشت و گذار در خیابان ها تا هنگام عزیمت، همواره حضور طبیعت را احساس می کند. با تکیه شهر بر دامنه کوه های باقران گویی هرلحظه در آغوش طبیعتی و نامگذاری به حق شهر به “شهر کاج ها” نیز نشان از تداوم سبزینگی در طول گذرگاه های شهر است.
مشاهدات
تصویر محیطی انسان از مکان، شامل حوزه های وسیعی است که نقشی وحدت آفرین دارند و محیط مفروضی را در بر می گیرند. (شولتز:1384) قویترین تصویر از بسیاری از شهرها از طریق نحوه ارتباط آنها با عوامل فیزیکی از قبیل رودخانه، دره، تپه و … ایجاد می شود. مثل جایی که محیط توپوگرافی قوی، جالب و واضحی دارد و نکته مهم آن است که این ویژگی از بین نرود و به دیده آید. (تیبالدز:  1385)
شهرستان بيرجند در شرق ايران و در استان خراسان جنوبی قراردارد. (مرکز استان) دو حوزه مهم اطراف آن كوههاي بلند و دشت هاي وسيعی اند که بر اقلیم و معماری آن تأثير گذار بوده اند. نزديكي به كوير مركزي و وجود دشت هاي وسيع، باعث به وجود آمدن آب و هواي بياباني همراه با تابستان هاي گرم شده است. بنابراین معیار اول درمکان یابی این شهر مانند اکثر شهرهای ایران دسترسی به آب بوده است. به طوری که سنگ بنای استخوان بندی اصلی شهر، یعنی چند خیابان اصلی و موازی شمالی – جنوبی، بر روی مسیر قناتهایی بنا نهاده شده که از پای کوه های باقران به شهر کشیده شده اند.
01
تصویر 1: عکس هوایی بیرجند و شکل گیری استخوان بندی شهر با محوریت قنات ها در دامنه کوههای باقران. (تنظیم: ش.خادمی،پاییز87)
وجود كوههايي در امتداد شرقي- غربي باعث شده از شدت گرما كاسته و منطقه نسبت به نقاط همجوار از اعتدال بيشتري برخوردار گردد و در مجموع دره هاي واقع در رشته كوه باقران جزو مناطق ييلاقي و خوش آب و هواي منطقه محسوب مي شود. بنابراین در امتداد همین قنات ها شاهد شکل گیری مجموعه باغاتی هستیم که تا به امروز پابرجا هستند: مانند باغ شوکت آباد متعلق به دوره زندیه و باغ رحیم آباد از دوره پهلوی و …

افق شهر به هنگام رویت آن از دور
افق یکی از ارکان اساسی تعیین موقعیت است. خط افق آبادی به هنگام رسیدن به آن، خطی معرف پیکره ای است که از زمین برخاسته و جهت آسمان را در پیش گرفته است. (شولتز:1384)
به اعتقاد اسپرای ریگن، منظری که در ورود به شهر به چشم می آید در قالبهای زیر شکل می آید: راه ها، چشم انداز و خط آسمان.
در هنگام رویت شهر، یک دورنمای برجسته یا چشم انداز وجود دارد که نقش مهمی در هویت بخشی به شهر ایفا می کند. (محمودی:1385) این مناظر اولین تاثیر را از سیمای شهر و پهنه استقرار آن بر ناظر می گذارند. خط آسمان معرف و شاخص هویت شهر است که تلفیقی از توپوگرافی و فرم ساختاری شهر است. (ذکاوت:1385)
02
تصویر 2: نمای بیرجند دروردی شهر از سمت جاده طبس. (ماخذ:م.لواسانی، پاییز87)
آنچه افق شهر بیرجند را زیبا و دلنشین می کند، پیوستگی توده های طبیعی با توده های معماری شهر است. به هنگام رسیدن به شهر و در انتهای جاده، افق شهر هنوز دلیل استقرار آن بر این پهنه را به بیننده یادآور می شود: اینکه شهر از ابتدا، حیات خود را از رشته کوهی گرفته که در پهنه پشت شهر خط افق آنرا تشکیل می دهد. همچنین عنصر نشانه منظر آن (درخت کاج) نیز از دور خودنمایی می کند؛ توده های سبز خیابان ها و باغات، در گوشه و کنار شهر، جلوه ای از خرمی و حیات آنند.
بدین ترتیب می توان این منظره را منطبق با تعریف مناظر استراتژیک خواند:
مناظر استراتژیک کیفیت های بصری محیط شهری، شامل قابلیت های محیط طبیعی و مصنوع و یا وجود المانهای معماری سمبولیک و تاریخی است که حضور و تسلط آنها در سیما و منظر شهری هویت بخش بوده، جوهره و ذات مکان را تشکیل می دهد. (ذکاوت:1385)
یک نمونه طبقه بندی منظر شهری
یکی از عناوین در روش مطالعه راهبری منظر، تشخیص حوزه های قابل توسعه در منظر است.در چارچوب مدیریت منظر شهر لندن،یک طبقه بندی برای حوزه های قابل حفظ وتوسعه معرفی شده است: (ذکاوت :1385)

  1. منظر گسترده (Panoramic Views)
  2. چشم انداز منظر درونی (Prospect Views Inside)
  3. منظر سیمای شهری (Town Scape Views)
  4. منظر خطی یا کریدورهای بصری (Linear Views)

در بررسی پیوستگی منظر طبیعی و مصنوع بیرجند، کریدورهای بصری و منظر گسترده، حوزه های مهم و تاثیر گذاری هستند که در ادامه بحث به ترتیب به تعریف و ذکر نمونه موردی از آن می پردازیم:
نمای کوه های باقران ومومن آباد در انتهای شریانهای اصلی شهر
“منظر خطی” ارائه دهنده یک موضوع تعریف شده مجرد و متمرکز بر یک عنصر با اهمیت است. موضوع منظر خطی اغلب در فاصله دور یا متوسط قرار دارد، چشم انداز باریکی است که از میان یک شکاف ایجاد شده در بین محیط ساختاری و محیط طبیعی قابل حصول است. (ذکاوت :1385)
در این شهر پیوستگی منظر طبیعی و مصنوع در داخل معابر نیز ادامه می یابد. وقتی ناظر در محور یکی از خیابان های شمالی – جنوبی شهر قرار می گیرد، در افق انتهایی آنها کوه های باقران را می بیند که زمین را به آسمان می دوزد و  فضای شهری را به مناظر طبیعی دور دست پیوند می دهد.
درک اهمیت حضور ارتفاعات در آکس معابر شهر با بررسی چند عکس آسانتر خواهد بود:
03
تصویر3،ارزیابی سهم توده معماری وطبیعی در3 تصویر از شهربه ترتیب از بالا به پایین:
1- نمای کوههای باقران در یکی از خیابانهای اصلی
2- نمای کوههای مومن آباد
3- افق یکی از کوچه های بافت تاریخی (ماخذ:م.لواسانی،ش.خادمی- پاییز87)
از چپ به راست در هر سطر، تصاویر a بیانگر دید ناظر در سطح معابر شهر است. تصاویر b تفسیر رنگهای شهر است که کم یا زیاد همواره شامل رنگ کاج ها، کوه و آسمان می شود. تصاویر c سهم کوه ها در تشکیل خط افق مناظر خطی شهر را نشان می دهد که گرچه هنوز منظر طبیعی در آن حضور دارد ولی به تدریج با تراکم ساخت و سازها و عدم رعایت تناسبات ارتفاعی این سهم رو به کاهش است.
کوههای باقران در شمال و رشته کوه های مومن آباد در جهت مقابل آن لبه های شهر را از دو جهت به روشنی تعریف می کنند. چنانچه در توسعه آتی شهر دید به کوه ها حفظ شود، این دو عنصر طبیعی می توانند پایداری منظر شهر را تا حد زیادی تضمین کنند.
چشم انداز شهر از فراز دژ
مناظر، چشم اندازها و ساختمان های به یادماندنی با ترکیب های جالب و دیدنی، عوامل مهمی به ویژه برای بازدیدکنندگان از شهر هستند و در ایجاد تصویر ذهنی از مکان موثرند. تقریباً همه شهرها بناهای باارزشی دارند که در ترکیب با توپوگرافی، مناظر بدیعی را شکل می دهند. این خصوصیات و بناها باید حمایت شوند، به خصوص در جایی که توسط عابران پیاده و در کریدورهای ترافیکی شهر قابل رویت اند. (تیبالدز: 65)
“منظر گسترده” ارائه دهنده منظر مسلط شهر و حاوی نشانه های شهری به عنوان اجزای آن است که بخشی از هویت شهر راتشکیل می دهند. پهنه منظر در این دسته، حوزه قابل رویت از یک نقطه، مسیر یا مکان ویژه است. مرز و محدوده پهنه منظر را معمولاً عوارض طبیعی، توپوگرافی ساختار مصنوع و پوشش گیاهی و یا دیگر عوامل محدود کننده فیزیکی تعیین می کنند. (ذکاوت:1385)
قلعه”پايين شهر”، یک قلعه خشت و گلي با چشم اندازي دل فريب بر فراز تپه اي به نسبت عظيم در داخل بافت قديمي شهر است که نا خودآگاه توجه هر بيننده و رهگذري را به سوي خود جلب مي كند. تماشای چشم انداز شهر از فراز قلعه، اطلاعاتی از موقعیت شهر بر این پهنه و ارتباط ابنیه و بافت محلات با یکدیگر و کل شهر با طبیعت  به دست می دهد. بنابراین این نقطه همان مکانی است که از آن می توان منظر گسترده بیرجند را به تماشا نشست. این موضوع با بررسی چند تصویر به خوبی روشن خواهد شد:
04
تصویر4،از چپ به راست: a- نمایی از بیرجند از فراز قلعه “پایین شهر” وتناسبات ارتفاعات.
b- با حذف کوه از پشت تصویر،خط افق آن ناگهان بریده شده وپناه شهر حذف می شود.
c- تداوم ووضوح خط لبه درهر3 لایه دژ، شهر وبستر طبیعی باعث خوانایی تصویراست. (ماخذ:م.لواسانی،ش.خادمی- پاییز87)
درانتخاب تپه میان شهر برای احداث قلعه، تسلط دید به شهر لحاظ شده است. مسافر یا یک شهروند بیرجندی با رفتن بر فراز تپه هنوز احساس تسلط و تملکی را که در طرح بنا منظور گردیده است، تجربه می کند و با نگاه از فراز آن کلیتی از داستان شهر را درک می کند. اینکه چگونه شهر پس از کیلومترها دشت هموار به دامان کوه پناه برده و اینکه محلات چگونه گسترده شده اند. اینکه چطور با انتخاب مصالح بوم آورد، خشت و گل و آجر در طول سالیان، رنگ غالب منظر مصنوع شهری رنگ خاک منظر طبیعی آنست و در میان این لایه های کرم رنگ توده های شهر، گهگاه باریکه ای سبز و بلند نشان از یکی از خیابان های قدیمی شهر است و یا یک توده از درختان سرو حضور یکی از باغات قدیمی بیرجند را اعلام می کند. (تصویر b-3)
05
تصویر5،به ترتیب از چپ به راست: a– باریکه سبز خیابان در میان توده معماری شهر.
b– تغییر تدریجی ارتفاع ورنگ لایه های تصویر از پیش زمینه تا بستر میانی وپس زمینه.
c– تحلیل رنگی نمای رو به جنوب شهر از فراز قلعه .(ماخذ:م.لواسانی،ش.خادمی- پاییز87)
d– همنوایی سازه گنبد درنمای پنجم بافت تاریخی با تپه ماهورهای لبه شهر.(ماخذ:م.عسگرزاده- پاییز87)
اهمیت نمای پنجم (منظر پشت بام ها) نیز بر بالای این نظرگاه شهر کاملاً ملموس است. ظاهر خاص سازه سنتی بام ها (گنبد) در بافت قدیمی بیرجند به جهت یابی میان بخش های شهر نیز کمک می کند. این نما در مسافت های دورتر به تدریج با تپه ماهورهای حاشیه شهر و سپس با ارتفاعات پوشیده از برف پشت سر آنها ترکیب شده است. در این ترکیب، ارتفاع به تدریج افزایش می یابد و رنگ خاک از پشت بام ها تا ارتفاعات پرده به پرده تغییر می کند. این تغییر تدریجی منجر به لغزش آرام چشم از پلان جلویی تصویر تا پلان آخر می شود. چیزی در حین تماشای منظره، چشم ناظر را آزار نمی دهد و خوشبختانه هنوز عنصری بی تفاوت و ناهماهنگ با دیگر اجزای شهر سر بر نیاورده است. (تصویر d-3)
این همان خطری است که به تدریج در مناطق نوساز شهر احساس می شود: ارتفاع گرفتن ساختمان ها از میانگین عمومی، استفاده ازمصالح جدید در نما (سنگ مرمر و گرانیت) مانند یک نت خارج در نوای یکدست فرم و رنگ شهر است. هسته اولیه شهر و بافت تاریخی به نسبت بخشهای جدید شهر فاصله بیشتری از دامنه کوه داشته اند. علاوه بر اینکه ساخت و سازهای جدید بی مهابا در حال هجوم به کوه و بالارفتن از آنند، عدم رعایت تناسب ارتفاع آنها با بافت اطراف باعث اختلال در منظره پیش چشم ناظر می شود. تاثیر منفی همین بناها در منظر شهر از میان کوچه ها و از دید ناظر بر سطح زمین دو چندان می شود.
نتیجه
امروزه سیمای شهرهای توسعه یافته، برای بازدیدکنندگان مغشوش تر از شهرهای قدیم است. بحران کنونی بی هویتی شهرهای ما نه با برنامه های عظیم که با نگهداری آنچه کنارمان واقع گشته بهبود می یابد. ( شولتز :1384)
در مورد شهر بیرجند چنانچه بی توجهی در ساخت و سازها ادامه یابد، تمامی نکات مثبتی که برای منظر این شهر ذکر شد، یکی پس از دیگری در لابه لای دیوارهای سنگی و سیمانی از دید پنهان خواهد شد. پیوستگی کنونی منظر طبیعی و شهری در بیرجند، مشخصه ای است که می توان با آن عکسی از شهر را از میان تصاویری از شهرهای دیگر تشخیص داد و متمایز کرد. نتیجه کم اهمیت شمردن این ویژگی، از دست دادن خوانایی منظر، بی هویتی تصویر شهر و ایجاد سر گشتگی و احساس بی مکانی برای مردم است مانند آنچه امروز در کلانشهر تهران احساس می شود: وقتی گستره کوه البرز و شاخه های سبز باغ ها در پشت دیوارها جا ماند و از تصویر پایتخت حذف شد، خیابان ها، خانه ها و در نهایت مردم آن توانستند متعلق  به اینجا یا هر جای دیگری باشند و این بی هویتی اشتباهی است که باید از تکرار آن  جلوگیری شود.
پایداری محیطی از جنبه هایی است که بر اساس آن وجود عناصر طبیعی در کنار محیط زیست انسان لازم و ضروری شمرده می شود. حفظ این عناصر هم به دلیل اثرات فیزیولوژیکی و هم اثرات روانی مورد تایید است. حضور عناصر طبیعی معمولاً با کیفیت بالای زندگی همراه است تا جایی که به درک نظم، وحدت، گشودگی فضا و نگهداری بهتر آن منجر می شود و این عوامل از ترجیحات محیطی مردم شمرده می شود. (قرایی:1384)
سکونت یعنی صمیمیت با مکانی طبیعی. ارتباط دوستانه با آبادی یعنی احترام انسان به مکان و نگهداری آن. وظیفه انسان در هنگام ساخت، تعبیر درستی است از آنچه در لحظه و در محل وجود دارد و نیز نگهداری زمین و برقراری ارتباط دوستانه با دورنمای طبیعی. (شولتز :1384)
منابع:
شولتز، کریستین نوربرگ؛ ترجمه امیر یار احمدی، محمود. “مفهوم سکونت؛ به سوی معماری تمثیلی”. آگاه.تهران:1384.
تیبالدز، فرانسیس؛ ترجمه لقایی وجدلی. “شهرهای انسان محور” . انتشارات دانشگاه تهران: 1385.
محمودی،امیر سعید. “منظر شهری، مروری بر چند نظریه”. مجله آبادی، شماره 53، 1385، صص 61-54.
ذکاوت، کامران. “چارچوب استراتژیک مدیریت بصری شهر”. مجله آبادی، شماره 53، 1385، صص 37-26.
قرایی،فریبا.”طبیعت،هویت ومحلات شهری”. مجله آبادی، شماره 13، 1384، ص33.

"دانلود فایل های پیوست مطلب"
-----------------------------------------------------------------------------------------
Icon of پیوستگی منظر طبیعی و مصنوع شهر بیرجند پیوستگی منظر طبیعی و مصنوع شهر بیرجند (101.9 KB)
       تعداد دانلود: 3
       زمان آخرین دانلود: سه‌شنبه, 8 آگوست 2017
------------------------------------------------------------------------------------------

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *