بیان موضوع
تمرکزی که در شهرهای پرجمعیت به خصوص در مرکز شهر ایجاد می‌شود باعت بروز مشکلاتی در شهر می‌شود که باید برنامه‌ریزی در جهت تمرکززدایی در این مراکز انجام شود. برای مثال شهر شانگهای با جمعیت انبوهی در چند دهه گذشته در مرکز شهر مواجه بوده است که برای از بین بردن این تراکم سیاست‌هایی را در نظر گرفته‌اند.
فرضیه
یکی از سیاستهای ایجاد مادر شهر چند مرکزی است که برای تمرکززدایی در بخش مرکزی شانگهای پیش بینی شده است به این معنا که مراکز مختلف اقتصادی، تجاری، اداری، مسکونی، بازرگانی و…. به صورت نسبتاً تفکیک شده‌ای در مناطق مختلف قرار داده‌اند که هر منطقه باتوجه به ویژگی‌های ذاتی که دارد برای قسمت از فعالیت‌ها معرفی می‌شوند.
نتیجه احتمالی
از مزایای این برنامه‌ریزی کاهش ترافیک در آن منطقه می‌باشد و هر کسی مطابق با نیازهای مختلف سکونت، اقتصادی، فرهنگی … که احتیاج دارد به آن منطقه مراجعه می‌کنند که خود مزایا و معایبی را به دنبال دارد.
کليدواژگان: تمرکز زدایی، شانگهای، مادر شهر، چند مرکزی.

مفهوم سازمان فضایی
واژه سازمان فضایی یک شهر، مفهومی تازه در عرصه شهرسازی و معماری کشور است. این مفهوم که عده ای آن را معادل استخوان بندی و ساختار شهر می دانند، دارای تعریف مدون و ثابتی نیست. سازمان فضایی را می توان مفهومی دانست که در ایران، در مراحل شکل گیری و رسیدن به بلوغ است. سازمان فضایی، علاوه بر ادراکی کلی که از یک شهر به دست می دهد، به نوعی شاه کلید شناسایی ریشه و نحوه شکل گیری آن است. شاید بتوان سازمان فضایی را همانطور که از لغت آن برداشت می شود چیزی دانست که مانند یک سازمان، فضاهای یک شهر را به هم ارتباط می دهد و کل منسجمی که ما شهر می نامیم و درکش می کنیم را در ذهن متبادر می سازد. (فاطمی، 1387)

مفهوم مرکز در سازمان فضایی
به بیان پل سینجر تمرکز سرمایه و تمرکز فضایی فعالیتها در نظامهای سرمایه داری خصوصیتی معمول است. ” همانطور که تمرکز باید بیش از حداقل لزوم برای به کار گرفتن و مقرون به صرفه بودن تکنولوژی صنعتی باشد، تمرکز فضایی هم می رود تا بیش از آنچه نحوه تولید به خودی خود و بدون در نظر گرفتن عوامل دیگر بدان احتیاج دراد، متمرکز شود. علت اساسی تمرکز افراطی موسسات تولیدی سرمایه داری این است که یکی از ویژگی های اساسی آنها، استفاده و بهره گیری از تجمع اقتصادی است”. این مسئله خود در شرایط رقابت کامل، بازار آزاد و بنابر زیر ساختهای اقتصادی همان جوامع صورت می گیرد.
از طرفی امکانات زیادتر باعث بروز مشکلات تمرکزگرئی شدید و محرومیت مناطق دیگر می شود.  (مشهدیزاده، 1374،ص146-147)

تمرکززدایی
به منظور تمرکززدایی از شهرهای بزرگ (مادرشهرها) که دارای سرریز جمعیتی هستند و محدودیت هایی در گسترش فیزیکی دارند، ایجاد شهرهای جدید با هویت مستقل با به صورت اقماری یکی از ایده های غالب نزد متخصصان شهرسازی و برنامه ریزان شهری است. (ابراهیم زاده، 1385ص11)
یکی از شیوه های تمرکززدایی در جهان، تمرکززدایی فضایی بر اساس ایجاد شهرهای جدید است.
اگرچه فکر و حرکت اولیه ایجاد شهرهای جدید به گذشته های بسیار دور برمی گردد، لیکن مهمترین تفاوت شهرهای جدید معاصر با شهرهای جدید گذشته را شاید می بایست در نقش آنها جست و جو کرد، چرا که در گذشته هرگز موضوعی تحت عنوان شهرهای جدید سرریزپذیر جمعیت مطرح نبوده است. اما ماروزه عمده شهرهای جدید به منظور هدایت سرریز جمعیت مادرشهرها ( و با هدف تمرکززدایی از آنها) ایجاد می شوند و گسترش می یابند. (ابراهیم زاده، 1385ص12)

گسترش فزاینده شهرنشینی و ضرورت تمرکززدایی از مادرشهرها
به طور کلی «معیار اندازه گیری دقیق شهر یا مکان هر چه باشد، اندازه گیری ها نشان می دهد که نسبت ساکنان شهرنشین دنیا رو به افزایش است»
از مهمترین ویژگی های شهرنشینی، می توان به تمرکز جمعیت و پیدایش شهرهای بزرگ اشاره کرد. این ویژگی، با ظهور شهرهای میلیونی و افزایش سهم  آنها (در نتیجه افزایش تعداد و گسترش این شهرها) در دنیا روز به روز جدی تر می گردد. (ابراهیم زاده، 1385ص12) این افزایش جمعیت، باعث تمرکز جمعیت در شهر می شود.

اشکال و سیاست های تمرکززدایی فضایی
یکی از ویژگی های جوامع توسعه یافته و همچنین یکی از شاخص های توسعه، عدم تمرکز است. گر چه عده ای معتقد به تعادل های ناحیه ای به طور طبیعی هستند، و مداخله دولتها را در زمینه تمرکززدایی مؤثر نمی دانند و هر گونه تلاشی را در این زمینه تلف کردن وقت و منابع مالی می دانند، لیکن تلاش برای متوازن سازی نظام شهری و لزوم تعدیل جریان های مهاجرت به سوی شهرهای بزرگ از مواردی است که کاربرد سیاست تمرکززدایی را توجیه می کند؛ زیرا « آرامش ملی، در نتیجه اسکان معقول جمعیت حاصل می شود و تا این آرامش به دست نیاید، دیگر برنامه های توسعه با شکست مواجه می شود.
امروزه بسیاری از کشورها به شیوه های مختلف، سیاست تمرکززدایی را پیگیری می کنند. به طور کلی، راهبرد عدم تمرکز متمرکز به واسطه ملاحظات محیطی مقبولیت بسیار زیادی یافته است و می تواند به صورت ایجاد شهرهای مجزا در خارج از شهر اصلی که با چرخه مناسبی از حمل و نقل همگانی به یکدیگر متصل شده باشند، مطرح گردد (عزیزی، 1382، ص67) . در دهه های 1960 و 1970 در کشورهای مختلف جهان، برنامه ریزی های مختلف فضاییی در جهت تمرکززدایی و تعادل های ناحیه ای به انجام رسید. این سیاست های فضایی عبارت اند از:
تمرکززدایی و دگرگونی اقتصاد روستایی؛
تمرکززدایی و کنترل جمعیت؛
تمرکززدایی و کنترل شهرهای بزرگ؛
تمرکززدایی و نقش شهرهای کوچک؛
تمرکززدایی و ایجاد پایتخت های جدید؛ و
تمرکززدایی فضایی و ایجاد شهرهای جدید. (ابراهیم زاده، 1385ص14)

ضرورت تمرکززدایی فضایی و ایجاد شهرهای جدید
الگوی گسترش پیوسته شهرهای موجود در مکانهایی که با محدودیت طبیعی و مصنوعی رو به رو نیستند، پیشنهاد می گردد.
اگر نیازهای توسعه شهری از طریق گزینه پیوسته برآورده نگردد، لزوم گسترش ناپیوسته شهری ضرورت می یابد. در صورتی که برای سرریز جمعیت شهری، جریان پدید آمدن شهرها فرایندی اجتناب ناپذیر است.
در چنین شرایطی سیاست استمرار شهرهای جدید به دلیل ظرفیت انعطاف پذیر آن از نظر اجرایی همچنان به عنوان راه حلی اساسی مورد مورد توجه بوده است و خواهد بود. بنابراین سیاست تمرکززدایی فضایی بر اساس ساختن شهرهای جدید که یکی از مستقیم ترین اشکال تمرکززدایی در کشورهای در حال توسعه شناخته می شود، به عنوان الگوی گسترش ناپیوسته شهری برگزیده می شود.
تجربه احداث شهرهای جدید، در کشورهای صنعتی و پیشرفته نقش این گونه شهرها را ردر پالایش و کاهش بار فعالیتی و جمعیتی و تحقق اهداف احداث آنها ( یعنی تمرکززدایی و توزیع جمعیت شهرنشین) به اثبات رسانده است.
عمده ترین هدف شهرهای جدید امروزی است، یعنی تمرکززدایی از مراکز شهری، تا امکانات مادی و انسانی در کلیه بخش های جامعه توزیع گردد. (ابراهیم زاده، 1385، ص15)

روش های مختلف تمرکززدایی و تخصصی شدن نقش مراکز
شهر اقماری:  یکی از راه حلهای توسعۀ شهرهای جدید، توسعۀ شهر و پخش جمعیت و تأسیسات شهری به صورت اقماری است. در یک چنین طرحی، معمولاً فعالیتهای اصلی اقتصادی و تجاری در هستۀ مرکزی و داخل شهر ایجاد شده و نواحی پیرامون و حومۀ شهر عهده دار اسکان قسمتی از جمعیت خواهد بود از طرف دیگر این طرح می تواند به منظور کاهش حجم ترافیک و آمد و شد و تقلیل آلودگیهای محیطی، قسمتی از فعالیتهای شهری را به همراه بخشی از جمعیت به صورت اقماری در حومۀ شهر اصلی قرار دهد. به بیان دیگر شهر بجای تمرکز در یک نقطه، قسمتی از وظایف، عملکرد و روال امور زندگی خود را در محیط پیرامون خود مستقر می سازد.
محیطهای حائل بین شهر اصلی و نواحی اقماری و حومه ای را فضای باز، سبز و اراضی ذخیره یا تحت کاربرد نوعی خاص از فعالیتهای اقتصادی مثل صنعت تشکیل می دهد.
این طرح، جمعیت شهر را در چند ناحیۀ شهری مستقر ساخته و لزوم ایجاد شبکۀ راههای اصلی جهت ارتباط بین نواحی مختلف، عاملی در تسهیلات آمد و شد آن می باشد.
این طرح، می تواند بیشتر در رابطه با شهر و حوزه های نفوذ مستقیم آن مطرح گردد.
در این طرح برخلاف شهر ستاره ای، بجای آنکه ادامۀ توسعه از طریق شعاعها امکان پذیر شود، این مورد توسط راههایی که به شهرکهای اطراف منتهی می شوند و بطور کامل از شهر اصلی نیز جدا هستند، صورت می گیرد. محدودیت ابعاد منطقه از معایب کلی این طرح است. (مدنی پور، ص71)
شهرهای جدید : دلیل اصلی شکل گیری شهرهای جدید ( شهرهای جدید به عنوان مراکز فعال سازی منطقه ای) ، تدارک عملکردهای خدماتی برای منطقه است
در مورد اول امکانات جدیدی برای اشتغال ظهور می یابند که به پیشرفت منطقه کمک می کنند. برای مثال در شهرهای بی رونق، در نزدیکی ذخایر معدنی نیمه استخراج شده مراکز صنعتی پردازشی ایجاد می شوند که مردم را از شهرهای بی رونق جذب می کنند. عملکرد جدیدی در منطقه معرفی می شود که جایگزین عملکرد قبلی می گردد.
این شهرهای جدید معمولاً تک عملکردی اند، زیرا به سیستم شهرهایی که در زمان حاضر وجود دارند، وارد می شوند. (زیمانسکا ،1385، ص161)
شهر چند مرکزی: مناطقی که به دلیل منافع و ویژگی های مشترک گردهم می آیند غالباً بر اثر رشد جمعیت نواحی مرکزی شهرها و یا شهر مهم مرکزی پدید می آیند. مشکلات این گونه مراکز شهری عبارتند از افزایش فشار بر فضای نزدیک مراکز شهری، افزایش تراکم، شرایط نامساعد کار و زندگی، تراکم وسائط نقلیه که با تداوم آهنگ رشد جمعیت و حومه ها گسترده تر می شوند و با جدایی مسکن از مراکز اشتغال افزایش می یابد. یک تئوری که اشکالات ناشی از توسعه منطقه های شهری را خنثی می کند، تئوری چند مرکزی است که قائل به وجود چند مرکز شهری به جای یک مرکز شهری پرتراکم، با جمعیتی پائین تر و فضای باز مابین مراکز می باشد. این امر با توسعه وسایل حمل و نقل و پیشرفت ارتباطات ممکن شده است و بدین ترتیب فعالیت هایی که در گذشته در یک نقطه متمرکز بوده اند، اینک در مراکز مختلفی پراکنده و توزیع می شود. در صورت قبول چنین سیر تحولی، هنوز یک شهر اصلی ( که همان مادرشهر منطقه محسوب می شود) باقی می ماند که البته رشد آن می تواند از طریق عملکردهای مختلف به سایر مراکز در منطقه ی شهری محدود شود. (داودپور، 1383، ص58)
معرفی شهر شانگهای
شانگهای شهر غول آسا و لبریز از جمعیت، رابط میان چین و دنیای خارج، شهر روشنفکری و کارگری با 25 دانشگاه و موسسه دانشگاهی می باشد. در پی  اجرای سیاست در های باز  و اصلاحات ، دولت چین مصصم گردد، شانگهای را بعنوان یک شهر اقتصادی و بین المللی به دنیا عرضه نماید. چنانچه هم اینک شانگهای بزرگترین شهر و مرکز صنعت، تجارت و امور مالی چین و همچنین بعنوان بزرگترین بندر چین از لحاظ ظرفیت می باشد و  سرعت تحولات و حجم فعالیتهای اقتصادی و صنعتی در این شهر به نحوی است که تصور تبدیل شدن شانگهای رابه قطب بزرگ اقتصادی جنوب و شرق آسیا در آینده نزدیک تقویت می نماید.
سازمان فضایی شهر شانگهای
از زمانی که دولت چین، اصلاح و سیاست باز را در سال 1978 قبول کرد ،در شانگهای پیشرفت های مشخص در پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی دیده شد.
از سال 1990 تراکم جمعیت در همه منطقه پهناور مادر شهر شانگهای، در حال افزایش از 484 به 2588 در هر  کیلومترمربع بود، که 3.1 برابر بیشتر از بیجینگ و 2.9 برابر  بیشتر از تیان جین بود.
از اواسط سال 1990، در بخش مرکزی شهر تغییراتی ایجاد شد، از جمله:  تعداد زیادی نوسازی های شهری، زمینی اجاره ای، انتقال دادن صنعت ساخت و ترغیب کردن به توسعه صنایع خدمات. این تغییرات باعث شد که تعداد زیادی از مردم حرکت  به حاشیه میکنند. در طول 5 سال، 470 هزار خانوار به خانه های جدید رفته اند. آن باعث افت زیادی از جمعیت در مناطق مرکزی شد. اما آن هنوز در مقایسه با مناطق جدید، خیلی بالا هست.

01

برنامه ریزی شهری شانگهای برای تمرکززدایی
برای تطبیق دادن نیاز عظیم برای فعالیتهای اقتصادی پویا و افزایش سریع جمعیت ، توسعه شهر اجتناب ناپذیر هست. در این دهه شانگهای، سیاست برنامه ریزی شهری را برای انتقال از شهر فوق العاده شلوغ تک مرکزی به مادر شهر چندمرکزی برای غیرمتمرکز کردن فعالیت های اقتصادی و جمعیتش دنبال می کند. تحت تأثیر نظریه برنامه ریزی شهری انگلیسی، تعداد زیادی از شهرهای اقماری در شانگهای برنامه ریزی شد.
هدف سوق دادن توسعه شانگهای به سمت ساخت و ساز شهر باغی هوارد ابنزر بود، در حالی که توسعه بالقوه ای در شهرهای اقماری وجود داشت.
بدین معنا که ورای باغ شهر و خارج از محدوده طراحی شده با ایجاد یک شهر دیگر در یک فاصله نزدیک، ساکنین میو در درجه اول منطقه شهری لندن پیش بینی شده بود … . این طرح سیاست تمرکززدایی فعالیتهای صنعتی به سوی مناطق کمتر صنعتی توانند بین دو شهر به راحتی و با سرعت تردد کنند. این به مفهوم آن ست که اگر هر شهروند متعلق به یک سکونتگاه کوچک شهری است ولی همه این مراکز شهری در کنار یکدیگر یک کل را به وجود می آورند که در عین حال شهروند را مرتبط به یک مجموعه بزرگ تری که همان منطقه شهری است می کند که می تواند از کلیه امکانات آن استفاده کند. (داودپور، 1383، ص59)
در طول جنگ جهانی دوم، دولت انگلیس سیاست تمرکززدایی را تصویب کرد، که در آن تمرکززدایی از کلان شهرهای صنعتی شده و انتقال موسسات و کارکنان آنها از منطقه شهری به حومۀ آن و همچنین ساخت ده ها شهر جدید و توسعه سریع شهرهای کوچک در خارج از منطقه ( شهرهای توسعه یافته) پیش بینی شده است. (مرلن،1385، ص278)
در سال 1958، دوات مرکزی تصمیم گرفت برای حمایت از پیشرفت شانگهای، دهها بخش را از جیان سو به انتقال دهد که فرصتی برای غیرمتمرکز کردن جمعیت و کارخانه ها از بخش مرکزی شانگهای فراهم کند.
طرح کلی از نقشه کلی در سال 1959 ایجاد شده بود، که سیاست برنامه ریزی شهری، کنترل رشد جمعیت در بخش مرکزی شانگهای هدف قرار داد که جمعیت بیشتر از 3 میلیون نشود، جمعیت در پیرامون نیز باید یک میلیون باشد و آنجا دو میلیون نفری که در 17 شهرک های اقماری مانده اند، خواهند بود.
به علت کمبود زمین برای توسعه کارخانه ها و جلوگیری کردن از جمعیت در آنها در بخش مرکزی، 720 کارخانه با اشتغال بالای 100 و 1000 تا 3000 کارخانه با اشتغال کمتر از 100 که به 10 بخش صنعتی حومه شهر (وو سونگ، یون زا یانگ، پنگ یو، تاوپو، شین جینگ، ساو خجینگ، سونگ گیاو، جو جیا دو، دانگ گوا و گائو گیاو )  و به شهرکها ( جیا دینگ، آن تینگ، سونگ جیانگ، بی یانگ کیاو، کینگ پو، مینگ خانگ، وو جینگ ) انتقال داده میشود.
نوار سبزی به عرض یک تا 4 کیلومتر میان شهر و حومه نزدیک طرح ریزی شده است تا از توسعه در پیرامون، دوری کند، به ساخت آپارتمانهای بلندمرتبه ترغیب شد.
از آن پس، شانگهای به شهر زنجیره ای تبدیل شد که مناطق صنعتی در نزدیکی حومه و شهرکهایی در حومه دور شامل را در بر می گرفت.
شانگهای شهرهای پیوسته ای که با ارتباط حمل و نقل مناسب میان بخش مرکزی و حومه شهر باید باشد.
در سال 1980چهار سطح از ساخت و ساز شهری در پلان شانگهای تنظیم شده است. اولین سطح شهر مرکزی است. آنجا چندین منطقه با عملکرد جامع باید باشد، که می توانست شرایط مناسبی برای کار و زندگی اهالی فراهم کند.
سطح دوم شهرهای صنعتی و شهرکها در حومه نزدیک هست. سطح سوم شهرهای حومه است. و سطح چهارم شهرهای روستایی کوچک هست.
شهرکها – 20 تا 40 کیلومتر دور از مرکز شهر واقع شده است- باید عملکرد جامع داشته باشد.
آنجا باید اتصال مناسب از ترافیک و ارتباط میان بخش مرکزی و شهرکها و به همان خوبی شهرها باید باشد. آنجا باید حمل و نقل مسافرها با سرعت بالا و ظرفیت بالا ایجاد کنند، که می توانستیم زمان رفت و آمد روزانه را به کمتر از یک ساعت میان شهر مرکزی و شهرک ها کاهش دهیم.

جمع بندی
* ضرورت تمرکززدایی از مادرشهرها، به دلیل انبوهی جمعیت و پایین آمدن کیفیت زندگی و مشکلاتی است که به دنبال افزایش جمعیت، گریبان گیر مردم می شود.
* از شیوه های تمرکززدایی ایجاد شهرهای جدید پیوسته و در صورت جوابگو نبودن این روش، ایجاد شهرهای جدید ناپیوسته می باشد، که در شهر شانگهای از دو روش استفاده شده است.
* تمرکززدایی باعث کاهش ترافیک در قسمت مرکزی شهر می شود

منابع
ابراهیم زاده، عیسی. نگهبان مروی، محمد (1385)، “ضرورت ایجاد شهرهای جدید و تحولات آنها در دورۀ متآخر” در مجموعه مقالات طرح های توسعه شهری، اقتصاد، مدیریت، حمل و نقل و ترافیک در شهرهای جدید، تهران: شرکت عمران شهرهای جدید. ج3. صص 11-24.
داودپور، زهره (1383)، کلانشهر تهران و سکونتگاههای خودروی، تهران: مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری ایران.
زیمانسکا، دانیلا(1385)، “شهرهای جدید در نظامهای سکونتگاهی در کشورهای مرکزی- شرق اروپا”، مترجم: حمید خادمی، در مجموعه مقالات تجارب ایجاد شهرهای جدید در ایران و جهان، تهران: شرکت عمران شهرهای جدید. ج1. صص 143-171.
فاطمی، مهدی (1387)، سازمان فضایی شهر بیرجند، مورخ 1/12/87، موجود در :  www.manzar.ws
مدنی پور، علی ( )، طراحی فضای شهری: نگرشی بر فرایندهای اجتماعی، مترجم: فرهاد مرتضایی، تهران: شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری.
مرلن، پی یر(1385)، “شهرهای جدید در سراسر جهان: جستاری در گونه شناسی شهرهای جدید”، مترجم: واحد ترجمه نشر معانی، ، در مجموعه مقالات تجارب ایجاد شهرهای جدید در ایران و جهان، تهران: شرکت عمران شهرهای جدید. ج1. صص 273-284.
مشهدیزاده دهاقانی، ناصر(1374)، تحلیلی از ویژگی های برنامه ریزی شهری در ایران، تهران: دانشگاه علم و صنعت ایران.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *