مقدمه
مقاله حاضر با هدف ارایه نگاهی ویژه به تنوع دید و منظر بصری موجود در باغ ایرانی شکل گرفته است. آغاز بحث چگونگی دید در باغ ایرانی و روش های برخورد با آن می باشد. باغ ایرانی محصول محصور کردن فرمی هندسی با تقسیمات مشخص است که این هندسه شاخص با خطوط راست گوشه در همه باغ های ایرانی خودنمایی می کند. در این نظام هندسی سایر عناصر باغ در اطراف یک محور اصلی شکل می گیرد.
تلاش ما توصیف و بررسی دیدهای حاصل پس از قرار گرفتن در فضای داخلی باغ و به طور خاص باغ های شیراز می باشد.
انواع دید در باغ ایرانی
در بدو ورود به باغ بیننده با یک تصویر ثابت و قوی روبرو است . پرسپکتیوی یک نقطه ای با عمق زیاد که کشش به سمت داخل را برای بیننده ایجاد می کند و از توجه او به جزییات جلوگیری می کند و درک فضا به صورت یک کلیت واحد را موجب می شود.
در برخورد اول پس از قدم نهادن به داخل باغ به دریافت اطلاعات و تصویری که مشاهده می کنیم می پردازیم. تاثیر این تصویر جاذبه و کشش به درون و به سمت نقطه انتهایی محور اصلی است. این کشش ما را دعوت به حرکت در این محور اصلی می کند . با هر گامی که به سوی نقطه انتهایی برمی داریم با طی سلسله مراتب فضایی به درک جدیدی از فضاهای موجود در باغ می رسیم .در عین وجود هماهنگی و رابطه بین فضاها هر کدام حس بصری و تجربه ی متفاوتی را القا می کنند. دید به راه های فرعی و میان کرت ها و برخورد نزدیک با طبیعت، تماس با یک توده منسجم و سایه انداز که حس ارامش و سکون را به وجود می آورد از تجربه های حاصل از طی مسیر در امتداد محور اصلی است.
01
تصویر 1 – دید از ورودی به عمارت نارنجستان قوام، عمق و کشش به درون

آب ،که یکی از مهمترین و عناصر موجود در باغ ایرانی ست به دو صورت ساکن و روان در جستجوی بر انگیختن حسی متفاوت حضور پیدا می کند.
همه آنچه که در نگاه اول می بینیم بار دیگر در آب به تصویر کشیده می شود. این تصویر از واقعیت در آب تجسمی است از عالم خیال که ذهن و تخیل را به بازی می گیرد و بیننده را به درک متفاوتی از آنچه مستقیما تجربه می کند، می رساند.
در میان درگیری بین واقعیت و خیال به انتهای مسیر می رسیم و در برابر عمارت یا کوشک قرار می گیریم. با چرخش به سمت ورودی با مسیری که پیمودیم روبرو می شویم و مجموعه اتفاقاتی را که به صورت مجزا تجربه کرده بودیم در قالب یک تصویر می بینیم.
بسته به محل قرارگیری کوشک یا عمارت در باغ تنوع دیدهای حاصل از درون بنا به بیرون متفاوت است. با وجود درونگرایی باغ و هدایت چشم به داخل و ارایه تصاویر خطی با کشش به سمت درون، کوشک یا عمارت فضایی برونگرا است ، به عنوان محلی برای سکون ، پس از حرکت در باغ . ایوان ، فصل مشترک بین این سکون و حرکت است.
ایوان فضایی است با اختلاف ارتفاع از سطح باغ که حاصل آن یک دید مسلط و قاب بندی شده است که در آن تلاش برای رسیدن به بهترین دید از طرف طراح باغ صورت می گیرد. این تسلط نوعی سکون، تامل و تعمق را به همراه دارد که مختص فضای ایوان است که با سپری کردن زمانی در باغ و کشف فضاهای موجود در آن و در نهایت رسیدن به فضای مکث حاصل می شود. این تسلط یک دید از بالا نیست بلکه نفوذ به درون باغ از لحاظ بصری است.
02
تصویر 2 – دید از ایوان به باغ ارگ کریمخان ، حس سکون همراه با دید مسلط و قاب بندی شده

مناظر بدیع و متنوع با نقطه تاکید خاص آن چنان طراحی شده اند که از قرار گرفتن در نظرگاه های تعریف شده ای در کوشک حاصل می شوند. به نحوی که برای مشاهده بهترین مناظر از باغ به سمت این نقاط در نظر گرفته شده هدایت می شویم.
چگونگی رسیدن به دید های ویژه در باغ
در باغ ایرانی با استفاده از محور اصلی، چشم ناظر را به یک نقطه معطوف می کند و اجازه نمی دهد که چشم بیننده از آن نقطه عطف دور شود و او را به سمت عنصر قرار گرفته در آن محل هدایت می کند. در باغ ایرانی یک خط افق مشخص با عمق محدود وجود دارد که در ارتفاع و حوزه دید انسانی شکل می گیرد. محصور بودن باغ ایرانی در جهت رسیدن به این هدف است که در نهایت تصاویر قاب بندی شده و کنترل شده ای را تعریف می کند و دید ناظر را به فضای داخل باغ محدود کرده و اجازه نمی دهد که چشم به سمت بی نهایت کشیده شود و یا توجه چشم به عناصر بیرونی و خارج از باغ معطوف شود.
وجود فضاهای راست گوشه باعث به وجود آمدن مکان هایی دور از دیدرس می شود و کنجکاوری و حرکت در باغ برای رسیدن به فضاهای ناشناخته و پنهان و شناخت آنها را ایجاد می کند. علت آن محدود شدن مسیر حرکت و دید بیننده در فضا بواسطه تعریف خطوط مستقیم می باشد.
عناصر تشکیل دهنده باغ ایرانی شامل پوشش گیاهی، آب، فضای معماری همچون کوشک همگی با نظمی خاص در کنار هم قرار گرفته اند که دید و منظر توصیف شده را به وجود آورند.
طرح کاشت درختان همیشه سبز در محور اصلی و خزان پذیر در میان کرت ها ایده جالبی است در جهت رسیدن به 2 هدف مهم. اول: ثبات و عدم تغییر در آکس اصلی و خدشه ناپذیری این دید که در طراحی باغ ایرانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است . دوم رسیدن به تنوع بصری از نظر زمانی که در جهت رفع نیاز تنوع طلبی انسانی گامی بسیار موثر است.
درختان بلند همیشه سبز دیواره ای به وجود می آورند که بر کشش و عمق دید تاکید می کنند . محور آب قرار گرفته در وسط محور اصلی به صورت حوض یا جوی همراه با صف درختان یک قاب تصویری را تشکیل می دهد که تمام خطوط داخل آن به سمت مرکز کشیده شده و ما را دعوت به حرکت به سمت نقطه انتهایی می کند. گاهی اوقات در انتهای این محور اصلی و یا در میانه آن یعنی در محل تقاطع محور اصلی و فرعی یک توقفگاه وجود دارد.
مصالح به کار رفته در باغ ایرانی در کنار پوشش گیاهی و بافت های موجود به گونه ای است که کنتراست رنگی بارزی به وجود نمی آید. تنها یک انسجام رنگی بین عناصر وجود دارد. بیش از هر چیز خط آسمان خودنمایی می کند که حاصل جدا شدن فضای داخل باغ از طریق لبه دیواره ها و درختان بلند قامت از آسمان است. کشش بصری باغ از پشت شیشه های رنگی کوشک تلاشی برای جبران جای خالی رنگ در باغ ایرانی به نظر می رسد. هر چند حضور گل های فصلی و رنگارنگ به نوعی به ایجاد این تنوع رنگی کمک می کند ولی رنگ های زیبای ارسی ها عاملی است ثابت که هر نگاه کنجکاوی را به خود می خواند تا از فیلتر رنگ های اصلی قرمز، آبی، زرد باغ را به گونه ای دیگر تجربه کنیم.
03
04
تصویر 3 – دید از داخل عمارت به باغ نارنجستان قوام ، منظره قاب شده باغ با فیلتر های رنگی

باغ های شیراز
مطالب ارایه شده حاصل بازدید و مطالعه پیرامون باغ های نارنجستان قوام، ارگ کریمخانی، باغ نظر، باغ جهان نما و باغ عفیف آباد است.
از نظر ساختار فضایی و نظم هندسی ارگ کریمخانی و نارنجستان قوام در یک گروه قرار می گیرند . به گونه ای که فضای معماری باغ را در برگرفته و عمارت اصلی که شامل ایوان مشرف به باغ می شود در انتهای محور اصلی قرار دارد و در هر دوی این باغ ها دیدی که در محور اصلی وجود دارد دارای عمق و کشش بسیار است و مسیرهای فرعی به موازات محور اصلی و در راستای کشیدگی باغ قرار گرفته اند.

05
تصویر 4 – دید ازورودی به عمارت اصلی باغ ارگ کریمخان

06
تصویر 5 – دید به مسیر های فرعی، میانکرت ها در باغ ارگ کریمخان

07
تصویر 6 – دید مسلط از ایوان به باغ نارنجستان

08
تصویر 7– دید ازورودی به عمارت اصلی باغ نارنجستان

مسیرهای فرعی به وسیله درختان متراکم نارنج پوشیده شده است و این عاملی است برای ممانعت از دید وسیع و باز که از طرفی بیننده را دعوت به حرکت از داخل این توده سبز می کند و از طرفی دیگر او را به مکث در فضایی خنک سایه دار بین درختان ترغیب می کند.
باغ نظر و باغ جهان نما در دسته بندی دوم قرار می گیرند به شکلی که کوشک که به صورت هشت و نیم هشت است در مرکز باغ و محل تقاطع دو محور قرار گرفته است. در باغ جهان نما دو محور اصلی با وجود هم ارزش بودن به علت تفاوت در نحوه انتظام عناصر در کنار هم پرسپکتیوهای متفاوتی را شکل می دهند.
09
تصویر 8 – دید اصلی از کوشک به محور اصلی در باغ جهان نما

10
تصویر9 – دید اصلی از کوشک به محور فرعی در باغ جهان نما ، دید متمرکز

11
تصویر10 – دید قطری از کوشک به کرت ها در باغ جهان نما ، دید وسبع و نامحدود

میان کرت ها پوشیده از پوشش گیاهی کم ارتفاع است که با حرکت در میان کرت ها دید وسیع و بازی را ارایه می کند . به صورت کلی وسعت دید در این باغ گسترده است و گاهی اوقات به فضای بیرون هم راه دارد و محصوریت باغ آن چنان چشمگیر نیست.
کوشک باغ جهان نما که در مرکز باغ قرار گرفته و علاوه بر 4 دید اصلی که همان تصویر قاب بندی شده و متمرکز خطی را تعریف می کند 4 دید قطری را به همراه دارد که تصویری با دید بازتر و وسیع تر است. این دیدهای قطری رو به سوی میانکرت ها دارد. در باغ نظر هم به نوعی شاهد این تجربه هستیم با این تفاوت که محصوریت در این باغ پررنگ تر است.
باغ عفیف آباد تفاوت عمده ای با سایر باغ ها دارد و آن هم نحوه شکل گیری آکس اصلی است.
اگر محور اصلی را همان محور گذشته در نظر بگیریم قرار گرفتن فضای چمن باز رو به روی عمارت اصلی با تناسبات منحصر به فرد در بدو ورود دارای یک پرسپکتیو متمرکز است با این تفاوت که گشادگی منظر و وسعت دید در آن بیشتر است و در عین دعوت به حرکت و کشش به درون میل به مکث در فضای میانی در بیننده به وجود می آید … همچنین در عمارت اصلی ارتفاع ایوان نسبت به سطح باغ بیشتر از سایر نمونه های ذکر شده است و این تسلط دید با گشادگی دید و فضا متناسب است.
12
تصویر 11 – دید به عمارت اصلی در باغ عفیف آباد ، گشودگی و وسعت دید

نتیجه گیری
با وجود وجوه مشترک در اسکلت اصلی باغ های مذکور هر کدام در فضا و دیدهای به دست آمده به پاسخی متفاوت رسیده اند.
دیدها در باغ ایرانی به 3 دسته تقسیم می شود:
1- دید به محور اصلی در بدو ورود به باغ که یک دید قوی ،متمرکز و هدایت کننده است .
2- دیدهای فرعی که حاصل حرکت در باغ و میان کرت ها است.
3- دید از داخل عمارت یا کوشک که تصویری انتخاب شده و قاب شده به سمت باغ است.
گویی همه این باغ ها به دنبال یک هدف کلی بودند و آن ایجاد یک کشش بصری با درک به دست آمده از کلیت باغ است که بیننده را به نگاه به درون و حرکت به سمت خویشتن دعوت می کند . این جذابیت زاییده شکوه و عظمت طبیعت و تمرکز افق دید به باغ است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *