تعريف پست مدرنيسم
اين واژه نخستين بار در مقالهاي نوشته جوزف هادنات همكار والتر گروپيوس در هاروارد به نام «خانه پست-مدرن» به كار گرفته شد كه البته معناي آن تا سال 1975 كه چارلز جنكس آن را استفاده كرد به روشني تبيين نشد. وي در حوزه معماري از كساني مثل راسكين؛ رابرت ونتوري؛ لوسين كرول؛ برادران كرير و تيم تن كه از حوزه مدرنيسم جدا شده و در جهات مختلف به حركت ادامه ميدادند نام برد.
جنكز پست مدرنيسم را ايهام تعريف ميكند؛ يعني تركيب فنون مدرن با چيزي ديگر (معمولا ساختمانسازي سنتي) تا معماري را قادر سازد با عموم مردم و اقليت علاقهمندي كه معمولا ديگر معماران هستند ارتباط برقرار سازد. هدف اين ايهام خود دوپهلو است. معماري مدرن اعتبارش را تا اندازهاي به خاطر شكست در ايجاد ارتباط مؤثر با مصرفكنندگان نهاييش از دست داد. از سوي ديگر مدرنيسم نتوانست پيوندهاي مؤثري با شهر و تاريخ برقرار سازد.
بنابراين معماري پست مدرن معماري است كه بر پايه فنون جديد و قالبهاي قديم استوار باشد. تمام آفرينندگاني كه ميتوان آنها را پست-مدرن ناميد قسمتهايي از يك حساسيت مدرنيستي كه كار ايشان را از كار احياگران متمايز ميگرداند در خود دارد كه ميتواند اين حساسيت كنايه؛ تقليد؛ جابهجايي؛ پيچيدگي؛ گلچين كردن؛ واقع بيني يا هر كدام از اهداف و شيوههاي معاصر باشد.
پستمدرنيسم حركتي است كه در حدود 1960 در قالب دستهاي از خيزشهاي كثرتگرايانه مدرنيسم را ترك كرد. مدرنيستها و ليت-مدرنيستها تمايل دارند كه در حل مشكلات بر راهحلهاي فني و اقتصادي تأكيد كنند؛ در حاليكه پستمدرنيستها بر افزودن مسائل زمينهاي و فرهنگي به طرحهايشان اصرار ميورزند.
سالهاي پس از جنگ جهاني دوم 1938 بازار سفارشهاي باغسازي خصوصي ديگر در انگلستان مطرح نبود و آنچه روز به روز پررنگتر ميشد طراحي منظر فضاهاي عمومي و نيمهعمومي بود.
دو جريان تأثيرگذار بر طراحي منظر انگلستان در اين سالها كه از قاره امريكا و از طريق مجلاتي مثل Architectural Review وارد ميشدند كارهاي بوميگرا/منطقهگراي دو معمار منظر بود كه اولي
Roberto Burle Marx اهل برزيل و دومي Thomas Church اهل كاليفرنيا بود.
نمايشگاه بريتانيا در سال 1951
نمايشگاه Festival of Britain on the South Bank in London براي معماران منظر انگليسي فرصتي بود تا از امكانات عصر تكنولوژيك مدرن در فضايي سوررئاليستي استفاده كنند.
معرفي فرمهاي جديد – گونههاي گياهي جديد – فضاها و تجربههاي جديد كه متفاوت از پاركهاي شهري تا آن زمان بود.
Sky Garden
پروژه بامباغ جفري جليكو براي مغازه Harvey در Guildford با الهام از تصاوير سفينه اسپوتنيك كه از زمين تهيه كرده بود و به دنبال يك هدف اقتصادي طراحي و اجرا شد.
از خصوصيات بارز آن فانتزي خاص دهه 50؛ تأثيرات هنر آبستره؛ فرمهاي Burle Marx و Thomas Church و ايمان به علم و دستاوردهاي علمي است و خود در خود يك معجزه علم است: آب روي بام برای اولین بار!
Roof-Terrace Garden
اداره مركزي Wiggins Teape در 1979 در Basingstoke, Hampshire تراسهاي باغچه مانندي دارد كه همانند باغهاي معلق بابل هم منظره خوشايند براي ترافيك موتوري عبوري از سطح خيابان و هم چشمانداز مناسب براي كاركنان داخل ساختمان را فراهم ميآورد. اين پروژه از معدود پروژههاي تلفيق مناسب منظر با معماري است چراكه به علت پيشي گرفتن اهداف اقتصادي در دهههاي 60 و 70 اغلب زمينداران از اختصاص زمين به فضاي باز (سبز) دوري ميكردند.
International Garden Festival Liverpool 1984
در دهه 80 بود كه ديگر تفكر ایجاد پاركهای عمومي از باغسازي و فضاي سبز كاملا جدايي ميگرفت و باغ هم مانند هر عنصر ديگري ميبايست با سرعت دنياي مدرن همخواني ميگرفت. فضاي باغچه ديگر فقط يك فضاي باز براي استراحت و تفرج بيرون خانه نيست بلكه تمامي فعاليتهاي زندگي در آن جريان مييابد.
نمايشگاه 1984 International Garden Festival at Liverpool فرصتي بود تا اين تفكرها به صحنه عمومي عرضه شود. بستر اين نمايشگاه زبالهداني كارخانه اي بود كه طي زماني كوتاه پاكسازي شد.