معرفی کلی
باغ تفکرات کیهانی در میان تپه های کوتاه مناطق اسکاتلند جنوبی قرار دارد .این قطعه به وسعت 16/2 هکتار بخشی از زمین های متعلق به همسر جنکز(مگی کسویک) بود که خود نیز مهارت زیادی در زمینه ی باغ های چینی داشت و همراه او در طراحی این باغ موثر بود..بین سال های 1990 تا 2000 جنکز طرح هنری زیبایی را در این محل به وجود آورد که طرح های باغبانی و علوم متعلق به چندین قرن را در خود گنجانده است.طرح او از اصل اغتشاش و همچنین یک طبیعت پیچیده که اشکال آن دائما در حال تغییر و تکاملند سرچشمه می گیرد.اشکال غیر خطی کیهان شناختی را شامل می شود.جنکز سپس این شیوه ی تفکر را با اصول (جومانجی چینی) تکمیل نمود .این اصول نیز به نوبه ی خود با فنگ شویی که مدت ها قبل از مشهور شدن در غرب مگی کسویک همسر جنکز را مجذوب خود کرده بود امیخته شده است. بازی تقدیر (جومانجی) چینی از سنت تائوئیسم سرچشمه میگیرد که عبارت است از توجه به آب ها فواره ها ،تپه ها و کوهستان ها و از آن طریق به گفته ی پیروان معلم بزرگ لائوتسه دیدن استخوان ها ی زمین )تمامی این عوامل طبیعی دارای انرژی نامرئیchi روح حیات بخش زمین هستند. جنکز این قطعه زمین را به عنوان محلی برای نمایش درک خود از کیهان شناسی به کار گرفته است.حدس وگمانه زنی ها ی او از عالم کائنات و طنز موجود در بعضی از آثارش بیننده را مجذوب خود مینماید با آگاهی از نظریات علمی جدید می توان معنی و مفهوم واقعی اشکال و عناصر تزئینی و نمادین این محل را درک کرد. جنکز معتقد است که جهان بسیار خلاق تر ،خود سامانده تر و غیر قابل پیش بینی تر از حد تصور ما است.لزوم یک طراحی موفق ،توجه به علوم کیهانی و نظریات جدید علمی می باشد.این باغ ترکیبی از نظم و بی نظمی  و پاسداشت طبیعت را به جشن نشسته است.

01

تپه ی حلزونی شکل

02

برکه  معجون کوارک و آبشار کیهانی

03

دریاچه ی مرکزی

04

مسیر منتهی به پل جهش

ایده های اصلی طراحی
ایده ی اصلی طرح بر اساس خطوط مواج و منحنی شکل که با تو پوگرافی زمین همخوانی دارند ،می باشد.این باغ مجموعه ای از تپه های دست ساز،دریاچه های مصنوعی و مسیر هایی پر پیچ و خم که در سراسر سایت کشیده شده اند و از نظریای نظیر علوم پیچیدگی ،آشفتگی ،اشکال خود سامانده ،فراکتال ها و معماری غیر خطی نشات گرفته اند. او می گوید: فرض اول ما این بود که اشکال طبیعی همگی قوس دار بوده و دائما در حال تغییر و تحولند و بنابر این هنگام ترسیم تپه ها ،نهر ها و دیوار ها در کناری هم این نکته را مدنظر داشتیم. تاکید من بر معماری موج ها از آن جهت است  که حرکت موجی ،همانند غیر خطی در تمامی طبیعت حاظر و جاریست.همانند عملکرد  موجی اتم ها  و حرکت امواج کوانتوم .حتی ساختار فکر ما نیز  یک پدیده ی موجی می باشد.

06

 قسمت اصلی باغ متشکل از آبگیر مرکزی و تپه های حلزونی و ماری شکل وباغ فیزیک و دی ان ای

05

پلان کلی مجموعه دارای هندسه ی مشخصی نیست و بخش های موضوعی مختلف در یک سطح وسیع به حالت ارگانیک ،پخش شده اند.

 او در این باغ سعی کرده است غیر خطی بودن ،دو شاخه شدن و بازخورد را توسط معماری موج ها و پیچش ها نشان دهد.گونه ای معماری که به تندی و ناگهانی و به طور پیوسته نوسان می یابد و دارای صعود و نزول است ،رشد آرام ،موجی شکل نشان دهنده ی تداوم طبیعت ،وحدت و توازن آن است،در حالی که پیچش ناگهانی نشان دهنده ی بلایای طبیعی ویا عوض شدن از یک سیستم به سیستم دیگر است.دوشاخه شدن خلاقانه می تواند پیشرفت را هم پای پسرفت به ارمغان بیاورد.از آنجایی که طبیعت این دو حالت را از خود نشان می دهد معماری پیدایش کیهانی نیز باید این دو حقیقت اصلی را نشان دهد.زیست شناسی ،طبیعت وسنت ارگانیک همواره بر معماری الهام بخش بوده اند ،اما امروزه از این جهت اینها مناسب هستند که اکنون ما یک دید کاملا متفاوت راجع به طبیعت و جایگاهی که در آن قرار گرفته ایم داریم.
باغ تفکرات کیهانی یک باغ کاملا نمادین است که مملو از مجسمه ها  و تزئینات مختلفیست که هر کدام معنایی علمی درپس خویش دارند.انچه بیشتر از همه در این باغ به چشم می خورد ،سطوح وسیع چمن کاری شده و آبگیر هایی است که نقش انعکاسی دارند و به خوبی طبیعت اطراف را در خود نشان می دهند در واقع جنکز با طراحی این برکه ها زیبایی طبیعت را ضرب در دو کرده است.

معرفی بخش های مختلف باغ
این باغ به بخش های موضوعی متنوعی تقسیم می شود که به صورت پراکنده در محوطه قرار گرفته اند.و از ویژگی های اصلی این باغ تماتیک بودن آن است.قسمت های اصلی شامل:
باغ فیزیک و دی ان ای، باغ حواس، پل جهش، سیاه چاله، تپه ی حلزونی، تپه ی ماری، دریاچه ی معجون کوارک، زمین تنیس، آبشار کیهانی، و تپه ها و دریاچه های متعدد دیگر که در سایت پراکنده شده اند.
ستون های سنگی در مدخل ورودی باغ مفهومی جدید به آثار هنری قرون هفدهم و هجدهم می دهد که عبارت اند از دورنمای قدیمی جهان از جنس برنزدر سمت چپ و دورنمای جدید آن از جنس آلمینیومی در سمت راست.این کره های فلزی نمونه ای از فرضیه های عمده از قبیل فرضیات بطلمیوسی(صورت فلکی) اتمی و فرضیه ی گایا و سر انجام کلیت جهان هستند که در تعریف جهان عنوان شده اند.همچنین دیوار های سنگی مواج(معروف به دیوار اژدها)یادآور باغ های چینی می باشد.
بخشی از باغ به سبک باغ های قدیمی و سنتی چینی طراحی شده است .پله ها و آبنما های سنگی از مظاهر اصلی این قسمت هستند.در طراحی آبنما از الگوی اشکال خود متشابه موجود در طبیعت استفاده است.

08

07

در دیوار مدخل ورودی از سنگ های ماسه ای سرخ رنگ استفاده شده است.

مسیر اصلی این باغ از زیر آشپزخانه ی منزل چارلز و مگی شروع می شود. مسیری پلکانی که در شیب دره ی مقابل خانه ادامه پیدا میکند و به دریاچه معجون کوارک(یک ذره ی بنیادین و  در نوترون و پروتون) که نشانگر سرآغاز هستی می باشد، منتهی می شود. ایده ی این مسیر پلکانی از 12 پرش اصلی کیهان نشات میگیرد.

10

09

نشان دادن انتقال مرحله ای از طریق دو شاخه شدن و و پرش کیهانی توسط  طراحی مسیر پلکانی منتهی به دریاچه کوارک کوارک

یکی دیگر از اشکال موجی یعنی فولد، از علم جدید و نظریه ی فاجعه رنه توم نشات گرفته است. این نظریه مربوط به انتقال مرحله ای است که در هر جایی از طبیعت قابل مشاهده است. انتقال مرحله ای زمانی رخ می دهد که سیستم ها با وارد آمدن فشاری چون افزایش دما، انرژی یا اطلاعات از حالت تعادل خارج شوند. آنها را با دو روش می توان نشان داد: دو شاخه شدن رشد تک خطی به دو خط یا به وسیله ی فولد، پیچش ،چین  یا یک سطح مچاله. فولد به عنوان یک فن معماری کیفیات متضادی را حاصل می نماید. این کار توسط پیچیدن و احاطه کردن  و ارتباط برقرار کردن  بین  چیزهایی متفاوت  به صورت  انتقال نرم  صورت می گیرد. در اینجا  انعطاف پذیری و نرمی  اهمیت  دارد.
از فولد در محوطه سازی برای جهت دادن به مسیر حرکت به طرف دریاچه ی مرکزی و سپس به طرف دشت های اطراف استفاده شده.و بدین صورت توجه به چشم انداز های مختلف از طریق استمرار نرم حاصل شده است.

11

مسیر حرکت مارپیچی از دریاچه با سمت اطراف

خط سیر مارپیچی ،حرکت و هدایت بصری را به خود جذب می کند و البته در هر فراز و نشیبی بسیار متفاوت عمل میکند. نمونه ی روشن این مطلب نوسان توده الکترون در اطراف هسته می باشد. الکترون به طور دقیق هرگز در یک نقطه ی خاص وجود ندارد ، ولی  همیشه در حال تغییر مکان از یک  مدار با  مداری  دیگر می باشد.
تپه ی خاکی مارپیچ 15 متری و حلزونی شکل،. .که با دو راه مارپیچ احاطه شده که در بالا به یکدیگر می پیوندند و در طول مسیر خود بالا و پایین می روند.بنابر این برای بالا رفتن از تپه ی خاکی گاهی باید به سمت پایین حرکت کرد و گاه به سمت بالا  .جنکز  معتقد  است  با  این کار  پیچیدگی را  به  نمایش گذاشته است.

12

تپه ی حلزونی شکل که فرم خود را از طبیعت حلزون وام گرفته است و با خط سیر مارپیچی دورش هدایت بصری را به خود جذب می کند.

دریاچه ای عظیم که با دو توده ی خاکی حجیم(تپه ی حلزونی و پدیده ی ماری شکل)احاطه شده.محوطه ی اطراف با طرح ترنج چمن کاری شده.هیچ مرز مشخصی بین سطح آب و چمن وجود ندارد.نقش انعکاسی سطح آب برای تپه های اطرافش در طراحی مد نظر جنکز بوده است. این دریاچه با ردیف درختان در اطراف قاب شده است.

13

نمایش غیر خطی بودن،دوشاخه شدن و بازخورد توسط معماری موج ها و پیچشها.گونه ای از معماری که به تندی و ناگهانی و پیوسته نوسان می یابد و دارای صعود و نزول است.رشد آرام موجی شکل نشان دهنده ی تداوم طبیعت ،وحدت و توازن آن است.
یکی از مهم ترین بخش های محوطه باغ دی ان ای و فیزیک است.در این باغ.سبزیکاری ها به صورت خطوط موج دار کاشته شده اند که نمایشگر خطوط موجود در دی ان ای هستند. این طرح خطی موج ها در تمام محوطه ی باغ وجود داردنوع گلکاری و تزئینات این محوطه به سبک کلاسیک می باشد.

14

باغ دی ان ای و فیزیک

قطعات سنگ ماسه ای محلی و قرمز نیز دو دیوار (اژدها) را تشکیل می دهند که دو حافظ موج دار ایجاد کرده و در یکی از آنهاسه حفره وجود دارد که می توان از طریق آنها باغ DNA و فیزیک را مشاهده کرد.این سه حفره به نام های دایره (هارمونی خوراکی) مربع(فیزیکی)ومثلث(عدالت آشپزخانه )  دارای اسم های طنز آمیزی هستند و هر کدام نماد چیزی میباشند.

15

دیوار مواج اژدها و 3 حفره ی موجود در آن

در باغ فیزیک طرح اساسی باغچه ها رسمی بوده و بر اساس 5 حس انسان و حس ششم (حس درک پیش بینی زنانه) طراحی شده است. هر منطقه از باغ در اطراف یک پیکره و یا مجسمه ای متمرکز شده که نمایشگر طرح مارپیج دی ان ای است. حس بویایی هم توسط گیاهان معطری ارائه می شود که در اطراف مجسمه حفره های بینی قرار گرفته اندس شنوایی توسط یک ترومپت به شکل گوش ارائه شده که در اثر جریان باد چرخیده و زنگ ها را به صدا می آورد. حس لامسه توسط مجسمه ی یک دست به نمایش در آمده که در بالای گیاهان گزنه و خار شتر واقع شده و با بلوک های دی ان ای مانند احاطه شده است. حس چشایی نیز از طریق یک آویشن و دهان آلمینیومی که در بالای دو نوع توت فرنگی وحشی آویزان شده اند به نمایش در آمده است و سر انجام حس پیشگویی( حس ششم) زنی را در حال نگاه کردن به مغز باز شده ی خود نشان می دهد که در حال دریافت علائمی از انگشتان دستش است. این انگشتان در نسیم در حال حرکتند که نشانه ی درک آینده از طریق دریافت نوسانات مختلف و تغییر آنها است. پدیده ی مربوط به حس بینایی شامل یک تپه ی مارپیچ است. در داخل این پشته اتاق غار مانندی وجود دارد که دیوارهای آن با طرح های چروک خورده ی سیاه و سفید رنگ پوشیده شده اند و در بالای آن حفره ای به شکل mقرار دارد که در روزهای و پر نور تصویر این حرف را به داخل اتاق منعکس می کند و خاطره ی، مگی را زنده نگه می دارد.

17

 حس شنوایی

16

حس بینایی

19

حس لامسه

18

حس بویایی

21

حس ششم

20

حس چشایی

22

اتاقک درون تپه بینایی

23

تپه ی بینایی

این باغ مملو از مجسمه ها و اشکال گوناگون نمادین می باشد. فضای نشیمن کهکشانی که شامل هفت بخش مارپیچ بتنی به رنگ خاکستری-آبی است. و پیکره ای مارپچ فلزی که نماد یک مولکول دی ان ای میباشد. جنکز تلاش کرده تا از طریق این اشکال، تئوری های جدید علمی را در معرض نمایش بگذارد.

24 25 26

فضای نشیمن کهکشانی و مجسمه ی DNA و مارپیچ رشد

سولیتون ها یک موج مجرد و یا یک جریان مواج مستقل هستند که دارای انرژی متمرکز و انسجام یافته می باشند.برآمدگی و پیچش دو نمود از سولیتون ها در عالم واقع هستند(موج بر آمده روی یک شلاق یا پیچش روی کمربندها). او در طراحی دسته های درهای فلزی باغ، برای نشان دادن سیر حرکت انرژی متمرکز در کیهان استفاده کرده است. به گفته ی او نشان دادن سولیتون ها بسیار جالب است ولی نه فقط به خاطر زیبایی انرژی آن بلکه به لحاظ الهام بخش بودن آن در علم جدید.
نوار های فلزی حرکت امواج انرژی (سولیتون) را که از نقاط متمرکز(قفل در) شروع به حرکت می کنند را نشان می دهد. انها به طور مورب در طول حرکت می کنند و نوعی انرژی بصری را به وسیله ی تناوب صلب و تهی، سیاه و سفید. ظاهر شده نشان میدهند. قفل در نیز به شکل نوار موبیوس که فرمی بی انتهاست و فسیل حلزونی که هندسه ی خطوط منحنی را ادامه می دهد طراحی شده.

28 27

(دروازه های سولیتون. پیچش موج ها به سمت مرکز، لبه، قفل و پایه حرکت می کند. این حرکت به وسیله ی فسیل ها نقطه گذاری شده است.)

جنکز معتقد است طراحی باید با پیدایش های ناگهانی و یا بعضی اوقات  آهسته ای که در هر کجای این طبیعت و کیهان مشهود است، درگیر شود. او به جای نمایش دادن بازتاب یک جهان ایستا؛یعنی کیهان کاملی که زمانی انیشتن بدان معتقد بود؛ در پی به تصویر کشدن ظهور ناگهانی موارد غیر منتظره است.
به  نظر او رمز یک اثر موفق، شگفت انگیز بودن آن است. چه از جنبه ی مثبت، چه از جنبه ی منفی، باید پدیده ای غیر قابل پیش بینی  در هر اثری وجود داشته باشد. افراد زمانی مجذوب یک طرح یا منظره می شوند که بتوانند یک مطلب یا موضوعی جدید که قبلا از آن بی اطلاع بودند را درک کنند. لذت بردن انسان ها از زیبایی و محیط زندگی، به کنجکاوی، تطبیق پذیری و خواست به کشف حقیقت، بستگی تام دارد. از این رو او همواره در جهت برانگیختن حس کنجکاوی افراد در گوشه کنار های طرح های خود بوده است و تلاش می کند تا پدیده های جدید را در غالب اشکال و عناصر منظر به معرض دید بگذارد.
اینجاست که مهم ترین نقدی که بر آثار جنکز می توان عنوان کرد نمایان می شود. که تا چه حد می توان تشابهات معماری با عناصر طبیعی فیزیک و ریاضیات و هندسه ی جدید و غیره را ارزش تلقی کرد. آیا معماری هنری نمایشی است که چیز دیگری را در خارج از خود معرفی می کندو یا اینکه معماری اصولا هنری قائم به ذات است. می توان معماری را از ریشه های معمارانه اش به در آورد و به ظواهر شکل علم پیوند زد؟ آیا بحران ها و پیچیدگی ها و ابهام ها باید در معماری هم نمود پیدا کند؟
آیا شباهت به نظریه های علمی داشتن کافیست تا یک ارزش معماری آفریده شود؟ به گفته ی پیتر آیزنمن مباحث فیزیک و ریاضیات و فلسفه ممکن است در شروع طراحی کارساز باشد ولی پس از مدتی استحکام اولیه ی خود را از دست می دهد و در دست معمار به صورتی بازیگوشانه و هنرمندانه با کار گرفته می شود.

نتیجه گیری:
جنکز در اکثر آثار خود بی توجه به بستر طرح و درک مخاطب ،فقط در صدد نمایش تفکرات خویش در خصوص علوم نوین است. در غالب موارد اگر توضیحی پشت کارهایش نباشد، فهم ماهیت اصلی فرم های طراحی شده توسط او، مخصوصا برای مخاطب عادی، ممکن نیست و  حتی در بعضی موارد به نوعی تمسخر آمیز به نظر می رسد. همراهی و تبعیت از طبیعت و الهام گرفتن از فرم های ارگانیگ فی ذاته روش مورد پسندیست، اما جنکز در خیلی موارد عینا خود اشکال طبیعی را مورد استفاده قرار داده و اینجاست که خلاقیت یک هنرمند طراح، زیر سوال می رود.
نکته ی دیگر، بحث ارزش قائل شدن برای مخاطب است، اکثر آثار جنکز به گونه ای طراحی شده که تنها از دید پرنده قابل فهم است و در دید انسان تنها تپه هایی یکدست و تکراری و چمن کاری شده به نظر می رسد. بیشتر طرح های جنکز نمایشی هستند و عملکرد و مخاطب در درجه ی چندم اهمیت قرار دارد.

منابع:

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *