چکیده:
در گذر تاریخ بناهای بسیاری بوده اند که با وجود عظمت در دوران مختلف تغییر کرده اند و حتی کالبد اولیه خود را از دست داده اند. اگرچه بسیاری از این تغییرات برای نگهداری و پایداری آن بنا بوده، اما تا آنجا پیش رفته که هویت آن را پاک کرده است.
اما چارتاقی نیاسر گویای حرفی دیگری است. این چارتاقی با وجود آنکه در نزدیکی آباده ای قرار دارد و در دوران گوناگون یکی از ابنیه مهم موجود در فضا بوده، دچار تغییر نشده. چه بسیار چارتاقی ها که در گذر تاریخ تبدیل به مکانی مذهبی (دوران اسلامی) شده اند، اما چرا این بنا اینگونه خالص و دست نخورده باقی مانده و با وجود پتانسیل بسیار، هیچ کاربری دیگری را به خود نگرفته و حتی نام آن تغییر نکرده است؟!
یقیقأ این یک اتفاق بی دلیل نیست و علتی در پس آن وجود دارد. از این دلایل می توان به بستر طبیعی و یا موقعیت جغرافیایی آن اشاره کرد. وجود این بنا بر روی کوه، ارتفاع زیاد و سختی انتقال مصالح می تواند دلیل این دست نخوردگی باشد، اما مطمئنأ این دلایل با تأثیری که دارند، عامل اصلی نیستند. در واقع با قبول این واقعیت که این بنا بخشی از منظر نیاسر محسوب می شود، نمی توان تنها آن را یک کالبد دید، بلکه اعتباری که این بنا در این منظر داراست، مانع دست بردن در آن شده است.
برگزاری مراسم آئینی مانند قربانی کردن گاو در عید قربان در کنار این چارتاقی نشان از این است که این بنا متعلق به یک منظر آئینی است و یکی از مهمترین عناصر این منظر محسوب می شود و تغییر یا نابودی آن می تواند به نابودی یا خلال در این منظر و حتی آئین شود.
کلمات کلیدی :چارتاقی ، نیاسر ، اعتبار ، منظر ، ماندگاری
مقدمه :
چارتاقی نیاسر یکی از چارتاقی های باقیمانده از زمان پیش از اسلام در ایران است که برخلاف گذشت سالیان طولانی و وجود زمینه های کافی برای تغییر و تحول، همچنان دست نخورده باقی مانده و خود را حفظ کرده است. در این مقاله تلاش شده با بررسی این بنا و تأثیر آن در منظر موجود، علت ماندگاری این چارتاقی مشخص گردد.
کشور ایران به دلیل دارا بودن تاریخ چند هزار ساله و قدمت بسیار، بناها و ساختمان های تاریخی زیادی را در خود جای داده و با توجه به ارزش ها و ویژگی های هر دوره تاریخی، معماری و مشخصات این بناها متفاوت هستند. از دیگر خصوصیات این بناها می توان به پایداری و ماندگاری آنها اشاره کرد. اگر چه بسیاری از ابنیه تاریخی ایران بر اثر گذر زمان از میان رفته اند و اکنون اثری از آنها باقی نمانده است، اما بناهای تاریخی بسیاری نیز حفظ گشته اند و همچون میراثی از گذشتگان به ارث رسیده اند. با وجود اینکه این بناها تا امروز پابرجا مانده اند، اما تعداد زیادی از آنها در دوره های تاریخی مختلف دچار تغییر و تحول شده اند. حتی بناهای عظیمی وجود داشته اند که در دوران مختلف تغییر کردند، تا آنجا که کالبد اولیه خود را از دست داده اند. نکته جالب آن است که بسیاری از این تحولات برای پایداری و نگاه داری این بناها بوده، اما در انتها منجر به گم شدن هویت و اصالت آنها شده. از جمله اقدامات دیگر در راستای حفظ ابنیه می توان به تغییرکاربری و حتی نام آنها اشاره کرد. بناهای زیادی بوده اند که برای مقابله با نابودی نامشان تغییر کرده، مانند مقبره کورش کبیر در پاسارگاد که به آن مقبره مادر حضرت سلیمان اطلاق می شده است.
از جمله بناهای دستخوش تغییر می توان به چارتاقی ها (چهارطاقی) اشاره کرد. این بناهای ساده که تنها دارای چهارطاق و یک گنبد هستند، مربوط به دوران اشکانیان و ساسانیان می باشند. در آن زمان این چارتاقی ها، بناهایی مذهبی محسوب می شدند که در آنها مراسم مذهبی و ستایش آتش انجام می شده. اما پس از سقوط سلسله ساسانی و ورود اعراب و مسلمان شدن ایرانیان، این بناها عملکرد و کاربری خود را از دست دادند و بسیاری از آنها به فراموشی سپرده شدند و بر اثر گذشت زمان نابود گشتند. عده بسیاری از آنها با قبول کاربری جدید، خود را حفظ کردند ولی کالبد آنها بر اثر گذر زمان بسیار تغییر یافته است، به گونه ای که دیگر شکل قبلی خود را ندارند. امروزه ثابت شده عدهای از امامزاده ها و حتی مساجد اولیه ایرانی بر روی شالوده آتشکده ها و چارتاقی ها بنا شده اند. اما تعداد اندکی از این چارتاقی ها هنوز سالم مانده اند و اصالت خود را حفظ کرده اند.
یکی از این چارتاقی ها که امروزه خیلی هم مورد توجه قرار دارد، چارتاقی نیاسر است. این بنای دوره ساسانی با وجود اینکه در بالای بلندی و در نزدیکی روستای دیروز و شهر امروز نیاسر قرار گرفته، هیچ تغییر و تحولی نیافته است. این چارتاقی در دوران و اعصار گوناگون یکی از عناصر شاخص موجود در این فضا بوده، اما با تمام پتانسیل های کافی برای تبدیل شدن به بنایی دیگر و قبول عملکردی متفاوت یا نامی جدید کاملأ دست نخورده باقی مانده است. مسلمأ این بنا قبل از اینکه مرمت گردد یا از سوی سازمان میراث فرهنگی مورد توجه قرار گیرد و به ثبت برسد و اینگونه حفظ شود، قابلیت تغییر و دگرگونی را داشته. اما به راستی چرا این چارتاقی این گونه خالص ماندگار شده و حتی نامش تغییر نکرده است؟!
در نگاهی کلی و سطحی میتوان دلایلی را برای این ماندگاری یافت، از جمله:
موقعیت جغرافیایی
بستر طبیعی و قرارگیری بر روی بلندی
عدم سهولت انتقال مصالح جدید
شناخته شدن به عنوان نشانه مکان یابی
و …
اما با تأملی بیشتر، مشخص می شود، اگرچه این دلایل می توانند تأثیرگذار بوده باشند ولی مسلمأ نمی توانند دلیل اصلی ماندگاری این بنا باشند. در واقع نمی توان به این بنا تنها به عنوان یک کالبد نگاه کرد. بلکه آن چه مشخص است، این بنا به دلیل اعتبار خاصی که در این فضا داراست، اینگونه ماندگار مانده است. در واقع این چارتاقی بخشی از منظر نیاسر محسوب می شود و از مهمترین عناصر این منظر است، به گونه ای که قرارگیری این بنا در کنار عناصر ویژه دیگر همچون درخت چنار کهنسال و رود آب در طول تاریخ معنا و مفهوم خاصی به آن داده و آن چنان این چارتاقی با این فضا تلفیق شده که نمی توان آن را از این منظر جدا دانست. از سوی دیگر اتفاقات و مراسمی که در کنار این چارتاقی در دوران مختلف صورت گرفته این اعتبار را افزون کرده است.
به طور مثال هر ساله در عید سعید قربان در نزدیکی این بنا مراسم قربانی کردن گاو که تاریخ بسیار طولانی دارد، انجام می شود. این مراسم با آئین و رسوم خاصی برگزار می شود که همواره وجود این چارتاقی را در کنار خود تأکید می کرده و موجب گشته این بنا یکی از عناصر منظر آئینی نیاسر محسوب گردد. این رویداد موجب گشته که هر تغییر و تحولی در این چارتاقی موجب ناخوانایی در این منظر شود.
نتیجه گیری :
بنابراین با توجه به مباحث گفته شده، به طور کلی می توان گفت، اصلی ترین علت ماندگاری چارتاقی نیاسر پس از ورود اعراب به ایران، که دیگر کاربری پیشین خود را نداشته، اعتباری است که این بنا در منظر نیاسر داشته و هر گونه تحول در آن موجب تغییر در اصالت و ناخوانایی منظر و حتی آئین می گردیده است.
تصویر : چارتاقی نیاسر، ماخذ : نویسنده
منابع :
مشاهدات حاصل از سفر یک روزه نیاسر در تاریخ 1389/08/26