چکیده:
در این بخش به تعریف مفهومی و نه واژگانی از منظرفرهنگی پرداخته شده است. به طور کلی این منظر تعاملی شامل تأثیرات متقابل این دو (منظر و فرهنگ) بریکدیگر است که تحت عنوان «منظر متأثر از فرهنگ» مطرح می شود.یعنی منطقه ای جغرافیایی و مکانی طبیعی که متأثر از فرهنگ بشری تغییر و تحول یافته. این منظر را به دلیل حضور انسان منظر فرهنگی می نامند.
اهمیت این بحث در بخش «ذهنی» و «ادراکی» منظر است که همه جوانب فرهنگ را درخود جای می دهند و مفهومی پیچیده است که برای فهم آن نیاز به مطالعه فراوان است. در این گروه «منظر» فرهنگی خود به عنوان یک میراث و یک دارایی فرهنگی مطرح می شود که بازندگی مردم عجین شده و در طول زمان در حال تحول است.
مقدمه:
در تعریف اصطلاح “منظرفرهنگی” با دو واژه “منظر” و “فرهنگ” مواجه هستیم که شاید تعریفی جداگانه از آنها داشته باشیم:
منظر: بخشی از محیط است که ما در آن ساکن بوده و به واسطه ادراکاتمان آنرا درک می کنیم و گریزی از آن نیست.
فرهنگ: هر آنچه وابسته به باورهای روزمره گروهی از مردم و رفتارهای آن ها باشد. (دبیری،1388)
و یا در تعریفی پیوسته:
اصطلاح “منظر فرهنگی” معادل “منظر متأثر از فرهنگ (بومی)” است. (رستنده ، 1388)
اما در هر دوحالت ما با پدیدهای که حاصل تعامل دو عنصر است مواجهیم. “طبیعت” که جزئی از منظر است و “انسان” که سازنده فرهنگ است:
منظر فرهنگی، یک منظر طبیعی است که به وسیله گروهی انسانی شکل یافته است. “فرهنگ” نقش عامل و “طبیعت” نقش واسطه را دارد و منظر فرهنگی ماحصل آن است.” (سائر :1925)
متن:
در یک تعامل بالفعل که در طول زمان و همنشینی طبیعت با انسان میتوان در نظر گرفت میتوان گفت:
منظر فرهنگی بر بخش های مشترکی از مناظر تمرکز می کند که روابط انسانی و محیط طبیعی در طول زمان شخصیت ذاتی خویش را تعریف می کنند. (Mitchell and Buggey,2000 : 3)
منظر فرهنگی ترکیبی از کار انسان و طبیعت را ارائه می دهند .منظرهای فرهنگی مکان های معیشت انسان، هویت ها و سامانه های عقیدتی همه جهان هستند. ( عشرتی -1388 )
منظر فرهنگی در حقیقت حاصل “فرآیندسازی بین طبیعت و فرهنگ انسان“ است.به گونه ای که با آن در تناسباتی متنوع و گوناگون می آمیزد. (eckbo ، 1969 :3 )
گاه تعریف از “منظر فرهنگی” می تواند طبیعت گراتر و بیشتر به سمت محیط های طبیعی که در مرحله بعد ارزش های تاریخی هم دارند نزدیک شود:
منظر فرهنگی، منطقه جغرافیایی را شامل می شود که جلوه های فرهنگی و طبیعی با رویداد های تاریخی، فعالیت ها و افراد یا گروه های انسانی در هم آمیخته است. (مهربانی گلزار ، 1387)
و در این راستا، بواسطه حضور اولین اجتماعات یا به عبارتی نخستین فرهنگها در مناطق روستایی بعنوان سکونتگاههای اولیه انسانی؛ این مناطق در تعاریف از “منظرفرهنگی” سهم بسزایی را دارند:
مناظر فرهنگی مشخصه هایی فرهنگی هستند و تعامل کار انسان و طبیعت را نشان می دهند. آنها گویای تکامل جوامع و سکونتگاه های بشری در طول زمان و متاثر از محدودیت های فیزیکی ویا فرصت هایی هستند که با محیط طبیعی اشان و اجبارات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی متوالی، در درون و بیرون خود مشخص می شوند. (UNESCO :83 )
مناظر فرهنگی مزارع و کشتزارها و همچنین آثار و بقایای بومی پوشش گیاهی، سایت ها و مکان های بومی، تالابها، سکونتگاه های اولیه، گورستان های منسوخ، مجموعه های صنعتی و … را شامل می شود. (Colema ,2003:1)
مناظر فرهنگی، نشان دهنده تكامل اجتماع بشري و سكونتگاه هاي آنها در طول زمان هستند. تکاملي که تحت تأثير تغيير و تحولات مداوم محيط طبيعي و همچنين نيروهاي متوالي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي (دروني و بيروني) قرار مي گيرد. (Iannone ،2002)
ارتباط و تعامل بين انسان و طبيعت در سكونتگاه هاي روستايي مبتني بر معيارهاي مشخصي است كه فرهنگ نقش به سزايي در شكل گيري و تقويت و تثبيت آنها دارد. مجموعه اين ارتباطات در اشكال و ابعاد مختلف كه نشانگر شكل زندگي، نحوه تأمين معيشت، الگوي بهره برداري از محيط پيرامون و نحوه تصرف، تغيير و بهره برداري از زمين بر مبناي الگوهاي فرهنگي خاص است، منظر فرهنگي نام دارد. (رستنده ،1388 :89)
منظر فرهنگی می تواند از مناطق روستایی وسیع تا یک مزرعه کوچک را در بر گیرد. ( مهربانی گلزار ،1387)
در تعریفی دیگر؛ منظر فرهنگی به فضاهای روستایی و شهری گفته میشود که مردم در طول زمان در آن مکان سکنی گزیده و آن را متحول ساختهاند. این فضاها شامل اجزا فرهنگی و طبیعی متداول، روزمره و آشنای منظر هستند. (دبیری،1388)
در امتداد یک فرآیند تاریخ ساز که “فرهنگ” در بستر آن شکل میگیرد، منظر نیز عنصری شکل گرفته در همین امتداد به حساب آمده و در همین راستا تعریف میشود:
منظر = طبیعت + مردم منظر = گذشته + حال
منظر = جنبه های فیزیکی (میراث طبیعی، تاریخی) + ارزش های معاشرتی (فرهنگی و اجتماعی) (Coleman , 2003 : p5)
روایات منظر در تمام فرهنگ ها موضوعات مشترک دارند: تلاش برای بقا، شخصیت جامعه انسانی، ماهیت طبیعت و جایگاه انسانها در آن، منشا هستی، مکان های خاص. ( اسپیرن ،1384 :70)
و در نگاهی دیگر به منظر فرهنگی از وجهی که فرهنگ و جامعه انسانی برای ما نقش اصلی را داشته باشند؛ منظر فرهنگی نه تنها نماینده طبیعتی است که تحت تأثیر فرهنگی دگرگون شده، بلکه هر آنچه که نماینده یک فرهنگ در هر بعد اجتماعی اش باشد منظر فرهنگی خوانده میشود:
منظر فرهنگی می تواند بیانگر سیمای بصری و فضای انسان ساخت و روابط حاکم بر آن باشد. چنانچه کشتزارها، اراضی ملی، باغ های ملی، پارک ها ، پردیس دانشگاه ها، گورستان ها، بزرگ راه های خوش منظره، محوطه های صنعتی جزئی از منظر فرهنگی هستند (مهربانی گلزار :1387)
منظر فرهنگی می تواند آثار هنری، متون، داستان ها، فرهنگ شفاهی ( مَثَل ها) و جلوه های هویت بومی در یک بستر اقلیمی و در ارتباط با آن باشد. ( مهربانی گلزار ، 1387 )
در جایی که توسعه و فعالیت های انسان غالب بوده؛ منظر بیشتر فرهنگی بوده (تا طبیعی). (بل ، 1388)
بدین ترتیب جایگاه تاریخ، هویت، فعالیت انسانی و سایر اجزای فرهنگ نقشی عمیق تر در قرار گرفتن مناظر به عنوان منظر فرهنگی دارند:
مناظر فرهنگی مربوط به طرح ها و مداخلات حفاظت تاریخی، آنهایی هستند که آنها را به عنوان جوامعی که به خاطر معانی حال و گذشته اشان دارای ارزش هستند میشناسیم. ( Donnell,2011 : 3 )
منظر فرهنگی بر اساس مدل شکل گیری جوامع و سنتها، آداب و رسوم و شیوه زندگی مردم هر ناحیه به شکل ممتاز و خاص همان منطقه بروز و ظهور یافته وبه نحوی تفکیک ناشدنی با زندگی مردم عجین گشته است. (رستنده ، 1388)
نتیجهگیری:
در یک جمع بندی از تعاریف موجود میتوان گفت منظر فرهنگی حاصل یک تعامل پیچیده و تاریخی است که در بستر زمان شکل گرفته است. در انتهای یک سر این تعامل همواره “انسان” به عنوان موجودی اجتماعی که قادر به ساختن یک فرهنگ است قرار دارد. در سر دیگر این تعامل هر آن چیزی است که انسان در دوران گوناگون با آن برخورد داشته است. در برخورد اول و اساسی او “طبیعت” قرار دارد. همین امر تعاریف عمده ای از منظر فرهنگی را متوجه محیط های طبیعی متأثر از فرهنگ انسانی ساخته است. در برخوردهای بعدی انسان با محیط پیرامون سکونتگاه های او و در مراحل پیشرفته تر فرهنگی، هر آنچه حاصل و دستاورد یک فرهنگ بوده در تعاریف منظر فرهنگی جای می گیرد. لذا می توان منظر فرهنگی را حاصل این تعامل بی انتها بین انسان و محیط پیرامونش دانست.
توضیحات: منابع این نوشتار در شماره 78 مجله اینترنتی منظر در بخش مقدمه به طور کامل آورده شده است.