چکیده
“طبیعت” به عنوان یکی از عناصر پایه در تعریف و ایجاد منظرهمواره موضوع مورد مطالعه معماران ، شهرسازان و معماران منظر است.وجود و چگونگی تعامل انسان با آن است که به منظر شکل و هویت می بخشد. اما چگونگی این تعامل در دوره های مختلف زندگی بشر رویکردهای متفاوت به خود دیده است. آنچه در این مقاله مورد بررسی ست، بیان چگونگی این ارتباط در منظر ماسوله است . منظر ماسوله منظری ست طبیعی و مصنوع ، اما به گونه ای که این دو از هم قابل تفکیک نیستند. این خصلت منظر ماسوله به خاطر همنشینی معماری آن در طی قرن ها با طبیعت بکر پدیدآمده است. چنان که معماری و منظر انسان ساخت آن را جزئی از طبیعت آن ساخته است. تأثیر این همنشینی در جزءجزء ساخته های ماسوله دیده می شود ودر کل ماسوله را منظری برآمده از طبیعت جلوه گر ساخته است،نه منظری که با رویکردی ارگانیک در کنار طبیعت بناشده باشد.

کلمات کلیدی: منظر ، ماسوله ، طبیعت ، همنشینی ، ارگانیک

مقدمه
در برخورد یا تقابل معماری با طبیعت رویکردهای متفاوتی وجود دارد. رویکردهایی که به خصوص در زمینه معماری منظر حائز اهمیت است و  از دوران پیش از مدرن تاظهور مدرنیته و پس از آن نیز وجود داشته است. رویکردهایی که گاه در باغ های فرانسه ، طبیعت را مسخر خویش ساخته وهر فرم طبیعی را به فرم های هندسی و … در می آورد ، گاه در قرون وسطی کاملاً طبیعت را مذموم می داند ، گاه در دوره هایی از مدرن برخوردی ارگانیک با آن دارد. اما برخورد معماری و منظر طبیعی ماسوله به نظر،هیچکدام از این رویکردها نیست. بلکه رویکردی ست “همنشین و در بطن” طبیعت.

01

پله هایی که به صفه ای با درختی تاریخی می رسد؛ مأخذ:نگارنده

ماسوله، منظر همنشین
آنچه در ابتدا به نظر می رسد این  است که معماری ماسوله یک معماری ارگانیک است . ارگانیک به این معنی که معماری با طبیعت تلفیق شده و از خطوط حاکم بر آن تبعیت می کند. آنچنانکه معماری در ادامه راه خود در طراحی  به عنصری برمی خورد به نام “طبیعت” ؛ آنگاه ، رویکرد ارگانیک به گونه ای  “کنارآمدن” یا “حفظ طبیعت” است. اما منظر ماسوله منظری نیست که با طبیعت کنار آمده باشد. کنار آمدن دو امر با یکدیگر مستلزم یک اختلاف یا تفاوت است و این در معماری ماسوله دیده نمی شود. معماری منظر ماسوله با مسئله ای به نام “طبیعت” روبرو نیست.

02

محوشدن روستا در طبیعت مه آلود؛ مأخذ:نگارنده

منظر ماسوله با طبیعت “همنشین” است ؛ با طبیعت رشد کرده ؛ با طبیعت از رشد باز ایستاده ؛ باطبیعت به حیات خود و طراحی خود ادامه داده است. به گونه ای که ما مرزی دقیق بین روستا و طبیعت نمی بینیم. جایی نیست که ما بگوییم اینجا منظر مصنوع ماسوله تمام شده و منظر طبیعی آن آغاز گردیده! گویی ماسوله از بطن طبیعت زاده شده و با آن زیست میکند .آنچنانکه کودکی از بطن مادر. این امر در واضح ترین مثال کمی معمارانه تر در همنشینی بناهای ماسوله با خطوط توپوگرافی روستا دیده می شود . خانه ها جایی در دل کوه و صخره فرو رفته اند و جایی از دل آن بیرون زده اند.جایی عناصر طبیعی (درخت و سنگ و …) از بین خانه های مسکونی سربرآورده اند و جایی برعکس.

03

 قرارگیری روستادربالای دره ای با رودخانه جاری؛ مأخذ:نگارنده

 گاه آبشارهایی کوچکی از کنار خانه ها و از لابه لای آنها می گذرد و آنچنان ظریف منظر انسان ساخت ماسوله را به یکدیگر و به طبیعت بکر آن می دوزد که نمی توان شکل گیری شهر را بر اساس یک روند طراحی یا رویکرد طراحی ارگانیک دانست. در روند طراحی ارگانیک ما با طبیعت به عنوان عنصر و گاه مشکلی که از بیرون سر راهمان قرار دارد مواجه می شویم ؛ اما خب،آن را کنار نمی زنیم، بلکه به آن احترام می گذاریم و با توجه و احترام به خطوط آن، راهمان را ادامه می دهیم. اما آنچه در این روستا اتفاق افتاده از جنس دیگری ست. این امراز ناخودآگاه ذهن سازندگان روستا برمی آید. ناخودآگاهی که در همنشینی کامل با طبیعت شکل گرفته است و ناگزیر در معماری و منظرسازی روستا دمیده شده است و عینیت پیدا کرده است. این یک برنامه ریزی فکرشده در طراحی نیست ، بلکه یک رویش است، رویشی در امتداد تمام چیزهایی که در طبیعت ماسوله می رویند.

04

 دورنمای روستا از روی بام یکی از خانه ها؛ مأخذ:نگارنده

 نتیجه گیری
آنچه در تقابل ( یا با توجه به مطالب بالا بهتر است بگوییم “تعامل”) منظر طبیعی و  مصنوع ماسوله باید مورد توجه قرار گیرد چگونکی اثر کردن کمال همنشین (طبیعت) است در گِل یا جان مایه منظر ماسوله. نه به دنبال خطوط ارگانیک و رویکردطبیعت گرایانه در طراحی فضاهای روستا گشتن. منظر ماسوله ناخودآگاه در بطن طبیعت و همساز باآن خلق شده و به این دلیل است که گویی عضوی از طبیعت بکر ارتفاعات شمال ایران است.

01

 معماری پله ای ماسوله؛ مأخذ:نگارنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *