مقدمه:
فرآیند طراحی در معماری منظر شناخت مسائل گوناگون را می طلبد. هنگامی که به مفهوم طراحی فکر می کنیم، هنگامی که از نیروهای سایت بهره می گیریم، زمانی که طراحی می کنیم، اجرا می کنیم و از آن مراقبت می کنیم با مصالح روبرو هستیم. مصالح به مثابه ابزار در معماری منظر قابلیت هایی افزون بر مصالح در معماری، در اختیار ما قرار می دهند. طراحی در فضای باز و مصالحی چون نور، سایه و آب این امکان را قوت می بخشند.
در درون هر مصالحی سرشت دوگانه ای وجود دارد که طراحان وظیفه دارند آن را درک کرده و به آن احترام بگذارند. هر ماده باید با خصوصیات فنی و ساختاری خود به کار گرفته شود. اگر ما طراحان در فهم محدودیت ها و قابلیتهای مصالح ناتوان باشیم، پروژه هایمان محکوم به شکست هستند. از طرفی دیگر اگر طراحی همسو با روح و زیبایی ذاتی مصالح نباشد نیز طرح با موفقیت خاصی همراه نخواهد شد.
چنین است که نیاز به شناخت مصالح در طراحی منظر از اهمیت خاصی برخوردار است و این جستار اشاره ی مختصری به انواع مصالح، ویژگیهای مصالح پرکاربرد، استفاده از آنها در اجزا و انواع فضا و همجواری آنها می باشد.
انواع مصالح:
مصالح از دیدگاههای مختلف به انواع گوناگون تقسیم می شوند. این معیار میتواند تفاوتهای بنیادی مصالح از لحاظ کمی وکیفی باشد یا خاستگاه آن و یا روشی که به دستش میآوریم. در اینجا به دو نوع تقسیمبندی کلی اشاره خواهیم کرد.
مصالح سخت و نرم:
معیار در این تقسیم بندی میزان صلب بودن و جسمیت داشتن مصالح است. بدین ترتیب که مصالح سخت که شامل سنگ، خاک، رسوب، چوب، آجر و … میشوند با جسمیت مشخص در اختیار معمار منظر می باشد، از این مصالح در معماری نیز استفاده می شود که در بخش بعد مورد ویژگیهای برخی از آنها سخن خواهیم گفت، اما آنچه می تواند وجه مشخصه مصالح در معماری منظر باشد، مصالح نرم است. این نوع مصالح که شامل نور و سایه، آب و پوشش گیاهی می شود قابلیتهای خاصی را ارائه میکنند. آب با نقش حیاتی خود در بقا و کنترل اکوسیستم ها در برنامه ریزی معماری منظر مورد استفاده قرار میگیرد. نقش احساس برانگیز آب و استفاده از ویژگیهای ذاتی آن چون سیالیت و شکلپذیری (امکان استفاده در فضاهایی با اشکال مختلف، نقش ارتباط دهنده)، بافتهای متنوع (با توجه به ظرف آن، ایجاد حرکت و …) شفافیت (ایجاد فضاهای شفاف و یا لایههای بصری در سطوح افق یا عمودی)، قابلیت انعکاس (استفاده از آن در وسعت و عمق بخشیدن به عناصر فضا) و ظرفیت حراراتی بالا (کنترل اقلیمی) میتواند به طرز موثری صورت بگیرد. پوشش گیاهی می تواند ویژگیهای بصری سایت را تعیین کند، ایجاد محصوریت، عمق، قابهایی برای دیدن و وارد کردن رنگ به منظر از قابلیتهای پوشش گیاهی به عنوان مصالح در فرآیند طراحی منظر می باشد. گیاهان با بو، صدا و بافتهایی که ایجاد میکند در به کارگیری و انگیزش حواس بویایی، شنوایی و لامسه اهمیت دارند و نکته دیگری که پوشش گیاهی را از دیگر مصالح در معماری منظر مشخص میکند قابلیت تغییر است، هم از لحاظ هرس و شکلپذیری و هم از جنبه تغییر در گذر زمان. نور از دیگر مصالح نرم به شمار میآید که با توجه به ویژگیهای فیزیکیش چون طول موج، رنگ، شدت ، ضریب انعکاس و بافت سطوحی است که آن را بازمیتاباند کیفیتهای متفاوتی خواهند داشت. در ایجاد فضاهای مختلف و تاثیر در ادارک فضا میتوان از نور وسایه بهره برد، تکرار نور وسایه در کنار هم ریتم ایجاد میکند، مرز سایه و نور در جدا کردن دو فضا می تواند به کار گرفته شود، منبع نور گسترده و یا نقطهای میتواند در فضاهایی با کیفیتهای سکون و یا درنگ به کار گرفته شود. نور وسایه می تواند بافتها و رنگهای مصالح را آشکار و پنهان کند و همچنین به عنوان اصلیترین عامل تاثیر گذار بصری در منظر شبانه به کار گرفته شود.
مصالح زنده و غیر زنده:
در این تقسیم بندی که بر اساس نوع به دست آوردن مصالح و خاستگاه آن صورت می گیرد دو تقسیم بندی عمده زنده و غیرزنده وجود دارد. مواد زنده، موادی هستند که مستقیما از موجودات زنده تشکیل می شوند، مانند چوب. اما مواد غیر زنده به سه طریق بدست می آیند، حالت نخست مواد طبیعی غیرزندهای اند که معمولاً به همان صورت که در طبیعت یافت می شوند، به کار میروند، شامل سنگ، خاک رس، (آجر)، شن و ماسه. حالت دوم مصالح غیرزندهای هستند که به شکل بسیار تغییر یافته به کار می روند، مانند طیف وسیعی از فلزات. حالت سوم مصالح مصنوعی مصالحی هستند که به دست بشر ساخته شدهاند، چون شیشه و پلاستیک و مصالح ترکیبی که از ترکیب دو یا چند ماده به وجود می آیند به طوری که خواص متفاوت از خواص مواد تشکیل دهنده خود را دارند. مانند بتن و آسفالت.
مصالح زنده طبیعی؛ چوب:
چوبهایی که در کاربردهای منظر استفاده می شود باید مجموعه ای از ویژگیها و ضرورتها را دارا باشد. زیرا این چوبها در معرض دائمی عوامل محیطی هستند. چوبها به طور معمول در معماری منظر در ساخت آلاچیقها، داربستها، نردهها، کفسازی، تجیهزات بازی و مبلمان استفاده میشود. برخلاف معماری داخلی که در آن از چوبهای سخت چون بلوط و افرا و آلبالو استفاده میشود در معماری منظر نرمچوبها چون صنوبر و کاج مورد استقاده قرار میگیرند. این چوبها در برابر خوردگی بر اثر رطوبت و خوردن جانوران مقاوم تر هستند. از نرم چوبهای متدوال در معماری منظر میتوان به کاج زرد جنوبی، صنوبر داگلاس، سرو قرمز، کاج پاندورسا و درخت ساج اشاره کرد. پرداخت چوب که به دلیل افزایش مقاومت آن در برابر شرایط محیطی و جنبههای زیباشناسانه انجام میشود به دو صورت میباشد. اول عمل فشارآوری که حفاظت موثر در برابر فساد و پوسیدگی را به همراه میآورد اما از لحاظ بصری با خال خال شدن به علت هوازدگی کیفیت نازلتری را عرضه میکند. دوم ایجاد قشر محافظ؛. این قشرها میتوان بر سطح چوب بنشینند چون رنگها و یا اینکه در سطح زیرین خود نفوذ کنند مانند لاکالکلها. گروه دوم خاصیت دفع آب را در چوب بهبود میبخشند.
مصالح غیرزنده طبیعی؛ سنگدانه:
سنگدانهها در معماری منظر کاربردهای گوناگون دارند. سنگدانهها در ایجاد نازککاری، تقویت مصالح (تعدیل جابه جایی حاصل از ذوب و یخ زدگی) و به صورت ترکیب با دیگر مصالح (مانند آسفالت) استفاده می شوند. پوشش باغچهها، ایجاد زهکشی موثر در سنگفرش ها و بستر کفسازی از دیگر کاربردهای سنگدانه ها است. سنگدانه ها به دو صورت خردشده و طبیعی – رودخانه ای وجود دارند. مزیت سنگدانه ها در دوره حیات طولانی، رنگهای مختلف و از لحاظ ملاحظات زیست شناسانه طبیعی بودن، نفوذپذیری بالا و مانع شدن آنها در برابر آلودگی آبها می باشد. سنگدانه ها به دلیلی اینکه به راحتی جا به جا میشوند، برف زدایی آنها دشوارتر از مصالح صلب است و اینکه شرایط حرکت با عصا و صندلی چرخدار را تامین نمینماید، محدودیتهایی را ایجاد میکنند.
مصالح غیرزنده طبیعی؛ سنگ:
سنگها با توجه به ویژگی شان در تحمل بار فشاری کاربرد خاص خود را در معماری منظر دارند. بافتهای متنوع سنگ، انواع چیدمان آنها؛ تنوع در قطعات و رنگها، پایداری مکانیکی و پاکیزگی آن می تواند ترجیحی را در استفاده از آن نسبت به دیگر مصالح ایجاد نماید. سنگها بر اثر یخبندان، نمکهای محلول و مجاورت با رطوبت یا مصالح با ضرایب انبساط مختلف فرسایش می یابند، از این رو باید آن را با ملاحظات خاص به کار برد.
سنگها از لحاظ منشا شکلگیریشان به سه دسته عمده تقسیم میشوند: سنگهای رسوبی، سنگهای آذرین و سنگهای دگرگونی.
سنگهای رسوبی از روی هم جمع شدن رسوبهایی حاصل می شوند که در طول زمان به هم می چسبند. مانند شیست رسی، ماسه سنگها (تراورتن و …) و سنگهای آهکی که به ترتیب از رسوبات خاک رس، رسوبات ماسهای و ارگانیسمهای دریایی به وجود میآیند. سنگهای رسوبی تحت اعمال فشار یا در گرما تغییر شکل نمیدهند. نرمی نسبی آنها احتمال بیشتری برای رنگ رفتگی یا لکهدار شدن ایجاد میکند چرا که استعداد بیشتری در جذب آب و ناخالصی دارند. این سنگها وقتی در برابر باران اسیدی قرار میگیرند بی رنگ میشوند.
سنگهای آذرین که نتیجه سرد شدن ماگما هستند برخی از متراکمترین، سختترین و غیرقابل نفوذترین سنگها را در بر میگیرند. سنگهای آذرین زیادی شناخته شدهاست اما کارآمدترین آنها در طراحی منظر گرانیت است. بازالت نیز با مقدار کمتری در سنگفرشها استفاده میشود. سنگهای آذرین به نسبت کیفیت شان گران نیز هستند.
سنگهای دگرگونی در فرآیندی به کمک دو عامل فشار و گرما ماده منشاء را که میتواند آذرین و یا رسوبی باشد به ساختاری متراکم تر و سخت تر تبدیل میکند. سنگ لوح و سنگ مرمر از جمله سنگهایی هستند که طراحان منظر با آن مواجهاند.
مصالح غیرزنده طبیعی؛ آجر:
آجر جذابیتهای بصری ویژهای دارد، رنگهای متنوع متاثر از نوع خاک و پخت، انعطافپذیری در خلق الگو، فرم، بافت و جزئیات از ویژگیهای آجر می باشد. آجرها در دیوار و کف به کار می روند. برای سنگفرش آجری از آجرهای متراکمتر و نفوذناپذیرتر استفاده میشود. (مقاومت مورد نیاز فشاری بین 490 تا 560 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع). همچنین در سنگفرشهای آجری برای جلوگیری از ترکخوردگی ناشی از انبساط باید درزهایی تعبیه نمود. درزهای بندهای کف آجری باید درجهت عمود بر بار ترافیکی در نظر گرفتهشود. در استفاده آجر در دیوار میتوان از الگوهای توپر یا مشبک استفاده نمود. دیوارهای مشبک آجری همزمان با اثرات اقلیمی خوب میتوانند در ایجاد حریم، سایه و نفوذ نور موثر باشند. مشکلات متداول در نگهداری از آجر شورهزدگی، پوسته پوسته شدن وترک برداشتن است. شورهزدگی معمولا ناشی از واکنش با نمکهای محلول (معمولاً در محتویات گل اولیه) و نشان دهنده ی عدم زهکشی موثر در کنار آجرکاری می باشد. پوسته پوسته شدن و ترک بداشتن معمولاً از اعمال بار اضافی بر سطح رویه آجر حاصل میشود. این امر نمایانگر فشارهای داخلی از قبیل ذوب و انجماد آب یا انبساط نمکهای محلول است. از این رو لحاظ کردن تاب مکانیکی و زهکشی موثر آجر راهکارهایی برای استفاده ی موثرتر از آجر است.
مصالح غیرزنده، تغییریافته، فلزات:
فلزات مصالحی هستند که اکثرا قادرند با نهایت فشارهای موجود در محیط مصنوع همساز شوند. عملکرد مطلوب در کشش و فشار، قوی و با دوام بودن و شکلپذیری از ویژگیهای فلزات می باشد. از فلزات در فضاهای باز در مبلمان، وسایل بازی، حصار و نردهها، محافظ های کنار درختان، مجسمهها، پلکان و … استفاده میشود. آهن، مس، آلومینیوم، فولاد و برنز از فلزات پرکاربرد در معماری منظر است. از آهن در کفهایی که ترافیک سنگین وجود دارد استفاده میشود. فولاد در مبلمان، دستانداز و پایه ایمنی کاربرد دارد. آلومینیوم با نمای صیقلی و مقاوم در برابر خوردگی و شکلپذیریش در نیمکت ها، نردهها و … به کار برده میشود. فلزات عمل نیامده کم و بیش اکسید می شوند؛ مس اکسید شده به رنگ سبز در میآید، آهن اکسید شده نارنجی و قرمز رنگ میشود، در آلومینیوم و فولاد ضد زنگ اکسید شدن بسیار نامحسوس است. گالوانیزه کردن فولاد راهی برای جلوگیری از فرسایش آن بر اثر اکسید شدن است.
مصالح غیرزنده مصنوعی؛ آسفالت:
آسفالت پوششی برای کف در فضاهای باز است که به دلیل اقتصادی، بادوام بودن و تعمیر و نگهداری ساده (جایگزین قشر رویی بدون حذف و تعویض لایه زیرسازی) به طور وسیعی استفاده میشود. این موارد استفاده در پارکینگ ها، جاده ها و مسیر تردد اتومبیل، گذرگاه پیاده و حیاط های تفرجی دیده میشود. آسفالت در مقایسه با بتن ماده چسباننده ی قیر را جایگزین آب کرده است و مزیت انعطافپذیری را نسبت به بتن دارد. اما در جایی که آلایندههای نفتی وجود دارد به علت فرسوده شدن آسفالت میتوان از بتن به جای آن استفاده کرد. کیفیت بصری نازل و تاثیرات منفی آسفالت در مدیریت سیلابها و روان آبها باعث شده است که به استفاده ی وسیع از این مصالح انتقاد شود. اما راهکارهایی هم برای بالا بردن کیفیت زیبای شناسانه و افزایش نفوذپذیری آسفالت ارائه شده است. برای ارتقای کیفیت بصری از آسفالت تزئینی که منقوش است و بر اثر ذوب یک ماده ترموپلاست بر آن حاصل میشود، استفاده میشود. استفاده از پوششهای رنگی راه حل دیگری است که با کاهش ضریب انعکاس سطوح در کاهش اثر جزیرههای حرارتی موثر می باشد. استفاده از قطعات کفسازی از جنس آسفالت با پرداخت ها و چیدمان های نمایان نیز میتواند در راستای بالابردن زیبایی کف به کار گرفته شود. در مدیریت سیلاب، میتوان از آسفالت سبز بهره برد که متخلل است و باعث کاهش سرعت ورود سیلاب، کاهش حجم روان آب و بهبود کیفیت آب می شود.