چكيده
نوشتار حاضر، پژوهشي پيرامون منظر طبيعي اردبیل است و بر گرفته از برداشت هاي نگارنده در سفر پژوهشي گروه معماري منظر مي باشد. تلاش بر آن بوده است تا ضمن تبيين ارتباط و تعامل متقابل انسان و بستر طبيعي در طي دوران، منظر طبيعي شهر و نحوه برخورد با اين عناصر بررسي گردد. اين نوشتار بهره گيري مناسب از مناظر موصوف و حفظ حريم عناصر طبيعي در ساماندهي منظر شهرها را پيشنهاد مي نمايد.

مقدمه
هر باغچه موجود در یک خانه ایرانی، درختان کهن هر خیابان، منظر یک كوه با برف هایی که شیارهای آن را به رخ می کشد، خود بخش بزرگی از ابزار قرائت منظر یک شهر است. از ديدگاه منظر، اركان شكل دهنده شهر، انسان، تعاملات انساني، وقايع تاريخي و طبيعي و … است كه انسان هاي ساكن در شهر به نوعي  تجربه كرده اند و مي كنند. گاه از طريق آفريدن آن وقايع و گاه از قرار گرفتن غير ارادي در ميان آنها.
وجود آثار طبيعي که به نوعي بیانگر مراحل گسترش، توسعه و تحولات کالبدی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهر هستند، به همراه کیفیت و عملکرد آنها از جهات متعددی بر چگونگی نحوه ی برخورد و ساماندهی منظر مورد نظر و برنامه ریزی برای آن موثرند.
در خطه آذربايجان به واسطه شرايط اقليمي و بستر مطلوب،‌ كمتر شهري را مي توان يافت كه ساختارش متاثر از عناصر طبيعي نباشد. پوشش گياهي مطلوب با غلبه درختان مثمر، جريان ممتد رود در طول شهر و منظر بكر كوهستان از اصلي ترين شاخصه هاي منظر طبيعي شهر  محسوب مي شوند كه به نوعي علت اصلي شكل گيري و تداوم شهر را حاصل آن برشمرده اند.
اردبيل مثل اكثر شهرها محصول عناصر طبيعي – جغرافيايي، انساني و كالبدي است.
01
منظر طبيعي اين شهر چنان غني است كه كه بنا بر منابع موجود، در نام گذاري شهر موثر بوده است. نام شهر مركب از دو كلمه “اورتا” به معني ميان و مياني و “بئل” به معني دامنه است. موقعيت جغرافيايي و طبيعي شهر و واقع شدن آن در دامنه كوه ساوالان و همچنين وجود نام هاي مشابه در نقاط ديگر، همچون”چنلي بئل” و “اربئل” مصداق ديگري بر اين امر است.
طبيعت كوهستاني شهر منجر به طرح فشرده و نزديك به هم بناها شده است. گذرها كاملاً ارگانيك و در جهت تامين حداكثر نور و آب و منظر مطلوب شكل گرفته اند.
به طور كلي عوامل و عناصر طبيعي مترتب بر شكل گيري و هسته اوليه شهر اردبيل عبارت اند از:

منابع طبيعي
 وجود منابع آبي غني به دليل جريان رودخانه هاي باليق لي و باغميشه كه از كوه هاي مجاور سرچشمه مي گيرند و نهرهاي انشعابي آنها كه دشت اردبيل را حاصلخيز مي سازند، در شكل دهي و تعيين ساختار و كالبد اردبيل نقش غير قابل انكاري داشته اند.

مناظر طبيعي
مناظر شهر متاثر از كوه هاي مجاور (ساوالان و تالش) و باغ هاي شهر بوده و هست.
نام بسياري از محلات، از جمله باغميشه و شاه باغي (محله اسلامي) گواهي بر سابقه باغ بودن آنهاست. درختان مثمر از قبيل سنجد و … پوشش گياهي غالب شهر را تشكيل داده اند.
رودخانه هاي باليق لي و باغميشه (در وضع موجود اثري از آن باقي نيست)، لبه و تعيين كننده محدوده شهر اوليه محسوب مي شوند و نهرهاي مختلفي به منظور آبياري مزارع و باغ هاي شهر از دو رودخانه فوق انشعاب مي يافته اند.
بلوك هاي شهري در مسير نهرها مستقر شده اند تا امكان دسترسي به آب بيشتر باشد و از آنجا كه مسير نهرها هندسه و نظم خاصي نداشته است، بافت شهر حالت ارگانيك دارد. بنابراين هسته اوليه شهر در ميان دو عنصر طبيعي – رود – شكل گرفته است.
هنوز هم ارتباط دو سمت رود از طريق پل هاي پياده برقرار است اما مدرنيته، حريمي براي بستر رود قائل نيست. خيابان هاي آسفالته در مجاورت مستقيم اين پتانسيل هاي طبيعي ارزشمند امتداد يافته اند. بدين ترتيب زمينه منظر سازي و استفاده بهينه از اين امكان از دست رفته است.
نشانه هاي شهري اردبيل به لحاظ كالبدي با منظر طبيعي شهر هم پيوندند:
سايت طبيعي – تاريخي تپه تاريخي آتشكده، به واسطه وضعيت ويژه توپوگرافي اش بستر مسجد جمعه (مسجد جامع قديمي شهر) واقع شده است. با ارتفاع حدود 5 متر بالاتر از سطح زمين، به نظرگاه مناسبي براي شهر تبديل شده است.
درياچه شورابيل از عناصر شاخص منظر طبيعي اردبيل است كه علاوه بر ايفاي نقش به عنوان نشانه شهري، يك حوزه تفرجگاهي شهر و فرصت مناسبي براي شكل گيري فعاليت هاي گردشگري است.
02
در روند توسعه شهر و ساماندهي منظر شهري،‌ موجوديت و پتانسيل هاي بالقوه عناصر طبيعي‌ ناديده انگاشته شده و تعامل عناصر طبيعي و مصنوع مغفول مانده است. اين در حالي است كه معماری منظر مسئولیت توجه به فضاهای باز در حوزه سکونتگاه های بشری و نقشي کلیدی در تنظیم رابطه ی صحیح میان انسان و محیط پیرامون دارد.
حضور در محیط های باز و ارتباط با آن، با سرشت و طبیعت انسان پیوندی ناگسستنی دارد. این فضاها پتانسيل لازم جهت انجام دیدارهای اجتماعی و حیات مدنی انسان ها را فراهم مي كنند. معمار منظر با حضور در مكان، يافته ها و نشانه هاي طبيعي و مصنوع را به دست مي آورد و آنها را به مثابه ردپايي از واقعيت رخ نموده در گذشته قلمداد مي كند. سپس اين يافته ها را به عنوان عناصري مرتبط با حافظه ي جمعي آن مكان، اساس و پايه كار خود قرار مي دهد.

03
 لزوم ساماندهي منظر شهري و عناصر طبيعي شهر:
عناصر طبيعي كه در ذهن ساكنين شهر تصويري شفاف و واضح يافته اند، به تدريج در جريان شكل گيري شهر در طول تاريخ به وجود مي آيند و داراي قدرتي هستند كه در پيوند با خاطره هاي مردم از محيط سكونت قرار مي گيرند. این گونه عناصر از عملکرد نمادین (Symbolic Function) برخوردارند که هم از لحاظ کارکرد و هم از لحاظ بصری به واسطه ی یگانه بودن (قطب بودن و بی مانند بودن) توانسته اند به عنوان نمادهای شهری در پیرامون خود کارکرد یابند و یا بخشی از شهر به نام آنها خوانده شود. (بل، 1382)
وجود آثار طبيعي، درتعریف هویت منطقه و شهر، در ایجاد ارتباط تاریخی بین مردم و منطقه و شهر با تاریخ شهر، درجذب عملکردها و گروه های اجتماعی خاص و در سایر موارد فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی و توريستي شهر نقش موثري دارند. اهمیت تاریخی- طبيعي هر فضای فعال، دلیلی کافی و لازم است تا برای حفظ توانایی فعالیت آن طی دوره ای طولانی مقاومت شود. (لنارد، 1377) دخالت و نحوه برخورد با عناصر طبيعي شهرها از حساسيت و اهميت ويژه اي برخوردار است.
“نظم بخشیدن به نحوه استقرار عناصر طبیعی و انسان ساخت درکنارهم، چگونگی ارتباط در به کارگیری عناصر طبیعی و موضوعاتی چون انتخاب و مرئی داشتن ویژگی های منظم مورد نظر آنها، در نحوه ارتباط عناصر طبیعی با عناصر انسان ساخته، چگونگی بهره گیری از آنها و همچنین ارتباط آنها با زندگی روزمره انسان و کالبد مجتمع های زیستی، نقشي اساسی ایفا می نمایند. چگونگی نمایش ارتباط بین این عناصر به همراه معانی نمادین آنها، کارایی آنها را افزایش داده و توجیه کننده حضورشان در مجتمع های انسانی در جهت پاسخ به نیازهای روانی و معنوی انسان هستند.” (مصباح، 1384 : 24)
04
بر اين مبنا، عبور شبكه هاي دسترسي – شرياني و حتي در بعضي موارد آزادراه ها – از بستر جاري رود و پيش آمدن ساختمان هاي چند طبقه با سيماي مغشوش و به هم ريخته، چيدمان و طرح كاشت بي برنامه لكه هاي سبز در حاشيه رود، آنچنان كه امروزه در بیشتر شهر ها دیده می شود، شيوه اي مطلوب و مناسب براي معماري منظر طبيعي شهرها نيست.
بهره گیری مناسب و مطلوب از پتانسیل و امکانات بالقوه عناصر طبيعي، منوط به شناسایی صحیح و دقیق منظر طبيعي- تاریخی و وضعیت موجود و برنامه ریزی برای حفاظت و از همه مهمتر احیاء و استفاده به هنگام از این عناصر به نحوی است که جامعیت موضوعات مرتبط در آن ملحوظ شده باشد.
مراد این است که در ساماندهي و معماري منظر محيط، تمرکز بر هیچ یک از ابعاد طبيعي، اقتصادی، توریستی، فنی، عملکردی، اجتماعی و یا فرهنگی نباید به تنهایی و با مغفول ماندن سایر ابعاد همراه باشد. اهمیت منظر طبيعي و جاذبه ی موجودیت های ذهنی- فرهنگی تا به آنجا پیش می رود که علل اصلی شکل گیری و تداوم شهر را حاصل آن برشمرده اند. معمار منظر مي بايست با حضور در مكان، يافته ها و نشانه هاي طبيعي و مصنوع را به عنوان عناصري مرتبط با حافظه جمعي آن مكان، اساس و پايه كار خود قرار دهد و ضمن برنامه ريزي منظر براي ارتقای كيفيت فضاي شهري و محافظت از مناظر طبيعي راهكاري بينديشد. مناظر شهري مطلوب، مکان هایی هستند که در آنها آثار مصنوع و ساختار طبیعی در تکمیل یکدیگر شکل گرفته اند. بهره گيري از عناصر طبيعي و چشم اندازهاي مجاور آن، مقوله اي مهم در تكامل محيط معاصر است.

"دانلود فایل های پیوست مطلب"
-----------------------------------------------------------------------------------------
Icon of پژوهشي پيرامون منظر طبيعت اردبیل پژوهشي پيرامون منظر طبيعت اردبیل (180.1 KB)
       تعداد دانلود: 5
       زمان آخرین دانلود: چهارشنبه, 2 آوریل 2014
------------------------------------------------------------------------------------------

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *