مقدمه:
“طبیعت یک مبنع لازم برای زندگی است، نیروی زندگی بخشی است که در بطن همه ایده ها، خلاقیت ها و سلامت انسان وجود دارد.” (فیضی، 1387، 6)
امروزه “بین استفاده مداوم از طبیعت و محیط زیست، تنش های فزاینده ای وجود دارد.” ( بل، 1383، 407) که موجب پیچیده شدن راه حل ها در زمینه حفاظت، مرمت و بازسازی منابع طبیعی شده است. از آنجایی که “طبیعت نه یک چیز یکنواخت بلکه متنوع است که تغییراتش تابعی است از زمین شناسی تاریخی، اقلیم، پستی و بلندی، خاک، گیاه و حیوان در نتیجه تابعی است از منابع ذاتی و کاربری های زمین.” (هارگ، 1386، 56) می توان مرمت مناظر و منابع طبیعی را فرآیندی پیچیده دانست که به تخصص های مختلفی در زمینه هیدرولوژی، خاکشناسی و اکولوژی نیاز دارد. به واقع از مرمت مناظر “مرمت مناطقی با جذابیت و زیبایی بسیار شامل الگوی مرز کشتزارها، درختان و جنگل ها در روستای برنامه ریزی شده یا قدیمی می باشد. همیشه مرمت قادر به دوباره سازی الگوی اصلی نیست، اما احیای خصوصیات منظر امکان پذیر است.” (بل، 1382، 397)
مرمت منظر:
“تخریب و تباهی بوم شناسی، نگرانی عمده ای در جهان محسوب می شود، به ویژه در مناطقی که به سرعت در حال توسعه هستند.” (اسکبلوند، 2002، 72) “احداث جاده ها، صنایع استخراجی و معدن کاری، همه سبب تغییر شکل زمین می شوند. برخی از آنها شکل های جدیدی را ایجاد می کنند. بندرت پیش می آید که چنین کاربرهایی مکان یابی مناسبی داشته باشند و یا موجب ارتباط بین شکل زمین با فرآیندهای اکوسیستم باشند.” (بل، 1386، 198)
“تغییرات بوم شناسی در زمین، رودخانه ها، دریاچه ها و اقیانوس ها به عنوان نتیجه مستقیم از دخالت بشر سبب شده است (که امروزه) ضرورت تفکر اساسی در به کار بردن راهکارهای مرمت بوم شناسی و مدیریت منابع طبیعی احساس شود.”(Apfelbaum and Thomas, 2008, 358). نگرش مرمت منظر طبیعی به منظور حفاظت از آنچه که باقی مانده و احیاء آن بخشی از طبیعت که از دست رفته است وارد مباحث جدید معماری منظر شده است. گونه های گیاهی و جانوری بومی و جلوه های اکولوژیک منطقه که هویت طبیعی آن را می سازند باید «حفاظت» شده و عواملی که مخدوش و تکه پاره شدن منظر را در پی دارند باید حذف شوند تا بتوان یکپارچگی منظر طبیعی را در چارچوب «مرمتی شایسته» به آن بازگرداند.
«به دیگر کلام، طراحان مرمت منظر طبیعی باید برنامه هایی ترتیب دهند که با دیدی شفاف و پرسش هایی قابل پاسخ، مفهوم «مرمت شایسته» را مشخص و «نشانه های تحول اکوسیستم» را تعریف و چگونگی سنجش این تغییرات را معین کنند.” (ماسترز، 1997، 76) “مرمت شایسته منظر طبیعی می تواند راه میانه ای بین توسعه بی رویه منظر و حفاظت کامل” (بل، 1386) از آن تلقی شود. “یکی از فرصت ها و امکان های عمده مرمت منظر طبیعی ایجاد رابطه ای جدید بین مردم اجتماع و منظر طبیعی است. این مرمت می تواند در همه جا و در مورد هر نوع اکوسیستم و بستر طبیعی آسیب دیده” (کایزنز، 1999، 79) اعم از جنگل، کوهستان، تالاب و … صورت گیرد.
معماران منظر به منظور مرمت طبیعت هر منطقه یافته ها و اطلاعات بوم شناسانه را “با عنوان عناصری مرتبط با حافظه جمعی آن مکان اساسی و پایه ی کار خود قرار داده” (ASLA,2008) و در طرح های خود به آنچه حافظه جمعی از طبیعت در ذهن دارد توجه می کنند.
تصویر 1: Niagara Waterfall
اما “با توجه به فعل و انفعالات اساسی اکولوژیک تالاب ها به عنوان تنظیم کننده رژیم آبها و به عنوان محل رشد نباتات بومی و زیستگاههای حیوانات مخصوص به این مناطق بالاخص پرندگان آبزی، با اعتقاد به اینکه تالاب ها از نظر اقتصادی و فرهنگی و علمی و تفریحی منبع پر انرژی است که انهدام آن جبران ناپذیر است، با تمایل به جلوگیری از تجاوز تدریجی به این تالاب ها و انهدام آن در زمان حاضر و آینده با علم به اینکه پرندگان آبزی طی مهاجرت های فصلی ممکن است از مرز کشورها عبور نمایند و بدین لحاظ به عنوان یک منبع بین المللی تلقی گردند و با اطمینان به اینکه حفظ و حراست تالاب ها و نباتات و حیوانات آن ممکن است با توام نمودن سیاست های ملی واقع بینانه با اقدامات بین المللی همامنگ، تامین گردد.” (کنوانسیون رامسر، 1971) می توان مرمت و احیایی تالاب ها و زیستگاه های گیاهی و حیات وحش وابسته به آن را از مهمترین برنامه های حفاظتی مناظر طبیعی در سطح ملی و بین المللی دانست.
تصویر 2: Inland Wetland
لازم به ذکر است که از نظر کنوانسیون رامسر، “تالاب ها شامل مرداب ها، باتلاق ها، لجن زارها و یا آبهای طبیعی و مصنوعی اعم از دائمی یا موقت است که آبهای شیرین، تلخ یا شور در آن به صورت راکد یا جاری یافت می شود.” ( ماده اول کنوانسیون رامسر، 1971) از این رو “مرمت تالاب ها، نوسازی و بهسازی محیط های تاریخی و طبیعی ای است که یا نابود شده اند و یا رو به زوال می باشند. این مهم می تواند کیفیت آب و زیستگاه های حیات وحش را ارتقاء بخشد.” (EPA, 2001, P1) بدیهی است دست یابی به راهکارهای مرمتی این مناظر طبیعی تنها در سایه ارزیابی های اکولوژیکی در محدوده های مطالعاتی امکان پذیر است.
منابع و مأخذ:
- آکالاگان،جی آر (1378).”کاربری زمین” ترجمه: دکتر منوچهر طبیبیان. تهران. انتشارات دانشگاه تهران
- اسپیرن، آن ویتسون (1384) “زبان منظر”. ترجمه: سید حسین بحرینی و بهناز امین زاده. تهران. انتشارات : دانشگاه تهران
- اسکبلوند (1382) “ترمیم بوم شناختی به عنوان آموزش همگانی در محیط های شهری” فصلنامه معماری ایران. شماره 13+12. صص 79-72
- بل، سایمون ( 1382). “منظر، الگو، ادراک و فرآیند” . ترجمه : بهناز امین زاده. تهران. انتشارات دانشگاه تهران
- فیضی، محسن و عیسی زاده، نازنین. (1387) ” نقش و اهمیت پارک و فضای سبز شهری” معماری محوطه. شماره 7و 8. صص 13-6
- ” کنوانسیون تالاب ها (رامسر، 1971)”. پورتال سازمان حفاظت محیط زیست کشور.
- مک هارگ، ایان (1386). ” طراحی با طبیعت “.مترجم: عبدالحسین وهاب زاده. مشهد. انتشارات جهاد دانشگاهی.
Apfelbaum. Steven I and Thomas neil,2008. Extreme Projects: Ecological Restoration Needs to Address Altered Ecosystems at Larger Spatial Scales.s - Handbook of regenerative landscape design, USA, Taylor & Francis Group.pp357-381