چکیده:
در چند دهه اخير در كنار تحولات عظيم در زمينه هاي مختلف اجتماعي،اقتصادي،فرهنگي و هنري در سطح جهان،مفهوم معماري منظر نيز به صورت چشمگيري دچار تغيير و دگر گوني شده است.
در اين بين مفهوم معماري منظر به عنوان يك رشته ي ميان رشته اي interdisciplinary  كه مرز آن بين معمار،مهندس،هنرمند،باغبان و متخصص محيط در نوسان است، تغيير يافته است. (آيدا آل هاشمي/نشريه اينترنتي معماري منظر)
ريچارد هاگ به عنوان يك معمار منظر،در پروژه هاي خود تلفيقي از موارد بالا را به كار مي برد و ميتوان با مراجعه به كارهاي او تلفيقي از معماري،مهندسي،باغباني،محيط زيست و اصول معماري پايدار را مشاهده كرد.به همين خاطر او را يكي از مهم ترين و تاثير گذار ترين معماران منظر آمريكا مي شناسند.
ديد گاه اصلي ريچارد هاگ در واقع احياي اراضي محيطي و حفظ ارزش هاي موجود در سايت هر پروژه مي باشد و همين رويكرد اساسي در واقع وجه تمايزپروژه هاي  او ازآثار ديگر معماران منظر را تشكيل ميدهد.

كليد واژه ها: احياي محيطي و اراضي،دلايل خالص زيبائي شناسي،چالش،سادگي

معرفي پروژه مورد نظر و اهميت آن:

پروژه gas work park seattle  در واقع يكي از مهمترين و بحث انگيز ترين كارهاي ريچارد هاگ در طول دوران حرفه اي كار هاي او مي باشد و ارزش و اهميت آن نيز به دليل كانسپت انتزاعي و رويكرد متفاوت  و غير معمول آن مي باشد.
اين پارك هم اكنون يكي از موفق ترين پارك هاي شهري سياتل مي باشدو توانسته است جايزه معماران منظر آمريكا را از آن خود كند كه در ادامه به نقد و بررسي آن ميپردازيم.

ريچارد هاگ از جمله معماران منظر مدرن و مطرح امريكائي ميباشدكه به لحاظ رويكرد جديد و كانسپت هاي قوي و انتزاعي خاص خودو نظرياتش  مبني بر حفظ و احياي اراضي،زمينه گرائي،توجه به فرم طبيعي زمين و بستر طرح امروزه كاملا شناخته شده مي باشد،كارهاي او به بهترين شكل ماهيت ميان رشته اي بودن معماري منظر را به نمايش مي گذارد..
از ميان پروژه هاي او gas work park   را ميتوان مشهورترين، پر  مخاطب ترين  و جنجالي ترين اثر دانست،در اين پروژه ارزش هاي زيبا شناختي كه در اثر عبور تاريخي 50 ساله در محل به وجود آمده بود را مورد شناسائئ قرار دادو با تغيير كاربري زمين اطراف  آن به  نيارهاي طرح به سادگي پاسخ گفته است. در ادامه به تفصيل به اين  پروژه خواهيم

مقدمه:
ريچارد هاگ در واقع يكي از مهمترين و تاثير گذار ترين معماران منظر آمريكا مي باشد،او كه در سال 1923 در Louisvilleكنتاكي به دنيا آمد در 18 سالگي داوطلب شركت در ارتش شد و اينگونه بود كه روحيه ي هاگ با  راه حل هاي جنجالي،ساده،كارامدو اقتصادي آشنا شد،اگر چه شرايط جنگي بر روي طرز تفكر و حس پيكار او با انديشه هاي  عمومي تاثير مستقيم داشت اما بر طبع لطيف و شخصيت آرام او نتوانست خللي وارد سازد.

پس از پايان جنگ جهاني دوم، ريچارد در دانشگاه lllinoise اسم نويسي مي كند و در آنجا با انديشه هاي پرفسور stanlywhite آشنا شد. دغدغه هاي محيطي و اكولوژيكي پرفسورstanly white  تاثير بسيار ژرفي بر روي ريچارد گذاشت و اين تاثير پس از سفري كه در سال 1349 كه به همراه پرفسور  به سواحل شرقي داشتند،دو چندان شد.در فهم ريچارد هاگ از مناظر بومي و چشم انداز هاي بومي و تجربي،سفر هايش نقش بسيار اساسي ايفا مي كند كه از آن جمله ميتوان به سفري كه به همراه همكلاسي اش hideosasaki در عرض ايالت داشتند اشاره كرد.سفر هائي كه در كنار دستاوردهاي فراوان علمي  حرفه اي باعث شكل گرفتن دوستي  هاي عميق با همسفرانش گرديد.
اصولا در كارهاي هاگ،نگاه طبيعت گرايانه با رويكرد حفظ زمين و ارزش هاي محيطي نقش اصلي را ايفا ميكند. در نگاه او حفظ شخصيت سايت به عنوان يك دستاورد تلقي مي گردد.هاگ ليسانس خودرادر سال 1950از دانشگاه بركلي و فوق ليسانس خود را در سال 1952 از دانشگاه هاروارد دريافت كرد.
با اينكه هاگ يك معمار آمريكائي بود ولي در كار هاي او اصول باغ سازي شرقي(باغ هاي ژاپني ) هم به چشم  مي خورد و آن به خاطر حظور ايشان در دانشكده Kyoto و تاثيري كه از مكتب ذن و تائوئيسم گرفته بود،مي باشد.
هاگ در كارهايش از طرح كاشت گياهان به صورت مطلوبي استفاده ميكندو سعي مي كند، نياز هاي طراحي را در دراز مدت با استفاده از پوشش گياهي فراهم سازد.همچنين درطرح هاي اوتضاد هاي رنگي و بافتي ميان گياهان به وفور ديده مي شود.
روند پيشرفت ريچارد تا آنجا بودكه در سال 1958 يك برنامه ي منسجم مليدر زمينه معماري منظر را تدوين نمود.

شرح پروژه:
پروژه gas work park يكي از جنجالي ترين پروژه هاي معماري منظر در آمريكا ميباشد كه به دليل رويكرد متفاوت آن و كانسپت انتراعي پروژه و استقبال پر شور مردم توانسته آن را به يكي از موفق ترين پروژه هاي حال حاضر آمريكا تبديل نمايد.
تاريخ محل آن به سال 1906بر ميگردد،وقتي كه seattle gas company  يك واحد صنعتي در سواحل درياچه ي union به وجود آورد تا گاز را از ذغال سنگ استخراج كند.

اين مركز در سال 1956 از كار متوقف گرديد و مسدود شد.و پالايشگاه و برج هاي آن براي سالها يه صورت متروكه باقي ماندتا آنجا كه شهر داري سياتل در جستجوي پيدا كردن مكاني براي احداث پارك بر آمد،ريچارد هاگ خود  اين زمين را به عنوان يك معضل طراحي انتخاب نمود و در ميان دانشجويان فارع التحصيل طراحي آن را به مسابقه گذاشت.

هيچيك  از 130 طرح تائيد شده كوچكترين تلاشي در جهت نگه داري آن برج ها ارائه نداده بودند و اين امر اين تفكر را غالب نمود كه اين ساختارها بايد به كلي تخريب شوند، و محل دو باره به همان حالت طبيعش تبديل شود. بعد از آنكه در سال1970از خود هاگ دعوت به عمل آمد كه طرحي را براي پارك در نظر بگيرد.
او با راه حلي بسيار متفاوت فكر خودش را مشغول  كرد و تصميم گرفت اين ساختارها را حفظ كند آن هم نه فقظ به دلايل  تاريخي بلكه به دلايل صرف زيبائي شناسيو اينكه به مرجعي عيني براي طراحي پارك دسترسي پيدا كند.
براي اجراي اين نظر هاگ با دو چالش اصلي رو به رو شد:اول آنكه مجبور بود دولت شهري را متقاعد كند كه اين ساختارها بايد حفظ شوند،دوم آنكه او مجبور بود راهي را پيدا كند كه سموم را از خاك دفع كند.

ريچارد هاگ همراه با متخصصان محيط زيست

هاگ با آرامش و ديد مثبت خويش مسئولان شهري را تحت تاثير قرار مي دهد و همچنين يك روش علمي نيز جهت دفع سموم از خاك ارائه داد،بدين صورت كه با افرودن روغن هاي افزايش آنزيم خاك،رشد ميكروارگانيسم ها را در خاك افزايش داده و به نوعي اضمحلال طبيعي را سرعت ميبخشد.
هاگ در اين پروژه ا ز كمترين پوشش گياهي استفاده ميكند كه به نظر ميرسد به دليل محدود نكردن ديد  بسيار مناسبي است كه  از ساحل به سمت شهر سيا تل ميتوان داشت.

 نتيجه گيري:
مي توان چنين نتيجه گيري نمود كه طرح هاي هاگ مبتني بر حفظ ارزش هاي محيطي و احياي ويژگي هاي اساسي آن مي باشد،در واقع هاگ حفظ بستر زمين را به عنوان يك دستاورد مي شناسد و طرح هاي او متاثر از فرم طبيعي زمين و ويژگي هاي بالقوه ي آن مي باشد. در كارهاي او نقش احساس در فرايند ادراك بسيار متاثر است و در اغلب پروژ هاي او مخاطب احساسات گوناگونيدر مسير گذر از فضاهاي تعريف شده پيدا مي كنند.(ماخذ:نگارنده)
در كارهاي او بحث انتزاع و معنا گرا بودن از شناختي مي باشد كه از مكاتب ذن و تائويسم نشات ميگيرد،ريچارد هاگ به گونه اي هنرمندانه،مسائل معماري،مهندسي،مسايل زيست محيطي و …در كارهايش به كار ميگيرد و آثار خود را بيشتر اموري فرهنگي مي شناسد.