در معرفی کتاب از زبان نگارندگان آن میخوانیم :
مطالعه انجام شده با عنوان “معماری و باغسازی اسپانیا در دوران اسلامی” در راستای شناخت تاریخی، هنری، معماری و باغسازی جنوب اسپانیا (اندلس) می باشد و معرفی محصول این سرزمین در دوران اسلامی و مقایسه آن با نمونه های مشابه در معماری اسلامی ایران، میتواند به عنوان گامی مفید در چگونگی تأثیرگذاری و تاثیرپذیری فرهنگ و تمدن عالی ایرانی- اسلامی با معماری اروپا مطرح گردد. در کتاب حاضر، در مورد مطالعه، به بررسی ویژگیهای خاص هر یک از بناهای موجود در آن مرکز پرداخته شده است. در فصل سوم به طور کلی، بررسی و مقایسه تطبیقی باغ سازی ایران و اسپانیا صورت گرفته که در آن وجوه اشتراک و افتراق اصول باغ سازی و منظر پردازی مورد مداقه قرار فصل اول به معرفی موضوع و بررسی تاریخ مرتبط با آن پرداخته شده است؛ در فصل دوم پس از معرفی قسمتهای مهم تمرکز ساخت در محدوده گرفته است؛ در فصل چهارم آرایه ها و تزیینات در معماری و باغسازی ایران و اسپانیای دوران اسلامی مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفته است. بر این اساس و نیز با توجه به تاریخ حضور سلسله های حکومتی در ایران و اسپانیا میتوان اظهار نمود که گذشته از شباهت ها و وام گیری های بسیار معماری اسپانیا از معماری ساکنان شمال افریقا که به مورها معروفند شباهتها و نزدیکی بسیاری نیز می توان در میان سنتها و فنون ساخت و نیز ذائقه معماران، منظرپردازان و مخاطبان این هنرها در ایران و اسپانیای دوران اسلامی یافت که خود میتواند گویای ریشه های مشترک فرهنگی و خاستگاه های مشابهی برای این هنرها باشد. نتایج فصل اول نشان دهنده زمینه های مساعد اجتماعی در حوزه حکومتی مورد نظر می باشد به طوریکه باعث پایداری و دوام آن در طول قرون متمادی بوده است. همچنین بررسی های تاریخی انجام گرفته نشانگر وجود دلایل سیاسی به منظور حمایت از رشد هنرهای اسلامی علی الخصوص معماری و سایر هنرهای تزئینی بوده است. از جمله این دلایل می توان به وجود رقابت میان حکومت اندلسی با پایتخت های مهم جهان اسلام مانند بغداد و قاهره اشاره کرد. در فصل دوم بیان شده است که در نگاه اول به اکثر بناهای مورد بررسی، ماهیت قلعه گونه و حالت نظامی داشتن این بناها قابل شناسایی است که چه در کاخها و چه مساجد دیده می شود و شاید دلیل آن جنگهای پی در پی داخلی و مذهبی بوده است. از نکات قابل توجه دیگر، شیوه آب رسانی به شهرها در دوران اسلامی است که به مانند تلفیقی از روشهای سنتی ایرانی و رومی، هم از طریق قناتی که در زیر زمین حفر شده بود و هم از طریق آبروهایی بر روی قوسهای نعل اسبی انجام می گرفت. در کل می توان گفت که بناهای این دوران داراي سلسله مراتب فضايي و طبقاتی بوده اند، بدین صورت که نخست جایگاه هر یک از طبقات و افراد در سازماندهی فضایی مورد توجه قرار می گرفت و سپس فضاها با توجه به کاربری آنها در سلسله مراتب طرح وارد می شده اند. همچنین بیان شده است که این معماری تلفیقی هنرمندانه از معماری خالص شمال آفریقا و معماری اسلامی دوران اموی است که خود وامدار معماری های ایرانی و بیزانس می باشد. در فصل سوم مطرح شده است که باغ ايراني به گونه اي حکيمانه در جهت کمال خويش با قوانين کيهان هماهنگ و جاودانه مي شود. این جاودانگی به عنوان الگویی برای سایر باغ ها علی الخصوص در کشورهای اسلامی مورد استفاده قرار می گیرد، بدین ترتیب باغهای اندلسی به عنوان نمونه ای از به کارگیری طرح باغ های ایرانی معرفی شده است. نتایج حاصل از فصل چهارم نشانگر تعاملات قابل توجه در کلیه هنرهای تزیینی و وام گیری خاستگاه هر یک از این هنرها از دیگری است.