در چشمه علی دامغان مخاطب به محض حضور در باغ به دلیل خود نمایی عنصر آب در آن، خود به خود به کناره ی استخر کشیده می شود؛ در این حین هرچه نزدیک تر می شود، انعکاس تصاویر در آب برای وی مشهودتر است.
01
اینکه هر آنچه در افق دید ناظر وجود دارد؛ اعم از سطح زمین، بوته ها، درختان، بناها، منظره های دور دست مثل توالی کوه ها و سرانجام آسمانِ بی انتهایِ آبی، در آینه ی آب به صورت قرینه تصویر می شود، در نوع خود برای ناظر مفهوم بی کرانگی را که همیشه عادت داشته آن را تنها از جهت زمین به سمت آسمان دریابد، از دو سمت بالا و پایین افق دید، تداعی می کند. همچنین وقتی تصویر کوشک را در آب می بیند قادر به درک ابعاد واقعی آن نیست و کوشک را بسیار بزرگ تر و پر ابهت تر از آنچه که هست در می یابد. درختان سر به فلک کشیده ی سپیدار (که در حاشیه ی استخر همانند صفحه ای سبز، تابش نور از غرب را کنترل می کنند) نیز تصویری بی همتا در جبهه ی غربی آب می سازند، آن گونه که چشم از دنبال کردن این انعکاس سبز خسته نمی شود
02
03
دریافت مخاطب از تصویر جهان در آب به گونه ای است که گویی طبیعت هر لحظه بر سطح آب در حال نقاشی شدن است. چراکه با رقص هر موج بر سطح آب این نقوش به لرزشی هماهنگ “دچار” میشوند که بی شباهت به یک تابلوی نقاشی آبرنگ نیست. جدای از این تعابیر انتزاعی، در سطحی ترین نگاه، توالی رنگ ها و شارپ تر شدن آن ها به خصوص رنگ آبی آسمان در کنار وضوح و عدم وضوح های پی در پی بر اثر حرکت آب، برای بیننده ی عام بدیع و دیدنی است.
04
مسلما در باغ چشمه علی، چشم گیر ترین اتفاق، ایده ی برخورد متفاوت با آب منشعب از چشمه است. این که در نظر سازنده ی باغ چقدر رخداد منظر مجازی مهم بوده و آیا مهار آب چشمه در استخری عظیم و عمیق و آرام کردن حرکت آب دقیقا به دلیل ایجاد انعکاس تصاویر بر سطح آب بوده یا نه، مسئله ایست که این نوشته در صدد بررسی آن است.
به نظر می رسد به دلیل پیشینه ای که استفاده از آب به عنوان عنصر سازنده ی منظر مجازی در معماری ایرانی داراست، این اتفاق در منظر چشمه علی نمی تواند بدون شناخت صورت گرفته باشد، هرچند اثبات این ادعا نیاز به کنکاش هرچه بیشتر در فلسفه ی ساخت باغ چشمه علی و همچنین نمونه های مشابه دارد.

05

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *