آب به عنوان عنصری مقدس از دیرباز در معماری ایران حضور داشته است . از آنجا که آب آبادانی را با خود به همراه دارد، همواره سکونتگاه ها در اطراف ان شکل میگرفته و بنابراین در بررسی شکل گیری سکونتگاه ها توجه به آب غیر قابل چشم پوشی میباشد. در سفر به استان آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه از مکانهایی دیدن کردیم که در همه آنها آب بهانه شکل گیری آنها بود. آنچنان که اگر آب در قله کوه حاضر بود معماری نیز فارغ از عملکرد به آن نزدیک می شد. این نکته در مورد فضاهایی با کارکرد کمتر مثل طاق بستان نیز صدق میکند. با آنکه طاق بستان و بیستون نقش کارکردی کمتری نسبت به تخت سلیمان داشته اند اما معماری باز در جایی شکل گرفته و ماندگار شده که آب حضور داشته است و این به عنوان تقدسی است که این عنصر نزد ایرانیان داشته است.
چگونگی حضور آب در معماری ایران را به شکلهای مختلف دیده ایم. اما آنچه به عنوان نتیجه مشاهدات از این سفر میتواند مطرح شود اینست که آب معماری را به دنبال خود می کشیده است. اگر در تخت سلمیان آب در قله کوه بوده است که حضوری عجیب و نادر است معماری و منظر هم به آن سمت می رفته و به همان اندازه عجیب و برونگرا می شده، آنچنان که گویی به دنبال سلطه و غلبه بر طبیعت بوده است. و یا اگر در طاق بستان یا بیستون آب در کوهپایه قرار داشته است معماری هم در دامنه شکل میگرفته و با آن تلفیق می شده است. پس اگر تخت سلیمان از تپه های مقابل آن قابل دیدن است و چنین صحنه های باشکوهی را ایجاد میکند به خاطر نقشی است که آب و حضور نادر آن در قله، به آن داده است.