آب يكي از اصلي ترين عناصر شكل گيري باغ و شايد بياغراق، مهمترين و حياتي ترين عنصر آن است.
آب با حضور خود در باغ طراوت، نشاط، حركت و زيبايي را می آفريند.
نحوه ظهور و حضور آب در باغ بر اساس مفاهيم خاصي صورت ميپذيرد و توزيع آن نيز پيرو نظم و قاعدهاي است كه از يك سو به ويژگي هاي فيزيكي و فني آب و آبياري توجه كرده و از سوي ديگر مفهوم واري، زيباييشناسي، منظرسازي و معماري را مورد توجه قرار داده است. در باغ ايراني، معماري باغ، معماري آب است و درهم آميختگي آب و بنا پديدآورنده حماسه اي بي نظير از شعر و شكوه و موسيقي در خلوت درختان است.
باغسازي ايراني از زمان حضور آب به استقبال بينظير از آن ميپردازد، آنجا كه حتي بناي باشكوهي به عنوان مظهرخانه، ورود آن را به باغ ندا كرده و مقدمش را چنان درخور پاس مي دارد كه بايسته است و از آنجاست كه آب با شيوه اي سنجيده و هوشمندانه، در مسيرها جاري ميگردد، در حوض ها و آب نماها حضور مييابد و در آب شره ها و فواره ها فرياد برميآورد و با حركت و صدا و نما و طراوت خود جلوه گري ميكند. شكل و شيوه حضور و حركت آب در باغ داراي نظامي خاص و هماهنگ با هندسه و ساختار معماري آن بوده و در گونه هاي متفاوت باغ ايراني اشكال مختلف به خود ميگيرد.
در باغ ايراني، تمامي عناصر شكل دهنده به باغ به وسيله ديوار كادره شده و در واقع ديوار به عنوان يك چارچوب اكيد، تمامي اين عناصر را در برگرفته است.
بنابراين در باغ ايراني مرز قطعي ميان درون و بيرون باغ، بر مبناي شكل هندسي مربع يا مستطيل تعريف مي شود، اما اين تناسب هندسي علاوه بر تعيين حدود بيروني باغ، پايه و مبناي تقسيم فضاهاي دروني نيز مي باشد.
فضاي كلي درون باغ به تبعيت از ساختار هندسي اش، توسط خطوط عمود برهم به فضاهاي جزيي تري تقسيم مي شود. به اين ترتيب كه عمدتاً دو محور عمود برهم كل فضاي باغ را به چهار قسمت تقسيم مي كند. به اين ترتيب كوشك درون باغ را نيز متناسب با فضاي تقسيم شده در نقاط مختلف باغ مي ساختند.
بر اين اساس، مسير جريان آب نيز در درون باغ – چه آشكار و چه نهان – از هندسه منظم آن تبعيت مي كند.
اين مسأله علاوه بر هدايت جريان آب و جلوگيري از هدر رفتن آن، موجب پيدايش نظم دقيق در نحوه كاشت درختان نيز مي شود.
بنابراين مرز بيروني باغ، مسيرهاي جريان آب، مكان آبنماها، كرت بندي ها، نظام كاشت درختان و گياهان، محل قرارگيري كوشك و ساختمان هاي باغ، بر اساس ساختار هندسي دقيق مشخص مي شده است.
آغاز جريان آب از داخل بناي كوشك به طرف باغ و امتداد يافتن آن در فضا چنان به نظر مي رسد كه فرد حس مي كند مسير اصلي آب از ميان كوشك گذشته است. ايجاد صداي آب در فضاي باغ به وسیله فواره ها، آبشارهاي كوچك و سينه كبكي ها صورت می گرفته است.
نظام جريان آب در باغ
جريان آب در باغ را مي توان به دو نحوه فوراني و حركت روان تقسيم كرد، به طوري كه در باغ هاي ايراني نمونه هاي بسياري براي اين دو گونه يافته مي شود؛ علت بهره گيري از اين دو شيوه (يعني هدايت آب به صورت حركت افقي و فوران عمودي) علاوه بر جنبه تنوع پسندي و زيباشناختي آن، بستگي به شرايط محيطي و نوع عناصر اصلي موثر در آفرينش باغ نيز داشته است، عواملي چون نوع منبع آب، شيب زمين، عملكرد فضاهاي پيرامون و … .
در جريان فوراني، آب به سان چشمه اي در داخل حوض ها مي جوشد و يا با استفاده از فواره ها به سوي بالا مي جهد و در حركت روان، آب در جوي ها روانه شده و از نهري به نهري ديگر مي ريزد و يا در حوض هايي جاري شده و در مسير خود، آبشارهايي را پديد مي آورد. آنچه از تحليل نظام جريان آب در باغ به دست مي آيد، اين است كه در نظام آن، آب در دو حالت، ميل بر صعود و ميل بر نزول دارد و تنوع حركتي آن، بر مبناي اين دو حالت قرار گرفته است. به طوري كه در حالت فوراني (ميل بر صعود) از فشار حجم خود استعانت گرفته و در حالت حركت روان (ميل بر نزول) از نيروي جاذبه زمين، بهره مي برد.
از اين رو، نظام جريان آب در باغ را مي توان در دو بخش تحت عناوين تقسيم كرد:
- نظام جريان آب تحت فشار
- نظام جريان آب تحت تاثير جاذبه
نظام جريان آب تحت فشار
علت فوران
جريان فوراني آب عمدتاًً بر اساس فشار حجم خود آن است، به طوري كه وقتي مايع در منبعي جمع شود لايه هاي بالايي، فشاري را بر لايه هاي پاييني وارد مي كنند، در صورتي كه لايه هاي پاييني با مجراهاي خاصي به بخش ديگري انتقال يابند بر اساس فشار وارده
حالت فوراني يافته و ميل بر صعود مي يابند.
پس وجود مخزني در بالاترين نقطه باغ براي به وجود آمدن فواره هاي جوشان ضروري است.
مخزن آب تحت فشار
مخزن آب مي تواند استخر يا حوضي باشد كه آب از منبع به آن مي ريزد كه بعد از لبريز شدن مي توان دريچه مجراي فواره ها را باز كرد تا آب در آنها فوران كند، براي حفظ تعادل در فوران بايد كه آب وارد شده به مخزن برابر با آب خارج شده از فواره ها باشد تا سطح فوران به يك اندازه ثابت بماند؛ براي تحقق اين امر سعي مي شده است تا آب مخزن پايين نيافتد.
مجراي انتقال آب تحت فشار
شرايط لازم براي صعود آب بر اساس فشار حجم منبع اصلي اين است كه اولاًً تمام مجراهاي انتقال كاملاًً از آب پر باشند، دوماًً فشار آب داخل آنها از فشار هواي پيرامون بيشتر باشد.
وقتي كه آب بر اساس اين دو شرط، انتقال يافت؛ در انتهاي ديگر مجرا ميل دارد كه همسطح با سطح منبع اصلي باشد منهاي مقداري كه آنرا اصطلاحاًً افت بار مي گويند. ميزان افت بار با عواملي چون طول مجرا، ضريب اصطكاك آن، تغيير زاويه مسير تغيير و قطر مجرا رابطه مستقيمي دارد.
در باغ هاي ايراني، انتقال آب به صورت زيرزميني با استفاده از تنبوشه انجام مي شده است. علاوه بر نوع سفالي معمول، تنبوشه هاي آهني، سنگي و مسي نيز ساخته مي شده است.
جهت انتقال آب از سطحي به سطح پايين تر و يا تقسيم آن در باغ به صورت تاسيسات زير زميني از تنبوشه هاي ويژه اي بهره مي بردند كه مجموعاًً زاويه مورد نظر را ايجاد مي كرده اند. در تحقيقات به دست آمده از تاسيسات آبي كشف شده از دوره زنديه در شيراز، نحوه چرخش مسير حركت تنبوشه به طوري بود كه آنرا با استفاده از قرار دادن چند تنبوشه با زواياي باز ايجاد مي كردند، اين نوع پيچ هم باعث كاهش افت فشار و هم باعث راحتي ساخت آن با چرخ سفالگري مي شده است؛ همچنين براي انتقال آب از يك لوله به دو جاي مختلف، از دو راهه استفاده مي كردند؛ دو راهه ابزاري متشكل از چند تنبوشه بود كه مجموعاًًً به صورت مجرايي بود كه يك سر آن يك دهانه و سر ديگر آن دو دهانه بود.
تعيين شيب مناسب براي قرار دادن تنبوشه ها نيز مهم بوده است چرا كه اگر مسير آب داراي شيب مناسبي نباشند احتمال حبس هوا در داخل مجرا وجود دارد كه موجب تركيدن تنبوشه ها مي شود به طوري كه وقتي حبابي از هوا در داخل مجرا حبس شود براي جلوگيري از اين امر از چاه هواكش استفاده مي كردند و تنبوشه ها را روي خاك مسطح بدون پستي و بلندي قرار مي دادند.
فواره
فواره نمايش جرياني است از تداخل دو ميل آب به صعود و نزول. وقتي كه آب از داخل مجراي زير زميني به فواره رسيد، ميل بر صعود دارد، به طوري كه ارتفاع صعود آن برابر با ارتفاع به دست آمده از سطح تراز مخزن منهاي افت بار مي باشد. پس در صورتي كه سطح مجراي مختص فواره پايين آورده شود، آب مايل بر صعود بعد از خروج از دهانه فواره بر اساس فشار مخزن به سوي بالا در خواهد جهيد كه بعد از ارتفاع معيني به علت فشار هواي پيرامون و جاذبه زمين، به سوي پايين مي ريزد. در برخي از موارد كه فواره ها در داخل حوض يا نهري قرار دارند كه سطح فواره كمي پايين تر از سطح آب آن حوض يا نهر باشد، مقدار آبي كه در بالاي آن قرار دارد نيز بر آب در حال فوران فشار وارد كرده و در پايين آمدن ارتفاع فوران آن موثر خواهد بود.
بر اساس تاسيسات آبي يافته شده از دوره زنديه در شيراز، اجزاي فواره اي بدست آمده به صورت زير بوده است:
لوله آب: آب تحت فشار در مجرا از راه لوله باريكي به شكم يك خمره سفالي راه مي يافت.خمره سفالي: اين خمره همچون كوزه يك قليان ته پهن و دهانه بلند بود كه نقش زانو را براي هدايت آب به داخل لوله فواره ايفا مي كرد.
ستون سنگي: ستوني از سنگ كه سوراخ باريكي در ميانش تراشيده شده بود كه به عنوان مجراي فواره در داخل آبنما قرار مي گرفت.
ديوار آجري: براي جلوگيري از تركيدگي و شكستن تأسيسات مذكور كه تحت فشار قوي آب بودند، به دور آنها ديواري كار شده بود.
نظام جريان آب تحت تاثير جاذبه
آب بر اساس جاذبه زمين هميشه از بالا به پايين مي آيد.
يكي از شيوه هاي ديگر جريان آب حركت روان آن است كه با ايجاد شيب در مسير نهرها و جوي ها و همچنين با تغيير سطح در اجراي حوض ها، آب مي تواند بصورت پله اي در امتداد نهرها و حوض ها از بالا به پايين جريان يابد. پس، آب عمدتاً ميل بر نزول دارد.
سلسله مراتب حضور آب در باغ
حضور آب در باغ سه مرتبه دارد:
- مرتبه اول ورود آب به باغ است.
- مرتبه دوم، حضور آب در داخل باغ است.
- مرتبه آخر خروج آب از باغ است.
شناخت منبع آب در تحليل چگونگي حضورش در باغ لازم است.
در اين مرتبه آب داراي دو وظيفه عملكردي و نمادين است، يعني از بعد عملكردي به آبياري درختان و گياهان پرداخته و باعث ايجاد طراوت در فضا مي شود و از بعد نمادين به عنوان تجلي مفهومي خاص به صورت منظري براي ديدار نمود مي يابد كه در حقيقت، به نياز درك وجودش پاسخ مي دهد؛ در اين مرحله نيز شناخت ابزار هاي مورد استفاده براي نمايش چگونگي حضور آب در باغ جهت دستيابي به نوع طراحي و تاسيسات به كار برده شده، ضروري است.
در مرتبه آخر آب از باغ بيرون مي رود، به طوري كه بعد از جريان در باغ و سيراب كردن اشجار و گياهان به سوي شهر، مزارع و يا باغ هاي ديگر روانه مي شود. آب بعد از خروج از باغ يا در سطح به صورت نهر و جوي و يا در زير زمين با استفاده از كانال هاي ويژه و استعانت از تنبوشه به سوي مقصد حركت مي كند.
منابع آب جاري در باغ
چشمه
چشمه، مجراي ظهور آب و جوشش آن از دل زمين است. زماني كه نزولات جوي فرو رفته در زمين، به لايه هاي نفوذناپذير برسند، آب در روي آن لايه جمع مي شود؛ در اين حالت، زمين به عنوان يك منبع آب عمل كرده و آنرا در خود نگه مي دارد تا روزنه اي به بيرون يافته و از آن خارج شود. پس، دليل جوشش آب در چشمه فشار وارد از حجم منبع اصلي آن است كه همان علت فوران آب در فواره يا جوشش آن در حوض مي باشد.
رود
رود، جريان آب بر اساس شيب زمين است، به طوري كه آب ميل دارد تا از بلندي به پستي آيد. اين جريان ناشي از ميل نزولي آب مي باشد كه در اثر جاذبه زمين پديد آمده است. شيوه جريان رود، به سان حركت روان آب در باغ ها با بهره گيري از نهرها و حوض ها مي باشد.
قنات
اغلب باغ هاي ايران به خصوص در مناطق مركزي و كويري در مظهر قنات ها ساخته شده اند. وقتي كه آب از مظهر قنات بيرون مي آيد آنرا مهار كرده و در باغ به جريان مي انداختند.
نظام جريان آب در قنات، هم تحت فشار است و هم تحت نيروي جاذبه زمين.
چاه
چاه زماني احداث مي شود كه در سطوح پايين زمين، آب هاي زيرزميني در جريان باشند. از آنجايي كه سطح جريان آنها پايين تر از سطح زمين است، آب آن نه به صورت فوراني قابل جريان در روي سطح زمين است و نه به صورت حركت روان؛ پس ابتدا بايد آب آنرا بالا كشيد. اين كار در بعضي از باغ ها با استفاده از وسايل ويژه اي چون چرخ آب، دولاب، منجنيق آبكشي و گاوگرد انجام مي شده است.
سلام میشه درباره سینه کبکی و دتایلش توضیح بدین ممنون…
سلام ضمن تشكر از مطالب شما، دانشجوي رشته مرمت بنا هستم كه در حال حاضر روي يه پروزه با موضوع گاوگردهاي كرمان كار ميكنم با توجه به اينكه تاكنون مطالبي كه بدست آوردم نشاني از گاوگرد در فضاي آزاد برخورد نكردم بطور اتفاقي عكسي كه در آخر همين مطلب گذاشته ايدديدم و بسيار برايم جالب بود و بسيار ممنون ميشم اگه مطلبي در اين مورد كه آيا بجز كرمان در جاي ديگر نيز از اين سيستم استفاده ميشده در اختيار اينجانب بگذاريدو اينكه عكس مزبور مربوط به كجاست آيا در حال حاضر وجود دارد.با تشكر فراوان