چکیده:
فضای باز تا به امروز بخش تفکیک ناپذیر زندگی انسان را تشکیل میداده است و انسان از طریق ارتباط با فضای باز زندگی کرده است ، اما در واحدهای مسکونی امروزی در برخوردی آمرانه انسان مجبور شده است که سکونت عمودی را انتخاب کند و حضور طبیعت و ارتباط با آنرا به کلی نادیده بگیرد . حذف شدن این تمایل فطری و نیاز انسان به فضای باز سبب شده که مفهوم آپارتمان در مقایسه با خانه ناقص تصور گردد.
پس از شکست نظریه آزاد گذاردن سطح زمین برای استفاده عمومی و حذف فضای باز خصوصی واحدها ، نقش وجود یک حیاط در ارتفاع بیش از پیش پر رنگتر شد. همین امر منجر به پیدایش فضاهایی با عنوان تراس و بالکن شده است . اما وجود نقاط ضعفی در طراحی تراس ، این فضای باز را به فضایی که استفاده زیستی ندارد مبدل کرده است . بنابراین سعی در تغییر تراس ها به حیاطی با کیفیت زندگی در آن، همواره وجود داشته است.
عوامل موثری وجود دارند که می توانند این کیفیت ها را به تراس بازگردانند. بلندی ارتفاع تراس و عمق تراس ، باعث شفافیت حجم شده و سبب ورود سهم زیادی از نور و تابش و هوای تازه می گردد. جهت گیری آن نسبت به خورشید و دادن نقش عملکردی به یک تراس نیز می تواند در زنده سازی آن به حیاط موثر باشد . همچنین ایجاد یک حریم خصوصی با خلوت دیداری و شنیداری، احساس نزدیکی به زمین و غیره نیز می توانند تاثیرگذار باشد.
کلمات کلیدی: حیاط ، فضای باز ، آپارتمان ، تراس
مقدمه:
در دهه های گذشته طبیعت همواره در تعاملی نزدیک با جزئیات زندگی انسان بوده است و حیاط از نظر زندگی و انجام فعالیت ها و ایجاد ارتباط میان قسمت های مختلف ، تعبیه دید و سایر عوامل مرکز خانه محسوب میشده است. ولی در زمان فعلی، با توجه به کمبود مسکن و سیاست های اخیر برای تامین آن مطابق الگوی مصرف مسکن در کشور، فضای باز یا خانه از برنامه طراحی واحدهای مسکونی مستقل حذف یا بسیار محدود شده است. از آن جمله می توان به آپارتمان های مسکونی شهرها اشاره کرد که طراحان و معماران فقط جنبه کار آمدی و زیبایی نما را در طراحی خود مد نظر قرار می دهند و از میزان تاثیر فضای باز چشم پوشی میکنند.
تلاش های زیادی برای تامین فضای باز خصوصی کافی برای واحد های آپارتمانی صورت گرفته .هدف این نوشتار نیز یافتن فاکتورهایی است که می توان به تراس بخشید تا آن را به حیاط تبدیل کرد.
گفتنی است که چگونگی تبدیل این فضاها در آپارتمان ها به فضای قابل زندگی در قالب دو بحث مکمل بیان می شود .در وهله نخست از طریق مطالعات گسترده نظری عوامل موثر مطالعه می گردند ، و در تکمیل آن تاثیرات بررسی شده در تعدادی از پروژه های ساخته شده که در تبدیل تراس به حیاط در ارتفاع موفق بوده اند مطرح می شوند.
حیاط در خانه: تراس در آپارتمان
در میان آنچه خانه امروزی در مقایسه با یک خانه سنتی از دست داده است ، شاید فضای باز “حیاط” مهمترین باشد. شاید اصلی ترین دلیل آن کمبود مسکن و سیاست گذاری های اخیر برای تامین مسکن مطابق الگوی مصرف مسکن در کشور باشد که در آن فضای باز یا حیاط از برنامه طراحی واحد های مسکونی مستقل حذف یا بسیار محدود شده است.
از حیاط در خانه های ایرانی به شکل های مختلف استفاده شده است. بعضی از این موارد به اختصار چنین است:
- حیاط به عنوان نشان حریم تملک.
- حیاط، وحدت دهنده چند عنصر خانه.
- حیاط، ارتباط دهنده چند فضا.
- حیاط، برای ایجاد محیطی سرسبز و با نشاط.
- حیاط، به عنوان یک هواکش مصنوعی برای گذر جریان بادهای مناسب.
- حیاط، عنصری مهم در جهت ساماندهی فضاهای مختلف.
و مهم تر از همه به عنوان حریمی امن و آرام برای آسایش خانواده.
رونق آپارتمان سازی در معماری مسکن شهری در ایران عنصر جدیدی را معرفی نمود که به صورت بالکن ظاهر شد و در واقع جانشین فضای باز اختصاصی گردید. نا گفته نماند که ایوانهای سر پوشیده گذشته چه در دوران صفویه و چه قبل از ظهور معماری جدید در مساکن ایرانی وجود داشته ولی همیشه در رابطه با چند فضای بسته اطراف خود، محفوظ از دید عام و مشرف به فضای باز بوده است.
تلاش های زیادی برای تامین فضاهای باز خصوصی کافی برای واحدهای آپارتمانی صورت گرفته که با عنوان زمین ساخته شده به دست انسان یاد می گردد. این ایده ها در ابتدا توسط لوکوربوزیه در حدود 1922م. در سالون دو آوتمن در پاریس در زمینه تامین فضای باز مطرح شد. با این حال پس از گذشت نه دهه از پیدایش چنین فضاهایی ، تراس ها به انبار های کوچکی برای خانه ها تبدیل شده اند و نقش سکونتی آنها فراموش شده است و باعث شده تا آپارتمان هادر یک فرآیند مینیمایز شده در مقایسه با خانه ها ناقص تصور گردند.
اصلی ترین نقطه ضعف تراس ها که سبب متروک شدن آنها شده ، عدم اطلاع از این موضوع است که تراس ها از طریق عواملی می توانند کیفیت هایی را در خود پرورش دهند که در تبدیل آنها به حیاط موثر باشند.در این راستا مباحثی وجود دارند که در سیر تحول یک فضای باز خصوصی آپارتمانی به حیاط موثرند.
سهم آسمان و دید زیبا
اختصاص دادن فضایی با ارتفاع بلند تر و عمیق تر تراس را به فضایی فراخ که احساس نشاط یک حیاط را به دنبال دارد تبدیل می کند. اصلی ترین عاملی که می تواند در تبدیل یک تراس به حیاط اثرگذار باشد وجود یک منظره دلپذیر و گسترده است. ترکیب عامل ارتفاع و عمق با هم سهم یک تراس از آسمان نامگذاری شده اند.
تصویر : بالابردن سهم آسمان و دید در تراس، ماخذ : نگارنده
افزایش میزان سهم آسمان سبب افزایش دریافت تابش می شود و فضای پشت آن از نور روز بهره مند می شود. نور طبیعی در ارتباط بصری با محیط خارج اعم از محل کار ، فراغت ، تفریح و غیره علاوه بر افزایش کارایی و بازدهی موجب کاهش اضطراب ، بهبود رفتار و حفظ آسایش می شود . بعلاوه تابش مستقیم و شدید نور روز همانند محرومیت از آن ممکن است مضر و خطرناک باشد. بنابراین میزان تابش در فضای زیستی باید کنترل شده باشد.
جهت گیری صحیح نسبت به خورشید و سایر عوامل اقلیمی
تراس به عنوان یکی از فضاهای خانه مطرح می شود و طراحی آن باید همگام با سایر فضاها باشد ، نه اینکه به شکل ملحقاتی به خانه افزوده شود. قرارگیری تراس در جهت مناسب سبب ایجاد آسایش در آن می شود.در اقلیم گرم تراس شمالی بهترین گزینه برای فرار از گرما و تابش آفتاب است اما از مشکلات آنها اینست که تا اواخر بهار خورشید به آنها نمی تابد و در اوایل پاییز تابش به سرعت از آن حذف می شود. به همین دلیل استفاده از آنها به تابستان محدود می شود.
تراس های شرقی نیز همانند تراس های شمالی در اقلیم گرم، مطلوب ترند. در حالیکه در اقلیم های سرد در بعدازظهر ها قابل استفاده نیستند. تراس های غربی نیز تنها در بعد از ظهرهای زمستان کارآمد هستند وتابش آنها سبب آزار چشم می شوند.
نحوه جهت گیری آپارتمان های مسکونی kanchanjunka در بمبئی نیز با توجه به جهت وزش باد، ماخذ : http://www.charlescorrea.net
عالی ترین محل برای تراس جهت جنوب است . این تراس ها در غالب اقلیم ها خصوصا در اقلیم های سرد مطلوب هستند و در کنترل میزان تابش به فضای زندگی نقش بزرگی دارند. در اقلیم های گرم نیز تراس های جنوبی در کنترل تابش موثرند ولی در روزهای گرم تابستان تابش مستقیم و آزار دهنده دارند.
نحوه جهت گیری آپارتمان های مسکونی kanchanjunka در بمبئی نیز با توجه به جهت وزش باد در نظر گرفته شده است.همچنین اختصاص دادن یک تراس با ارتفاع 2 طبقه دربالا بردن سهم آسمان و به وجود آوردن یک حیاط در ارتفاع بسیار موفق بوده است. این نوع پیوند رابطه تراس را با آسمان را تعریف می کند.
دادن نقش به تراس
از دیگر ضعف تراس ها در ارتباط با فضای بسته آپارتمان، فقدان نقشی است که یک تراس باید داشته باشد. به بیانی دیگر طراحی یک تراس باید با این سوال آغاز شود که تراس برای چه کاری استفاده خواهد شد و کاربری آن تعیین شود. احتمالات فراوانی برای آن وجود دارد ولی غالب تراس ها با اهداف زیر شکل می گیرند:
استراحت و نشیمن : اینگونه تراس ها قبلا در معماری ایرانی نیز وجود داشته اند. اینگونه تراس ها باید در برابر باران و باد محافظت شوند و تا قسمتی مسقف باشند اما وجود یک دید زیبا برای آن از مهمترین موضوعات است.
غذاخوردن : مهمترین نکته در این تراس ها نزدیکی به آشپزخانه و فضای غذاخوری است ، اما تنها همجواری با آن کافی نیست ، نحوه ارتباط این نوع فضا ها در تبیین عملکرد آنها نیز به همین میزان اهمیت دارد.
تماشای آسمان : اینگونه تراس ها نیازمند سهم وسیعی از آسمان است و فضایی که به خوبی از ساختمان جدا شده باشد.
ساختن تراس هایی که بتواند همه این نیازها را پوشش دهد تا حدی عملی نمیشود. بهترین پاسخ در این زمینه ایجاد یک تراس چند منظوره است که بتواند میان آنها تعادل ایجاد کند.
همجواری و نفوذ فضاها
در مجموعه های مسکونی تعیین اندازه ،تعداد و ترکیب اتاقها بیشتر از خانه های تک واحدی نیازمند دقت است. عوامل متعددی بر نحوه ترکیب فضاهای زندگی در کنار یکدیگر موثرند.تنوع و گوناگونی این عوامل نتیجه گیری در مورد اندازه و ترکیب مناسب فضاها را می سازد، ولی اصولی مشترک در طراحی وجود دارند که می توانند مورد توجه طراحان قرار گیرند.
تصویر : پروژه Habitat Montreal ، امکان ورود نور به داخل هسته مرکزی، ماخذ : http://www.wikipedia.org
امکان تطبیق تراس ها با نیازهای جدید و در حال تغییر خانواده ، پاسخ به عملکردهای متنوع در زمان واحد و استفاده از فصل مشترک فضاهای مسکن در مقیاس های مختلف از نکات مهم قابل رعایت در طراحی است.
به دلیل تفاوت مبلمان تراس ها و توجه و ارتباط آنها با محیط ، تراس هایی که قابل گسترش به سمت فضاهای نشیمن و عرصه های عمومی خانه هستند موفق ترند.
نفوذ در فضا از هنگامی که یک عنصر تعریف کننده و مهم ، مانند دیوار، سقف یا کف ، متعلق به دو یا چند فضا جلوه کند ، باعث پیوستگی فضاها با یکدیگر می شود.
خلوت دیداری و شنیداری
در طراحی مسکن خلوت و تعامل اجتماعی دو مفهوم متقابل هستند ، که تاکید بیش از اندازه بر خلوت می تواند موجب انزوا و تعامل خارج از کنترل می تواند موجب از دست رفتن خلوت زندگی خصوصی شود. تامین خلوت از طریق کنترل مزاحمت های بصری و صوتی اقدامی لازم ولی ناکافی است. مطالعه رابطه انسان ها و محیط نشان می دهد که احساس خلوت بیشتر با کنترل انسان بر محیط زندگی خصوصی و احساس اختیار در برخورد های متقابل اجتماعی، هم بوسیله مفاهیم کالبدی و هم مفاهیم فرهنگی-اجتماعی که زمینه های روانی لازم را ایجاد می کند، میسر می گردد.
وقتی می خواهیم فضایی ایجاد کنیم که به بیرون باز شود، می کوشیم تا از آشکاری آن بکاهیم. پس بین تعریف فضای آشکار و نهان و میزان باز و بسته بودن فضا رابطه مستقیم وجود دارد.
تصویر : ایجاد یک حیاط خصوصی برای هر واحد آپارتمانی با بهره گیری از فاکتور خلوت دیداری و شنیداری، ماخذ : http://www.charlescorrea.net
خلوت کالبدی پیش نیاز بیشتر رفتار های اجتماعی است. لذا از مهمترین مسائلی که در خلوت واحد های مسکونی دخیل می باشد مباحث مربوط به رابطه بصری است. اولین مسئله در آن بحث اشراف است . اشراف به فضای خصوصی باز مجاور از طبقات بالا به یکی از مشکلات رایج در آپارتمان ها مبدل شده است . ساده ترین روش برای ایجاد محرمیت نسبت به همسایگی ها ، دور کردن تراس ها از همسایگی هاست، در غیر این صورت این مشکل می تواند از طریق دقت در مکان یابی و طراحی تراس بگونه ای که زاویه دید را بدون مانع شدن در مقابل نور و تهویه محدود کند قابل حل باشد. این در حالیست که ایجاد فاصله موثرترین راه جلوگیری از صدای مزاحم است ولی با توجه به اینکه در تراکم های بالا فضاهای واسطه به حداقل می رسند موانع مصنوع و طبیعی مثل دیوارها ، شکستگی های زمین و ایجاد فضای سبز فشرده در این زمینه می توانند جایگزین مناسبی باشند.
نتیجه گیری
بررسی مسکن مرتفع امروزی نشان میدهد که حذف فضای باز خصوصی واحد ها، سبب شده تا این آپارتمان ها دریک فرآیند مینیمایز شده در مقایسه با خانه های حیاط دار، ناقص تصور گردد.
تاملی گذرا در آپارتمان های مسکونی امروزی این مساله را به وضوح روشن می سازد . به همین دلیل فضاهای باز خصوصی تحت عنوان تراس برای واحدهای مسکونی به وجود آمدند به اما به دلیل طراحی نادرست ، به عنوان فضایی برای زندگی استفاده نمی شوند و به فضاهایی ناکارآمد مبدل گشته اند. لذا چگونگی در نظر گرفتن فضای باز در ارتفاع و نوع استفاده از آن و کیفیت هایی که باید به آن بخشید تا در تبدیل تراس به حیاط هایی در ارتفاع موفق باشند ، باید مورد توجه معماران و طراحان قرار گیرد.
هرگاه ویژگی های تراس مطلوب جهت نزدیک کردن آن به حیاط با شرایط موجود منطبق شود، چالش فضای باز تا حد زیادی برطرف می شود.
این شرایط لازم عبارتند از:
افزایش عمق و ارتفاع تراس ، توجه به دید زیبا و امنیت ، دادن نقش به تراس ، توجه به همجواری و نفوذ فضاها ، ایجاد خلوت دیداری و شنیداری و جهتگیری صحیح نسبت به خورشید و باد.
مجموعه این عوامل چارچوب مهمی را برای پژوهش های پایه در این زمینه تشکیل می دهد. در آخر باید توجه داشت که تامین شرایط مطلوب در یک تراس متضمن توجه به جنبه های دیگری از جمله روش زندگی کاربران است. چگونگی تاثیر این عامل سوال دیگری است که در این زمینه می توان مطرح کرد تا بتوان در تبدیل تراس به حیاط موفق بود.
منابع:
عینی فر ،علیرضا. (1379) “عوامل انسانی- محیطی در طراحی مجموعه های مسکونی” هنرهای زیبا. سال دوم . شماره 8
لنگ ، جان. (1381) “آفرینش نظریه معماری”. ترجمه علیرضا عینی فر، تهران:دانشگاه تهران.
پوردیهیمی ، شهرام .(1383)” فضای باز در مجموعه های مسکونی”. صفه ، شماره 36
پوردیهیمی ، شهرام .(1387) “تاثیر نور روز بر انسان”. صفه ، شماره 46
جورابچی ، کیوان .(1382) “زبان مسکن شهری”. پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه شهید بهشتی
فن مایس ، پی یر . (1384) “عناصر معماری ، از صورت تا مکان”. ترجمه فرزین فر دانش ، تهران : دانشگاه شهید بهشتی
Johnson, Philip (2005) “House and Garden” Landscape Architecture, volume95
Gibberd , Frederick . (1967) . “ Town Design” . New York : Peaeger
Scheuler , Stanely . (1974). “ The Complete Terrace Book ” . New York :Mc Millan
http://www.wikipedia.org
http://www.charlescorrea.net